کد خبر: ۷۶۱۰۵
تاریخ انتشار: ۰۹:۱۱ - ۱۳ ارديبهشت ۱۳۸۸
مهر: پدر یکی از جانباختگان سیل اخیر قم که سه ‌تن از بستگانش در این حادثه جان سپردند در گفتگو با خبرنگار مهر در ‏قم واقعیت‌های تلخی را از این حادثه بازگو کرد.‏

متن زیر عین سخنان پدر یکی از جانباختگان سیل اخیر قم است.

"روز یازدهم فروردین ماه بود که با پسر و فرزند برادر خانمم از منزل سوار ماشین شده و به سمت محل کارم حرکت کردیم.‏

از ورودی قمرود(سمت بلوارامین) در حالی که هیچگونه مانع فیزیکی و انسانی مزاحم مان نبود و چند ماشین سواری شخصی و اتومبیل ‏پلیس نیز پیشاپیش ما در حال ورود به قمرود بودند،‌ وارد رودخانه شدیم. ساعت دقیقا هشت و 22 دقیقه صبح یازدهم فروردین ماه بود. با ‏آسودگی تمام مسیر قمرود را طی می‌کردیم ‌تا اینکه به پل حجتیه رسیدیم. آنجا بود که ماشین پرایدمان به پت پت افتاد و خراب شد. با ‏بچه‌ها پیاده شدیم ابتدا خودمان دست به کار شده دستی به موتور ماشین زدیم، روشن نشد. شروع کردیم به هل دادن اما ظاهرا قرار نبود به ‏همین راحتی‌ها ماشین روشن شود. به بچه‌ها گفتم من می‌روم مکانیک بیاورم‌، ‌شما همین جا بمانید.‏

از آنها خداحافظی کرده و از پله‌هایی که جهت تردد عابران در کنار پل حجتیه تعبیه شده بود بالا رفتم و با اتوبوس‌های شرکت واحد جهت ‏آوردن مکانیک به سمت میدان مطهری حرکت کردم. هنوز سوار ماشین نشده بودم که گوشی همراهم زنگ خورد. پسرم بود، شماره همراه ‏حمید رحمتی(مکانیک) را می‌خواست، او از دوستان و همسایه‌های بسیار خوبمان بود. شماره حمید را به حسن دادم و به سمت دفتر کارم ‏واقع در میدان شهید محلاتی حرکت کردم. ‏

خیالم تا حدودی راحت شد. مکانیک را می‌شناختم، پسر بسیار خوبی بود. مذهبی، متدین و البته کار بلد در کار تعمیر ماشین. تارسیدم به دفتر ‏کارم، شماره همراه پسرم را گرفتم و با هردوی آنها صحبت کرده و جویای اوضاع شدم. حمید گفت: مشکلی نیست ماشین کمی رطوبت ‏گرفته درست می‌شود. ‏

چند دقیقه‌ای نگذشته بود که گوشی تلفنم زنگ خورد آن طرف خط پسرم بود که با صدای گرفته و التماس آمیز می‌گفت: باباجون آب داره ‏میاد بالا. چیکار کنم. یه کاری بکن، گفتم پسر جون ماشینو ول کن و فرار کن. از نگرانی خودم را گم کرده بودم. به پلیس 110 زنگ زدم. ‏موضوع را اطلاع دادم. گفتند نگران نباشید امدادگران در اطراف رودخانه مستقر هستند. خیالم اندکی راحت شد. دوباره با بچه‌ها تماس گرفتم ‏تا به آنها بگویم نگران نباشند نیروهای امدادی و پلیس در صحنه حضور دارند و به آنان کمک خواهند کرد. هرچه می‌خواستم به خودم تلقین ‏کنم که مشکلی پیش نمی آید فایده‌ای نداشت که نداشت.‏

انگار به دلم افتاده بود قرار است اتفاقی بیفتد. شماره پسرم را گرفتم اما چه سود که صدای اپراتور آمد«مشترک مورد نظر در دسترس ‏نمی‌باشد» نگران شدم. یعنی چه؟ نکند اتفاقی افتاده باشد، باز به خودم دلداری دادم «حتما حسن، امیر و حمید از رودخانه خارج شده و ‏به جای دیگری رفته‌اند». حتما نیروهای امدادی و پلیس مستقر در محل کمکشان کرده و بیرون آمده‌اند؟ به رغم تمام دلداری‌ها و تلقین‌هایی ‏که به خود می‌دادم باز دلم آرام نمی‌گرفت. تصمیم گرفتم خودم به کنار رودخانه بیایم و ببینم اوضاع از چه قرار است. تا رسیدم به کنار ‏رودخانه شاهد اوضاع بسیار وخیمی بودم. سیل خشمگین می‌خروشید و هرچیز و هر کس سر راهش بود را با خود می‌برد، ماشین، چوب، ‏سنگ و... ترس تمام وجودم را فرا گرفته بود.

هرکس در طرفی ایستاده بود و شاهد ماجرا بود. با خود می‌گفتم، حتما بچه‌ها رفتن منزل، زنگ ‏زدم خانمم گوشی رو برداشت، ‌گفتم از حسن خبری ندارید. گفتند: نه خبری نداریم، باز با خودم گفتم لابد به محل کارم رفته‌اند. دوباره ‏تاکسی گرفتم و به محل کار و رفتم آنجا هم نبودند. از همسایگان پرسیدم آنها هم خبری نداشتند. احساس بدی به من دست داد. به دلم ‏افتاده بود که اتفاقی افتاده است". ‏

جملات فوق بخشی از درد دل‌ها و اظهارات حجت‌الاسلام و المسلمین علیرضا اسد‌اللهی فرد است که از نحوه مدیریت مسئولان استان در ‏قبال سیل اخیر شاکی است.

این جانباز 30 درصد که از برخی مسئولان استانی نیز شکایت کرده، از کم توجهی مسئولان قم نسبت به ‏امدادرسانی در جریان سیل به شدت ناراحت است. گفت‌وگوی خبرنگار مهر در قم با این پدر داغدیده را بخوانید. ‏

هیچ کس مانع ورودمان به قمرود نشد

وی در تشریح جزئیات ماجرا می‌گوید: بنده صبح یازدهم فروردین ماه به همراه پسرم حسن و امیر پسر برادر خانمم از مسیر ورودی بلوار ‏امین در حالی که کاملا مسیر ورودی رودخانه باز بود و پیشاپیش ما نیز سه ماشین شخصی و یک ماشین پلیس در حال ورود به قمرود بودند ‏وارد رودخانه شدیم. ‏

از او می‌پرسم هیچ کس از ورود شما ممانعت نکرد در جوابم می‌گوید: ما در حین ورود به قمرود با هیچ‌گونه مانع فیزیکی و انسانی مواجه ‏نشدیم و عبور چند وسیله نقلیه از جمله خودروی پلیس قبل از ما نیز اطمینان بیشتری به ما داده بود تا از این مسیر عبور کنیم. در طول مسیر ‏قمرود تا پل حجتیه نیز با هشدار هیچ شخصی، در هیچ لباسی و از هیچ ارگانی روبه‌رو نشدیم. هنگامی که ماشین پرایدمان در زیر پل حجتیه ‏خراب شد نیز مأموران شهرداری کنار پل حجتیه بودند اما به ما هیچ تذکری داده نشد که رودخانه را ترک کنید.‏

وی می‌افزاید: ما به دو دلیل احتمال نمی‌دادیم در قمرود چنین سیلی بیاید اول اینکه: مسئولان در بستر رودخانه ساخت و ساز کرده بودند و ‏حتما این کار با توجیه علمی، فنی و مهندسی بوده و دوم وجود سد 15 خرداد در بالادست قم بود.‏

حجت‌الاسلام اسد‌اللهی‌فرد ضمن اظهار بی اطلاعی از اطلاع رسانی و هشدار مسئولان می‌گوید: حداقل بعد از نماز صبح روز یازدهم به کسی ‏چیزی گفته نشده بود، یک پلاکاردی یا اطلاعیه‌ای جایی نصب نشده بود. حتی بنده زمانی که در کنار رودخانه بودم از هیچ فردی نشنیدم که ‏احتمال جاری شدن سیل در قمرود وجود دارد، پس مسئولان چگونه اطلاع رسانی کرده بودند؟ ‏

این جانباز دفاع مقدس ضمن انتقاد شدید از بی توجهی مسئولان استان نسبت به هشدارهای کارشناسان و ساخت و ساز در بستر رودخانه ‏می‌افزاید: ما مردم، مسئولان استان را آدم‌های برنامه‌ریز و دوراندیشی می‌دانیم و فکر می‌کردیم اگر در این مکان ساخت و سازی صورت ‏گرفته حتما با پیشگیری همراه بوده است. اما متأسفانه مسئولان استان هیچ اقدامی در راستای پیشگیری از وقوع حوادثی همچون سیل و ... ‏در این مسیر نکرده‌اند. ‏

اسد‌اللهی فرد می‌افزاید: چرا باید از مردمی که برای نان خودشان گرفتار و محتاج هستند عوارض و مالیات گرفته شود و بعد هم در مسیری ‏این پول‌ها خرج شود که یک شبه همه چیز به باد رود؟ آیا این نمونه اصلاح الگوی مصرف است؟ مردم ما باید از مسئولان به این نحو یاد ‏بگیرند که قطره قطره جمع کنند و یکدفعه همه چیز را آتش بزنند؟

وی با انتقاد شدید از مسئولان استان اظهار می‌دارد: نمی‌دانم چه اصراری است که رودخانه باید محل اسکان و پارکینگ مردم باشد. رودخانه ‏قم قدمت زیادی دارد و از قدیم‌الایام سیلابهای متعددی در آن جاری شده است. اگر قرار بود از این مکان استفاده بشود پیشینیان استفاده ‏می‌کردند اما متأسفانه مسئولان کنونی شهر از این مکان استفاده کرده و بعد از وقوع سیل و وارد آمدن خسارات فراوان به مردم، مسئولان ‏کماکان قمرود را پاکسازی و مجددا مشغول به کار شدند، ظاهرا قرار نیست این حوادث برای ما درس عبرتی باشد. ‏

این پدر داغ دیده یادآور شد: مسئولان می‌توانستند بجای اینکه در مسیر قمرود ساخت و ساز کنند، این اعتبارات را صرف احداث پارکینگهای ‏طبقاتی و ... کنند. ‏

امکانات امدادرسانی در حد صفر بود

وی مدیریت این بحران را توسط مسئولان استانی بسیار ضعیف ارزیابی کرد و گفت: بنده وقتی که ازوقوع سیل مطلع شدم فورا خودم را به ‏محل حادثه رساندم تا بتوانم تنها پسرم را نجات دهم، اما مأموران به من این اجازه را ندادند، به آنها گفتم زمانی که می‌خواستید ممنوع کنید،‌ ‏نکردید حالا که جان پسرم در خطر است ممانعت می‌کنید. امکانات مسئولان در حد صفر بود. حتی یک طناب و تیوب که بتواند افراد درون ‏سیل را نجات دهد وجود نداشت. ‏

وی در حالی که بغض گلویش را گرفته بود و اشک در چشمهایش جاری شده بود ادامه می‌دهد: ما از همان لحظه اول تا روز 15 فروردین ماه ‏دنبال جنازه بچه‌هایمان بودیم، بعد از نماز صبح بلند می‌شدیم و شروع به گشتن رودخانه می‌کردیم، از او می‌پرسم آیا برای پیدا کردن جسد ‏فرزندتان کسی کمک نکرد؟ می‌گوید: بعد از وقوع سیل نیروهای هلال احمر داخل رودخانه بودند و مسئولان می‌گفتند: هم اکنون هلال احمر ‏سگهایی جهت جستجوی اجساد می‌آورد ولی الآن آنها 72 ساعت طول کشید تا اینکه از تهران مأموران جهت کمک به قم اعزام شدند. ‏

طلبه حوزه علمیه قم در مورد پیدا شدن اجساد قربانیان این حادثه نیز می‌گوید: جسد حمید رحمتی (مکانیک تبعه افغان) بعدازظهر یازدهم ‏فروردین ماه از میان داربست‌های جلوی مسجد اعظم پیدا شد. ‏

جسد امیر دارایی روز چهاردهم در حاجی آباد پیدا شد و جسد حسن اسد‌اللهی تنها پسر بنده نیز روز پانزدهم فروردین در ملک قلعه قمرود ‏پیدا شد که ظاهرا روز سیزدهم فروردین ماه پیدا شده بود منتهی ما موفق به شناسایی جسد نشدیم. ‏

مسئولان حتی به ما تسلیت هم نگفتند

حجت‌الاسلام اسد‌اللهی‌فرد از برخورد مسئولان در قبال این حادثه و کشته شدن افراد، ابراز ناراحتی می‌کند و می‌گوید: متأسفانه مسئولان ‏استان بعد از وقوع این حادثه هیچ گونه اعلام همدردی با ما نکردند،‌ حتی یک نفر هم یک تسلیت خشک و خالی به ما نگفت، تنها فرماندار ‏قم برای مجلس هفتمین روز تشریف آورده بودند. ‏

این جانباز در حالی که قطرات اشک از گونه‌هایش جاری شده، می‌افزاید: ما، در بهشت معصومه نمی‌دانستیم به فکر بچه‌هایمان باشیم، یا ‏قرض کردن پول جهت پرداخت عوارض شهرداری برای ترخیص جنازه‌ها. 250 هزار تومان برای هر جنازه‌ای از ما عوارض ‏گرفتند. حدودا 100 هزار تومان به سردخانه و غسالخانه و 60 هزار تومان نیز برای هر یک از جنازه‌ها،‌ پزشک قانونی از ما پول اخذ کردند. ‏

این پدر داغدیده می‌افزاید: معمولا در حوادث غیر‌مترقبه پولی بابت اینگونه مسائل گرفته نمی‌شود اما متأسفانه این پول را تا از ما نگرفتند ‏مجوز ترخیص به ما ندادند. گلایه من مربوط به پولی که گرفتند نیست. این مسائل حاکی از این است که مسئولان به آلام روحی مردم ‏توجهی نمی‌کنند. ‏

وی یادآور می‌شود: متأسفانه در حالی که ما داغدار و عزادار بودیم و حضور مسئولان می‌توانست مرهمی بر آلاممان باشد هیچ یک از مسئولان ‏استان به خودشان زحمت ندادند به منزل ما بیایند تا اینکه خودم اعلامیه‌ای به ستاد حوادث بردم و گفتم از اینکه لطف کردید یادی از ‏مرحومین نمودید،‌ متشکرم. ‏

از مسئولان استان شکایت کرده‌ام

این روحانی در بخش دیگری از سخنانش می‌گوید: من از مسئولان استان از جمله، استاندار، فرماندار، شهردار، شورای شهر، نیروی انتظامی ‏و... شکایت کردم. ‏

ما به اینها اطمینان داشتیم و با اطمینان به آنها وارد رودخانه شدیم. ما در حالی وارد قمرود شدیم که هیچ‌گونه مانع فیزیکی، انسانی و ... سر ‏راهمان نبود. از ورودی بلوار امین تا پل آهنچی که ماشین مان خراب شد هیچ احدالناسی به ما نگفت که احتمال جاری شدن سیل در رودخانه ‏وجود دارد این مکان را ترک کنید. ساخت و سازها و احداث بلوارهایی که در مسیر قمرود ایجاد شده است به انسان اطمینان می‌دهد که در ‏این مسیر می‌تواند با آرامش کامل طی طریق کند والا چرا باید از مردم عوارض و مالیات گرفته شود. ‏

وی ادامه می‌دهد: بنده به عنوان کسی که تنها پسرم در این حادثه از دست رفته و قلبم جریحه دار شده تا روزی که زنده هستم در غم ‏هجران فرزندم می‌گریم و اگر شکایتم به جایی نرسد پیش خداوند متعال شکایتم را خواهم برد. ‏

اسد‌اللهی‌فرد از شرایط بسیار نامناسب روحی اعضای این خانواده داغدار خبر می‌دهد و می‌گوید: آه مادر فرزندم شب و روز دنبال مقصران و ‏افرادی است که اصرار دارند بیت المال را در بستر رودخانه حیف و میل کنند و اینگونه حوادث را بوجود بیاورند. ‏

وی تأکید می‌کند: سؤال ما این است که آیا افرادی که اصرار دارند جان مردم را به خطر بیندازند صلاحیت ریاست و مسئولیت اجرایی کلان ‏شهر را دارند؟ شخصی که به مردم شهرش اهمیت نمی‌دهد و تلف شدن چهار نفر را کان لم یکن تلقی می‌نماید و می‌گوید دیه آنها را ‏می‌پردازیم. آیا این شخص می‌تواند فرد مناسبی برای اداره امور شهر باشد. ‏

این جانباز دوران دفاع مقدس با ابراز تأسف از نحوه برخورد برخی افراد در قبال این حادثه می‌گوید: بنده برای پیگیری امور مربوط به کشف ‏جسد و کفن و دفن جنازه پسرم به یکی از مراکز مراجعه کردم و گفتم چرا باید چنین شرایطی پیش بیاید؟ یک نفر از پرسنل آنجا به من ‏گفت: چرا سر و صدا می‌کنی، اگر داد می‌زنی که به تو دیه بدهند، خواهند داد. آیا واقعا زیبنده است که با یک پدر داغدیده اینگونه برخورد ‏کنند. ‏

وی اضافه می‌کند: مسئولان چه فکری کرده‌اند، مگر فرزندانمان را می‌فروشیم که برای دیه داد و بیداد کنیم؟ آیا دیه می‌تواند دردها و آلام ‏بازماندگان این حادثه را جبران کند. اگر به سر خود مسئولان چنین حادثه‌ای می‌آمد و فرزندانشان غرق می‌شدند بازهم اینگونه سخن ‏می‌گفتند و ساکت می‌نشستند؟ ‏

این روحانی حوزه علمیه قم در بخش دیگری از سخنانش ضمن اشاره به سوابق اجرایی و فرهنگی خود اظهار می‌دارد: ما غرضی با مسئولان ‏نداریم، خودم جانباز 30 درصد هستم. چندین ماه سابقه حضور در جبهه‌ها را دارم، ‌قبل و بعد از انقلاب نیز در تمام صحنه‌ها حضور داشته‌ام و ‏این موضوع را برای خودم واجب می‌دانم اما انتظار نداشتم که مسئولان ما نسبت به مردم بی تفاوت باشند و آنها را مادی تلقی کنند. ‏

وی بازهم تصریح می‌کند: مسئولان قم می‌گویند ما از چند روز قبل می‌دانستیم در قم سیل می‌آید. سؤال ما این است شما که چنین پیش بینی ‏کرده بودید، چرا برای این بحران پیشگیری‌های لازم را انجام ندادید؟ چرا نباید وسایل ابتدایی همچون طناب، تیوب و... در کنار رودخانه ‏باشد؟ ‏

طلبه حوزه علمیه قم معتقد است: اگر حتی وسایل ابتدایی غریق نجات فراهم بود شاید برخی از فوت شدگان نجات پیدا می‌کردند اما ‏متأسفانه مثل آب خوردن شمع وجودشان خاموش شد. ‏

وی در پایان اظهار داشت: متأسفانه در این حادثه سه تن از اقوام و آشنایان ما به نام‌های حسن اسد‌اللهی فرد 23 ساله دانشجوی رشته ‏حقوق دانشگاه آزاد قم، امیر دارایی دانشجوی کامپیوتر دانشگاه آزاد و حمید رحمتی مکانیک و حافظ قرآن جان خود را از دست دادند.‏
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"