کد خبر: ۷۷۹۸۱
تاریخ انتشار: ۰۹:۳۴ - ۰۵ خرداد ۱۳۸۸

ایسنا: هماتوري يا وجود خون در ادرار در ورزشكاران ايراني مورد مطالعه از شيوع زيادي برخوردار است كه مي‌تواند در وضعيت سلامتي آنان اثرگذار باشد.

مسعود حاجي رسولي و فروزان زاهدمنش «تاثير ميزان هماتوري در بوكسورها و دوندگان ايراني» را مورد بررسي قرار دادند.

در اين تحقيق آمده است: هماتوري يا وجود خون در ادرار در حالت طبيعي امري عادي است به طوري كه وجود ‌٢-1 اريتروسيت در يك ميدان ميكروسكوپي در نمونه ادراري نشانه پاتولوژيك محسوب نمي‌شود. ميزان طبيعي دفع گويچه‌هايي قرمز در ادرار حداكثر تا دو ميليون گويچه قرمز در روز است. طبق تعريف هماتوري عبارتست از وجود دو تا پنج گويچه قرمز در هر ميدان ميكروسكوپي با بزرگنمايي بالا.

وجود هماتوري يا خون در ادرار اشخاص در يك بار آزمايش كامل ادرار، مساله شايعي است كه ممكن است ناشي از بيماري ويروسي، آلرژي، ورزش و ضربات و تروماي خفيف در هر دو جنس باشد.

كساني كه در سه بار آزمايش ادار پياپي، بيش از سه گويچه قرمز در ادرار داشته باشند و يا در يك بار آزمايش، بيش از ‌١٠٠ سلول خوني در ادرار آنان مشاهده شود، بايد جزو افرادي قرار داد كه داراي هماتوري پايدار هستند اما، مطالعات نشان مي‌دهد كه تنها در ‌١/٩% از ‌١٠٠٠ مورد، افرادي ممكن است داراي ضايعات اورولوژيك يا كليوي حائز اهميتي باشند.

محققان دريافتند كه انتقال از استراحت به فعاليت‌هاي بدني شديد مي‌تواند موجب تغييرات پاتولوژيك در برخي ارگا‌ن‌ها به ويژه مسير ادراري شود. اين پديده ممكن است در ورزش‌هاي غير تماسي مانند پاروزني، دويدن و يا شنا و يا در ورزش‌هاي پربرخورد مثل بوكس، فوتبال و ساير رشته‌ها به وجود آيد. علت اساسي مي‌تواند ناشي از تروما و ضربه و يا غير ضربه‌اي باشد. ضربه به مسير ادراري و يا مثانه در اثر تكرار تماس و فشار قسمت خلفي ديواره مثانه بر قسمت پايه مثانه مي‌تواند موجب پارگي عروق و خونريزي در ادرار شود. به همين دليل ورزشكاران به ويژه افرادي كه حركات فلكشن و اكستنشن فراواني در مفصل هيپ انجام مي‌دهند، بيش از سايرين دچار هماتوري مي‌شوند.

فعاليت‌هاي بدني كه مستلزم وارد آمدن ضربات پياپي به بدن و در واقع تروماي متوسط تا شديد است احتمال وجود خون در ادرار وجود دارد، با اين تفاوت كه خون مشاهده شده در ادرار افرادي كه با تروما دچار مي‌شوند، هموگلوبين است. مكانيسم پيشنهادي براي بروز هماتوري در ورزشكاران به ويژه دوندگان و شناگران استقامتي خالي بودن مثانه وسايش لايه‌هاي آن با خلف تريگون و در نتيجه بروز خونريزي‌هاي ميكروسكوپي در داخل مثانه است. بنابراين تخليه مثانه در شروع فعاليت‌هاي بدني كه امري كاملا عاديست و عدم ترشح مقادير كافي ادرار توليدي از طريق كليه‌ها كه احتمال دارد ناشي از كم آبي بدن و يا عدم آگاهي مربيان و ورزشكاران از نحوه مصرف آب در يك ساعت مانده به تمرين و يا مسابقه باشد مي‌تواند يكي از بارزترين دلايل بروز هماتوري در ورزشكاران محسوب شود.

بيشترين فراواني گزارش‌هاي هماتوري مربوط به دوندگان است ولي در بازيكنان هاكي ، اسكي بازان استقامتي، بوكسورها و دوچرخه‌سواران هم وجود هماتوري گزارش شده است. مطالقعات نشان مي‌دهد كه ‌٢٠% الي ‌٩٠% از دوندگان ماراتن بعد از مسابقه داراي مقاديري خون را در ادار خواهند بود كه ممكن است قابل مشاهده يا ماكروسكوپيك و يا غير قابل مشاهده و ميكروسكوپيك باشد.

هماتوري ناشي از ورزش با ساير وضعيت‌ها نظير وجود ميوگلوبين در ادار و يا وجود هموگلوبين كه موجب قرمز شدن و يا تغيير رنگ ادرار مي‌شود و به هموگلوبين ناشي از رژه رفتن معروف است، تفاوت دارد. در اين دو حالت فقط ترشح هموگلوبين و ميوگلوبين وجود دارد و نه تمام اريتروسيت. هماتوري ورزشي معمولا يك دوره خود كنترل و خوش خيم دارد با اين وجود بايد بيماري‌هاي مجاري اداري هم با دقت مورد بررس قرار گيرند. به هر حال اگرچه خون ادراري شديد و مداوم مي‌تواند صدمات مختلفي به كليه‌ها وارد كند ولي اغلب هماتوري‌هاي وابسته به تمرينات بدني موجب بروز صدمات جدي نخواهند شد.

يكي از شيوه‌هاي تشخيص هماتوري ورزشي يا غير پاتولوژيك از هماتوري پاتولوژيك، تكرار آزمايش ادرار، پس از ‌٧٢-48 ساعت استراحت فعال است. وجود خون در ادرار افراد پس از استراحت مي‌تواند احتمال وجود ضايعات پاتولوژيك را بالا ببرد و اينگونه ورزشكاران نيازمند به پيگيري و مراقبت پزشكي بيشتري هستند.

آزمودني‌هاي اين پژوهش را ‌٥٠ نفر از بوكسورهاي ملي‌پوش كه در مسابقات قهرماني كشور و جام بين‌المللي دهه فجر، در اصفهان به مرحله نيمه نهايي و نهايي رسيده بودند و ‌٢٥ نفر از دوندگان استقامتي و صحرانوردي (بيش از سه هزار متر) و ‌٢٥ نفر از دوندگان دوهاي سرعتي (‌٤٠٠-100 متر) تشكيل مي‌دادند.

با توجه به نتايج آزمايشات اوليه تعداد ‌٢٧ نفر از بوكسورها به هماتوري مبتلا بودند در حالي كه دوندگان استقامتي با ‌١٨ مورد و دوندگان سرعتي با ‌١٦ مورد ابتلا به هماتوري از فراواني بيشتري نسبت به بوكسورها برخوردار بودند در آزمايش دوم كه پس از ‌٧٢ ساعت استراحت به عمل‌آمد در بوكسورها چهار مورد، در دوندگان استقامتي پنج نفر و در گروه دوندگان سرعتي دو مورد هماتوري ديده شد.

اين نتايج نشان دهنده شيوع بسيار زياد هماتوري در ورزشكاران ايراني است كه به دليل تفاوت در نوع فعاليت‌هاي بدني در بوكس و دويدن مي‌توان علل مختلفي را براي آن مورد توجه قرار داد.

آناليز كامل ادرار نمونه‌هاي بوكس نشان دهنده خونريزي‌هاي ميكروسكوپيك و تعداد بسيار زيادي هموگلوبين در ادرار آنان بود كه با نوع هماتوري دوندگان و درصد شيوع و فراواني آن تفاوت دارد.

اين تفاوت‌ها عامل اساسي در ميزان و نوع هماتوري در ورزشكاران رشته‌هاي مختلف ورزشي بوده و هر كدام بايد مورد بررسي قرار گيرند درصدهاي فراواني شيوع هماتوري در دوندگان استقامتي با ‌٧٢%، دوندگان سرعتي با ‌٦٤% و بوكسورها با ‌٥٤% بيانگر تاثير نوع فعاليت‌هاي بدني در ايجاد اين مشكل است. ضمن آنكه در آزمايشات تكراري كه از افراد داراي علامت به عمل ‌آمد، مجددا دوندگان استقامتي با ‌٧/٢٧%، دوندگان سرعتي با ‌٥/١٢% و در مرحله آخر بوكسورها با ‌٥/١٣% قرار دارند كه باز هم نشان دهنده تفاوت‌هاي براز و معني‌داري بين نوع فعاليت‌هاي بدني و احتمال ضايعه پاتولوژيك در ورزشكاران است.

وجود ‌٢٧ جواب مثبت آزمايش از ‌٥٠ نمونه بوكسورها در مرحله اول نشان دهنده بروز و شيوع هماتوري در ورزشكاران اين رشته پربرخورد است كه در خلال تمرين و يا مسابقه به علت وارد آمدن ضربات و تروماي شديد و متوسط و مكرر دچار هموليز مي‌شوند.

اما، در اين پژوهش تنها نشانه‌اي كه مي‌ـوانست محقق و همكاران را به علت اصلي بروز هماتوري در بوكسورها كه احتمال بروز تروما و صدمات ناشي از ضربات است راهنمايي كند، وجود تعداد زيادي هموگلوبين در ادرار آنان بود. در ‌١٨ مورد از ‌٢٧ مورد مثبت كه در آزمايش اول مورد بررسي قرار گرفتند، وجود هموگلوبين به مقدار زياد نشان دهنده وارد آمدن ضربات به بدن بوكسورها به عنوان علت اصلي بروز هماتوري بود. در حالي كه درمورد دوندگان اين تعداد به ترتيب سه مورد از ‌١٨ مورد در دوندگان استقامتي و چهار مورد از ‌١٦ مورد در دوندگان سرعتي بود.

پس از ‌٧٢ ساعت استراحت مجدد از نمونه‌هايي كه در آزمايش اول خون ادراري داشتند، آزمايش كامل ادرار به عمل آمد. از ‌٢٧ بوكسور، چهار نمونه مجددا داراي مقاديري خون در ادرار بودند. كاهش شديد تعداد افراد مبتلا به هماتوري نشان مي‌دهد كه نمونه‌هاي سالم و داراي ادرار فاقد خون به هماتوري ورزشي ناشي از تروما مبتلا بوده‌اند.

در دوندگان استقامتي پنج نفر به هماتوري پس از استراحت مبتلا بودند كه مي‌بايد مورد بررسي‌هاي مجدد پزشكي قرار مي‌گرفتند. اين تعداد ‌٢٠% از كل تعداد نمونه‌ها يعني ‌٢٥ نفر و اگر نسبت به موارد مثبت آزمايش اول يعني ‌١٨ نفر محاسبه شوند، ‌٧/٢٧% از افراد داراي هماتوري اوليه را تشكيل مي‌دادند كه ميزان و شيوع بسيار زيادي را نشان مي‌دهد.

به نظر مي‌رسد علت اصلي وجود حدود ‌٢٠% از كل نمونه‌ها در گروه هماتوري پاتولوژيك و قابل پيگيري از لحاظ پزشكي، مي‌تواند علاوه بر عوامل محيطي نيز نوع كفش، زمين مسابقه، شرايط آب و هوايي و نيز مربوط به نحوه مصرف آب در دوندگان ايراني باشد.

بررسي محقق و همكاران نشان داد كه در خلال يك مسابقه ‌١٠٠٠٠ متر، برخي از دوندگان ايراني حتي يك بار از آب آشاميدني استفاده نكردند. تروماي خفيف وارده به كف پا در تمام دوندگان مسافت‌هاي زياد و يا تروماي متوسط وارده به كف پا در دوندگان مسافت‌هاي كوتاه و متوسط مي‌تواند مشابه تلقي شود. بزرگترين عاملي كه مي‌تواند اختلاف فاحش صفر درصد يا عدم وجود هماتوري پس از استراحت در دوندگان خارجي و ‌٢٠% وجود هماتوري پس از ‌٧٢ ساعت استراحت در دوندگان ايراني مورد مطالعه را توجيه نمايد، احتمالا نحوه مصرف آب، قبل، در خلال و پس از مسابقه است كه مي‌بايست توسط مربيان و دوندگان ايراني مورد بازنگري دقيق قرار گيرد. به ويژه آنكه وجود تعدادي كست در نمونه‌هاي ادراري اين دوندگان، مي‌تواند عاملي براي بروز نارسايي‌هاي خفيف كليوي و يا وجود صدمات در توبول‌هاي كليوي آنان باشد.

در دوندگان سرعتي اين ميزان تنها دو نفر و يا ‌٨% نسبت به كل ‌٢٥ نفر نمونه‌ها و يا ‌٥/١٢% از ‌١٦ نفر داراي هماتوري اوليه بودند. اين اختلاف فاحش را مي‌توان تروماي خفيف كف پاي كمتر و يا احتمالا به مصرف مقادير كافي آب نست داد، زيرا دوندگان سرعتي پس از طي سريع مسافت كوتاهي، به استراحت پرداخته و ممكن است كه براي كاهش دماي افزايش يافته بدن به مصرف آب بپردازند، ولي دوندگان استقامتي به تصور آنكه مصرف آب موجب توقف و يا كندي حركت خواهد شد تا پايان مسافت‌هاي طولاني از آب استفاده ننمايند.

نوع هماتوري هم در دوندگان استقامتي و سرعتي تاحدودي تفاوت داشت كه ميزان هموگلوبين بيشتر در دوندگان استقامتي و سرعتي تا حدودي تفاوت داشت كه ميزان هموگلوبين بيشتر در دوندگان سرعتي نسبت به دوندگان استقامتي و نيز مقادير بيشتر كست در دوندگان استقامتي نسبت به دوندگان سرعتي مي‌تواند مويد اين مطلب باشد كه شدت ضربا به كف پا در دوندگان سرعتي، عامل اصلي بروز هماتوري در آنان است. در حالي كه دويدن مسافت‌هاي طولاني با مثانه خالي و كم آبي بدن مي‌تواند علت اوليه بروز هماتوري در دوندگان استقامتي باشد.

به نظر مي‌رسد كه مساله هماتوري در ورزشكاران ايراني مورد مطالعه از شيوع زيادي برخوردار است كه مي‌تواند در وضعيت سلامتي آنان اثرگذار باشد. به ويژه آنكه تشخيص افتراقي نوع هماتوري ورزشي و هماتوري پاتولوژيك و نيز بررسي علل و عوارض آن احتمالا براي مربيان و ورزشكاران مفيد بوده و از شيوع اين عارضه تاحدودي جلوگيري خواهد كرد.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"