کد خبر: ۷۲۶۸۷
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۹ - ۲۰ اسفند ۱۳۸۷

به گزارش روزنامه همشهری،جنايات زنجيره‌اي اين 3 برادر با قتل زن جواني در ورامين كليد خورد. عصر 22 تير 84 وقتي ماموران پليس از طريق تماس تلفني يكي از كشاورزان در جريان پيدا شدن جسد زن ميانسالي در كانال آب منطقه قيامدشت قرار گرفتند براي بررسي موضوع عازم اين محل شدند.

جسد اين زن در حالي پيدا شده بود كه دست و دهانش با نوارچسب بي‌رنگ بسته شده بود و بررسي‌ها نشان مي‌داد عامل جنايت وي را با روسري خودش خفه كرده و سپس چند ضربه چاقو به بدنش وارد كرده‌است.

4 ماه بعد در حالي كه تحقيقات پليسي براي كشف راز اين جنايت ادامه داشت، پليس در جريان جنايت ديگري قرار گرفت كه قرباني آن زن جواني بود. جسد اين زن نيز در داخل كانال آب پيدا شد و بررسي‌ها نشان مي‌داد وي با شگردي شبيه جنايت قبلي به قتل رسيده است.

در حالي كه فرضيه‌هاي اوليه نشان از وقوع قتل‌هاي سريالي داشت جسد سومين و چهارمين قرباني كه آنها نيز زن بودند در 19 خرداد و 8 مرداد سال 85 در كانال‌هاي آب اطراف شهرستان ورامين كشف شد.

تحقيقات نشان مي‌داد تمامي اين جنايات با انگيزه سرقت صورت گرفته و جنايتكاران بعد از به قتل رساندن قربانيان‌شان، طلا و جواهرات آنها را به سرقت برده‌‌اند.

با كشف اين اجساد با دستور دادستان ورامين رسيدگي ويژه به اين پرونده در دستور كار قرار گرفت اما اين پايان ماجرا نبود و اين بار ناقوس مرگ براي يك دختر افغاني و 2 دختر ايراني ديگر به صدا درآمد.

در حالي كه تعداد قربانيان به عدد7رسيده بود، كارآگاهان جنايي ورامين با بررسي‌هاي شبانه‌روزي در جريان فعاليت 3 برادر سابقه‌دار قرار گرفتند كه به بهانه مسافركشي، باند سرقت و اخاذي از زنان و دختران راه انداخته بودند.

وقتي اين 3 برادر كه امير، حميد و عليرضا نام داشتند از سوي پليس بازداشت شدند، به سرقت طلا و جواهرات 12 زن اعتراف كردند اما مدعي شدند كه تاكنون هيچ جنايتي مرتكب نشده‌‌اند.

در حالي كه تحقيقات از متهمان ادامه داشت، زن جواني كه از آشنايان آنها بود با پليس تماس گرفت و پرده از رازي مهم برداشت. اين زن به ماموران گفت: « مدتي قبل وقتي با يكي از اين 3 برادر به نام عليرضا دعوايم شد، وي در حالي كه به‌شدت عصباني بود، اسم زني را به زبان آورد و گفت مرا مانند اين زن به قتل مي‌رساند و جسدم را در كانال آب مي‌اندازد.»

با اين سرنخ، بازجويي از متهمان از سر گرفته شد و متهمان كه چاره‌اي جز بيان حقيقت نداشتند به قتل‌هاي سريالي اعتراف كردند.

آنها گفتند كه به بهانه مسافركشي، دختران و زناني را كه طلاي زيادي همراه خود داشتند شناسايي كرده و بعد از كشاندن آنها به يك دامداري در اطراف ورامين، با همدستي نگهبان افغاني دامداري طلاهايشان را سرقت مي‌كردند اما تمامي جنايات را عليرضا يعني برادر بزرگ‌تر انجام مي‌داد.

بعد از اعترافات متهمان و دستگيري همدست افغاني آنها، اين پرونده با صدور كيفرخواست در اختيار قضات شعبه 71 دادگاه كيفري استان تهران قرار گرفت و صبح ديروز مردان جنايتكار در حضور اولياي دم قربانيان و 12 شاكي ديگر كه توسط آنها ربوده شده و مورد سرقت و آزار و اذيت قرار گرفته بودند، پاي ميز محاكمه رفتند.

در دادگاه

در اين جلسه ابتدا اولياي دم قربانيان با حضور در جايگاه براي متهمان تقاضاي قصاص كردند و بعد از آن نماينده دادستان به بيان كيفرخواست پرداخت.

در اين كيفرخواست آمده بود متهم رديف اول به نام عليرضا متهم به 7 فقره قتل عمدي زنان و دختران در ورامين، ‌مباشرت در سرقت، جعل عنوان مامور، تهديد با چاقو، سرقت و آدم ربايي و تجاوز به عنف به 4 نفر از طعمه‌هايش است و 3 متهم ديگر كه در قتل‌ها شركت نداشته‌اند متهم به مباشرت در سرقت، جعل عنوان مامور، تهديد با چاقو، سرقت و آدم‌ربايي و تجاوز به عنف به 4 نفر از طعمه‌هايشان هستند.

در ادامه جلسه دادگاه كه به رياست قاضي عزيز محمدي و با حضور 4 قاضي مستشار برگزار شد، عليرضا- متهم رديف اول- در جايگاه قرار گرفت و در حالي كه منكر هرگونه جنايتي بود مدعي شد: من تنها آدم‌ربايي و سرقت را قبول دارم و تمام شاكيان من كه 12 نفر هستند زنده هستند.

باور كنيد من مرتكب قتل نشده‌ام و قاتل اين 7 زن فرد ديگري است. در همين هنگام قاضي از وي پرسيد، پس چرا بعد از دستگيري شما ديگر زن يا دختري به قتل نرسيد كه متهم پاسخ داد: همه مردم ورامين از ماجراي قتل‌ها با خبر شده‌‌اند و به همين خاطر كسي كه مرتكب جنايات مي‌شد دست از كارش برداشته است.

قاضي: چسب شيشه‌اي كه در به قتل رسيدن قربانيان حادثه استفاده مي‌شد در داخل خودروي شما كشف شد در اين باره چه مي‌گويي؟

من تنها در يك مورد از چسب شيشه‌اي استفاده كردم. آن هم براي اين بود كه طعمه‌‌ام سر و صدا نكند اما من وي را نكشتم.

بعد از حرف‌هاي اين مرد يكي از طعمه‌هاي متهمان كه از دست آنها جان سالم به در برده بود به تشريح حادثه تلخي كه برايش اتفاق افتاده بود پرداخت و گفت: شب حادثه من سوار خودروي متهم رديف اول شدم و چون عجله داشتم از او خواستم تا كمي سريع‌تر برود.2برادر ديگر وي نيز در صندلي جلو نشسته بودند.

بعد از طي مسيري كوتاه، عليرضا- متهم رديف اول- گفت كه مي‌خواهد بنزين بزند. وقتي خودرو را نگه داشت، يكي از برادرهايش به صندلي عقب آمد و با تهديد چاقو دست و دهانم را بست.

آنها مرا به يك دامداري بردند. در آنجا به همراه يك افغاني مرا مورد تجاوز قرار دادند و ساعت 5 صبح بود كه در بيابان‌هاي اسفندآباد رهايم كردند.

در ادامه جلسه دادگاه، امير- متهم رديف دوم- به دفاع از خود پرداخت و با قبول اتهام آدم ربايي و سرقت و تجاوز به عنف مدعي شد: من ناخواسته وارد اين ماجرا شدم. چندين بار با برادرم عليرضا اين كار را كرده بوديم اما در قتل‌ها هيچ نقشي نداشتم.

بعد از اظهارات متهمان، ادامه محاكمه آنها درخصوص اتهام تجاوز و زناي محصنه به‌صورت غيرعلني برگزار شد و تمامي آنها با قبول اين اتهامات از شكات درخواست بخشش كردند.

به اين ترتيب 4 ساعت محاكمه مردان شيطان صفت پايان يافت و قاضي عزيز محمدي و 4 مستشار دادگاه براي صدور راي وارد شور شدند.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"