|
كارشناس مسائل آمريكا پيروزي دموكراتها در انتخابات كنگره و تاثير آن بر روابط با ايران گفت: سابقه پنجاه ساله مناسبات ايران و آمريكا چه در زمان نظام طاغوتي و چه نظام جمهوري اسلامي ايران، دموكراتها مشكل بيشتري نسبت به جمهوريخواهان با ايران داشتهاند.
علي ابوالفتح در پاسخ به اين سؤال كه با توجه به روي كار آمدن دموكراتها در آمريكا، فكر ميكنيد كه اين جابجايي ميان جمهوريخواهان و دموكراتها چه تاثيري بر سياستخارجي آمريكا به ويژه تندي دولت حاضر با جمهوري اسلامي ايران خواهد گذاشت؟ تصريح كرد: هر جابجايي با يكسري تغييرات همراه است و حضور دموكراتها به جاي جمهوريخواهان حاكي از نفس تغيير است.سابقه پنجاه ساله مناسبات ايران و آمريكا چه در زمان نظام طاغوتي و چه نظام جمهوري اسلامي ايران، دموكراتها مشكل بيشتري نسبت به جمهوريخواهان با ايران داشتهاند.
وي با بيان اينكه نگاه دموكراتها نسبت به مسائل بينالمللي مبتني بر حقوق بشر و مخالفت با نظامها استبدادي است، ادامه داد: در نظام گذشته اين مسئله در زمان كارتر و كندي به اوج خود رسيد و در زمان نيكسون روابط ايران و آمريكا به جايي رسيد كه نيكسون به پنتاگون دستور داد كه هر نوع سلاحي جز سلاح اتمي به ايران فروخته شود.
اين كارشناس مسائل آمريكا با عنوان اينكه نظام جمهوري اسلامي اصلا قابل مقايسه با نظام استبدادي زمان شاه نيست، افزود: اما نگاه آمريكاييها تغيير نكرده است.از منظر آنها ايران كشوري فاقد دموكراسي است كه حقوق بشر را رعايت نميكند و همين باعث ميشود كه دموكراتها سختتر با ايران برخورد كنند، ضمن اينكه نفوذ اسرائيل و لابيهاي يهودي در اين حزب بيشتر و قويتر از حزب جمهوريخواه است.
ابوالفتح با اشاره به اينكه دولت جرج بوش يك استثنا در ميان جمهوريخواهان آمريكاست و آن هم به دليل آن وزنه قوي بنيادگرايان مسيحي و رابطه تنگاتنگ آنها با مسيحيان صهيوني بود، اظهار داشت: دوازده سال اول جمهوري اسلامي مصادف بود با روي كار بودن جمهوري خواهان در آمريكا كه در اين ميان ايران بعد از قضيه گروگانگيري سفارت مورد تحريم واقع شد اما جمهوريخواهان سر قضيه ايران_كنترا نشان دادند كه كم كم آمادهاند قضيه را فراموش كنند، اما وقتي يك دموكرات (كلينتون) به قدرت رسيد ما شاهد تصويب قانون داماتو بوديم.
وي گفت: البته در اين شش سالي كه جرج بوش رئيس جمهور آمريكا بوده است، تهديدات مكرري عليه ايران داشته و آن را محور شرارت معرفي كرده اما اقدام عملي مانند اقدام داماتو كه توسط كلينتون عليه ايران اجرا شد، نداشته است. تا دو سال آينده نيز نظام دو حزبي بر آمريكا حاكم خواهد بود و در اين شرايط كاخ سفيد براي اينكه چه برخوردي با ايران كند، دموكراتها در كنگره سعي خواهند كرد كه برنامههاي بوش را تحت تاثير قرار دهند.
اين كارشناس مسائل آمريكا بوش را براي ادامه گفتگوها يا كاهش تنش با ايران با مشكل مواجه دانست به اين دليل كه در سال 2008 هر دو حزب تلاش ميكنند با بزرگنمايي ايران به عنوان تهديدي براي صلح جهاني، آراء بيشتري براي خود كسب كنند.
ابوالفتح با بيان اينكه به همان اندازه كه خطر عراق در رسانهها و تبليغات آمريكايي كم رنگ ميشود، ايران به عنوان يك خطر پررنگ و بيشتر مطرح ميشود، عنوان كرد كه امكان دارد با روي كار آمدن دموكراتها در مورد عراق حركتي مثبت صورت بگيرد اما در مورد ايران دور از ذهن است كه سياست مدارا و مماشات با جمهوري اسلامي ايران در پيش گرفته شود.
وي در ادامه در پاسخ به اين سؤال كه در گام اول پيروزي دموكراتها شاهد استعفاي رامسفلد و جايگزيني گيتس به عنوان فردي ميانهرو براي وزارت دفاع هستيم و شما اين اقدام را چگونه ارزيابي ميكنيد؟ بيان كرد: اين حركتي مثبت است، به هر حال وي مانند اسكوكرافت و جيمز بيكر متعلق به طيف ميانهرو جمهوريخواهاني است كه به نظر تعامل با قدرتهاي زمان جنگ سرد اعتقاد دارند مانند بوش پدر.
اين كارشناس مسائل آمريكا تاثيرگذاري اين تغيير را در عراق ملموستر از ايران دانست و يادآور شد:دموكراتها به كرات اعلام كردند بوش در سال 2003 دچار خطاي استراتژيك شد كه به جاي مقابله با خطر ايران به سمت عراقي رفت كه خطري براي آمريكا در آن زمان محسوب نميشد و ديك چني و رامسفلد به طور اشتباه با حمله به عراق موجب ايجاد خلاء امنيتي و تقويت ايران شد كه به گفته آمريكاييها اين كشور به خطر هستهاي تبديل شد.
ابوالفتح تصريح كرد: وقتي دموكراتها طرح اصلاحي را مطرح ميكنند و خواهان كاهش حضور در عراق و حل اين مسئله هستند به دنبال پرداختن به خطر فوريتري به گفته خودشان به نام ايران هستند.
وي با اشاره به اينكه افراد تندرو جاي خود را به افراد ميانهروتر در آمريكا ميدهند امري ملموس است، بيان كرد: اما انتخاب ليبرمن كه فردي وابسته به حزب جمهوريخواه و دموكرات نيست نشان دهنده اين است كه روحيه ليبرالي دست چپي دموكراتهاي پنج سال گذشته به سمت محافظهكاري و دست راستي در حال متمايل شدن است و اين تغيير رفتار در عملكرد هيلاري كلينتون به عنوان ليبرال دو آتشه ملموس است. وي در حال حاضر به كشيشها و رهبران مذهبي دست راستي آمريكا نزديك شده است.
اين كارشناس مسائل آمريكا اين تغيير رويكرد حزب دموكرات از چپ به راست را تقويت كننده اين ديدگاه دانست كه دموكراتها نگاه چندان خوبي در آينده به ايران نخواهد داشت.
ابوالفتح با تاكيد بر اينكه اين اصل نيست كه جمهوريخواهان كه كنار ميروند و دموكراتها روي كار ميآيند مخالفت آنها با جنگ به معناي مخالفت با تمام سياستخارجي آمريكا است، ادامه داد:جمهوريخواهان و دموكراتها در اغلب موارد در مصداقها با هم اختلاف دارند، در مورد اينكه چه كشوري خطرناكتر است. نبايد اميدوار بود كه سياست ضد جنگ دموكراتها به معناي مخالفت با تمام جنگها است.
وي در پاسخ به اين سؤال كه با توجه به مخالفت دموكراتها با جنگ عراق فكر ميكنيد با روي كار آمدن آنها چه تغييري در سياستهاي آمريكا در قبال اين كشور صورت بگيرد؟ عنوان كرد: در عراق محتملترين اتفاقي كه رخ ميدهد به جز جابجايي فرماندهان جنگي، نهايتا توافقي بر سر زمانبندي خروج نيروهاي آمريكايي از عراق حاصل شود اما امكان ندارد كه با حاكم شدن دموكراتها آمريكا از عراق خارج شود. شايد چند لشكر را از عراق خارج كنند.
اين كارشناس مسائل آمريكا در خصوص اينكه تا چه اندازه امكان دارد آمريكاييها از ايران براي ايجاد آرامش در عراق دعوت به همكاري كنند، گفت: اين امر فقط مربوط به آمريكا نيست به هر حال نوع سياست ايران موثر است و اگر ايران اين روند كنوني را ادامه دهد طبعا راه براي گفتوگو مساعد ميشود، زيرا دموكراتها ميخواهند، از اين امر كه جمهوريخواهان نتوانستند با ايران كنار آمده و آن را مهار كنند،در انتخابات رياست جمهوري استفاده كنند.