کد خبر: ۷۲۲۸۱
تاریخ انتشار: ۱۱:۳۰ - ۱۵ اسفند ۱۳۸۷

ایران: قديمى ترين متهم زن كه در پنجمين دادگاه شوهر و برادرش را به عنوان قاتل معرفى كرده بود، به اتهام قتل بازداشت شد.

فاطمه - 53 ساله - از ۱۳ سال قبل به اتهام قتل يكى از بستگانش به نام «مجيد» به سه بار قصاص محكوم شده، اما هر بار به دليل وجود برخى نواقص در پرونده، حكم اعدامش نقض شده بود.

وى دو سال قبل پس از پايان چهارمين جلسه محاكمه تبرئه و با قرار وثيقه يكصد ميليون تومانى آزاد شد، اما با اعتراض اولياى دم، حكم صادره از سوى قضات ديوان عالى كشور نقض و پرونده صبح ديروز براى پنجمين بار در شعبه ۱۰۵ دادگاه كيفرى شهرستان رى به رياست قاضى كاظم نژاد تحت رسيدگى قرار گرفت.

در ابتداى جلسه علنى ديروز عليرضا شمس - نماينده دادستان - به قرائت كيفرخواست پرداخت و گفت: بر اساس گزارش هاى پليس آگاهى اسلامشهر فاطمه متهم به قتل مردى به نام «مجيد» با خوراندن سم نباتى كشنده است. حال با توجه به اسناد و مدارك موجود پرونده، نخستين اعتراف هاى متهم و ساير همدستانش خواستار صدور حكم قصاص - اعدام - براى متهمان هستم.

در ادامه جلسه دادگاه اولياى دم نيز ضمن درخواست صدور حكم قصاص براى قاتل اظهار كردند: «ما نمى دانيم قاتل كيست، اما به هر حال از دادگاه براى او درخواست اعدام داريم.»

سپس قاضى خطاب به «فاطمه» گفت:

طبق كيفرخواست و تحقيقات پرونده متهم به قتل هستيد، چه دفاعى از خود داريد؟

فاطمه نيز در حالى كه منكر قتل «مجيد» بود، اظهار داشت: «۱۹ تير سال ۷۲ خبردار شديم يكى از بستگان عروسم فوت كرده است. آن زمان شوهرم به دليل بيمارى در خانه بود. همان روز بعد از ناهار همراه شوهرم و عروسم براى شركت در مراسم عزادارى به راه افتاديم تا به اطراف ساوه برويم. اما جلوى در خانه «مجيد» - برادر زن برادرم - را ديديم كه با ما رفت و آمد خانوادگى زيادى داشت. وقتى فهميد عازم مجلس ختم هستيم، اصرار كرد ما را به آنجا برساند. بنابراين سوار بر ماشين او حركت كرديم.

وقتى به مقصد رسيديم، «مجيد» به بهانه ديدن برادر شوهرم - على - از ما جدا شد. تا اين كه صبح روز بعد برادرشوهرم با من تماس گرفت و گفت: داغ مجيد را به دلت گذاشتم. از آنجا كه برادرشوهرم حدود ۲ سال مزاحم تلفنى ام بود، اين بار هم به تصور اين كه باز هم قصد مزاحمت دارد، گوشى را قطع كردم. اما او دست بردار نبود. چندين بار با خانه ما تماس گرفت و آخرين بار كه جوابش را دادم، گفت: «مجيد» را كشتم و اگر چيزى در اين باره به كسى بگويى، خودت را هم مى كشم.

من كه حرف هاى او را باور نمى كردم، به مغازه «قصابى» مجيد رفتم كه با در بسته روبه رو شدم. همان موقع از دوستانش شنيدم كه «مجيد» را با سم كشته اند. بلافاصله به خانه آمده و شوهرم را باخبر كردم. مدتى بعد، مأموران اداره آگاهى به خانه ما آمده و به پرس و جو پرداختند. آنها گفتند چون آخرين بار «مجيد» با من ديده شده است، احتمال مى دهند از ماجراى مرگ او اطلاع دارم. با اين حال بعد از رفتن پليس، شوهر و برادرشوهرم با التماس از من خواستند قتل را به گردن بگيرم. آنها مى گفتند زن ها اعدام نمى شوند و من نجات مى يابم. به همين خاطر به قتل «مجيد» اعتراف كردم.

مجيد چه زمانى به خانه شما آمد؟

- حدود ساعت ۲ بعد از ظهر.

اما عروست گفته كه از صبح در خانه شما بود.

- آن روز شوهرم هم در خانه بود. پس چطور او «مجيد» را نديده بود.

آيا حال مجيد آن روز خوب بود شاهدان گفته اند مجيد حالت طبيعى نداشت؟

- بله مجيد حالش خوب بود، حتى خودش هم رانندگى كرد.

آيا مجيد در زمانى كه تنها بودى، به خانه شما آمده بود؟

- نه، زيرا هر بار كه مجيد به خانه ما مى آمد، همسر يا يكى از اعضاى خانواده ام در خانه حضور داشتند.

آيا امكان داشت در جمع خانواده ات با مجيد تنها باشى چون پسرت روزهاى اول گفته بود كه يك بار شما دو تا را تنها ديده؟

- قبول ندارم. مگر مى شد مردى همسرش را با مرد غريبه اى ببيند و عكس العملى نشان ندهد.

چه مدركى براى متهم خواندن شوهر و برادرشوهرت داريد؟

- اين را بايد از آنها بپرسيد. حتى نمى دانم انگيزه آنها براى كشتن مجيد چه بوده. به هر صورت برادر شوهرم بارها گفته بود كه بالاخره «مجيد» را يك روز مى كشد. «فاطمه» در ادامه نامه اى به قاضى ارائه داد كه در آن شوهرش نوشته بود: برادرش مجيد را كشته است.

عروستان در اظهاراتش گفته بود چند روز قبل از قتل به او گفته بوديد در خانه موش داريد و از او خواستيد برايتان مرگ موش تهيه كند؟

- عروسم گفت خانه موش دارد و خودش هم مرگ موش خريد اما به او گفتم امكان دارد بچه ها از آن بخورند كه بعد هم رفت مرگ موش را پس داد. از ديگر اظهارات عروسم نيز هيچ اطلاعى ندارم. بنابراين باز هم مى گويم كه فقط به خاطر شوهر و برادرشوهرم قتل را گردن گرفتم.

در ادامه جلسه، قاضى خطاب به «على» - متهم ديگر پرونده - گفت: فاطمه مدعى است شما قاتل هستيد دراين باره چه دفاعى داريد همه اظهاراتم در پرونده موجود است. من دو بار در آگاهى بازداشت شدم و چندين بار هم با فاطمه روبه رو شدم. اما چون هيچ مدركى عليه من نبود، آزاد شدم. دادگاه هم حكم تبرئه ام را صادر كرد.

قاضى پرونده پس از شنيدن اظهارات متهمان، فاطمه را با صدور قرار قانونى براى دومين بار بازداشت كرد اما وكيل مدافع متهم به قرار صادره اعتراض كرد. بدين ترتيب فاطمه با دستور قاضى پرونده روانه زندان شد و پرونده براى تأييد قرار صادره در اختيار رئيس حوزه قضايى شهرستان رى قرار گرفت.

قاضى پرونده در اين باره گفت: با توجه به اعتراف هاى متهم و شواهد موجود در پرونده قرار بازداشت موقت متهم صادر شد.

وى درباره اينكه چرا «على»ـ متهم ديگر پرونده بازداشت نشده نيز گفت: نامه اى كه از سوى شوهر متهم به دادگاه ارائه شده است، فقط يك ادعا است و هيچ وجاهت قانونى ندارد. همچنين، فقط طبق كيفرخواست برادر شوهر متهم به عنوان معاونت در قتل شناخته شده است اما ديوان عالى كشور او را از اين اتهام تبرئه كرده است.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"