کد خبر: ۷۸۵۰۸
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۲ - ۱۴ خرداد ۱۳۸۸
مجري: اقاي احمدي نژاد قاعدتا هر کسي داراي دغدغه هايي است و شما هم دغدغه هاي ذهني فردي و اجتماعي داريد و مي خواهيد در صحنه باشيد به عنوان کانديدا در اين رقابت، به عنوان رياست جمهوري احتمالي مهمترين دغدغه هاي شما که باعث شده شما در صحنه باشيد چه هست ؟

احمدی نژاد: من ابتدا خداي بزرگ را شاکرم که فرصت داد يک دوره در خدمت ملت عزيز ايران باشم و ازمردم خوبمان بخاطر همه حمايت ها و بزرگواريها و همراهي هايشان تشکر مي کنم و ارزو مي کنم که ملت ايران همواره سربلند باشد.

ياد امام عزيز،شهداي بزرگوار، ايثارگران،جانبازان و آزادگان را گرامي مي داريم که راه سربلندي را در برابر ما قراردادند و امروز هرچه داريم از آنهاست.

انتخابات عرصه بسيار مهم سرنوشت است، انتخابات در کشور ما فقط انتخاب يک فرد نيست بلکه انرژي گرفتن ملت براي پرشهاي بلند به سمت قله هاي عزت و پيشرفت است.

فضاي انتخابات بايد فضايي پرشور و نشاط باشد، فضاي انتخابات بايد سرشار از منطق و دوستي ها و هم افزاييها و برادري ها باشد .

من مي خواهم در ابتداي عرايضم گله بکنم از برخوردهاي بسيار غيرمنصفانه و ظالمانه بلکه دروغ پردازي هاي بزرگ و تخريب بي سابقه اي که عليه يک دولت انجام شده است درطول تاريخ بعد ازانقلاب ما نداشتيم چه در طول دوران يک دولت چه در ايام انتخابات اين قدر هجمه سنگين عليه دولت، بنظرم علتش اين است دوستاني که تصميم گرفتند وارد عرصه بشوند احساس کردند که در هيچ يک از عرصه هاي مثبت و سازنده قدرت رقابت با اين دولت را ندارند بخصوص درعرصه خدمات گسترده دولت که بي نظير بود در هربخشي که ما وارد مي شويم در مقايسه با دولت هاي قبل گرچه آنها خدمات ارزشمندي را داشتند کار دولت به اندازه چند دولت بوده است.

بخصوص درعرصه بين الملل متاسفانه پيروزيهاي بزرگ ملت را هم انکار کردند خدمات دولت را بطور مطلق منکر شدند اي کاش به جاي اين همه تخريب و اين تبليغات سنگين و بي سابقه يک برنامه اي ارايه مي شد ، متاسفانه در تبليغات انتخاباتي به ملت بزرگ ايران توهين شد که من بسيار متاثر شدم ما چرا بايد مردم را از خودمان نااميد کنيم چرا بايد اينقدر خودمان را شيفته قدرت نشان بدهيم من شخصا علاقه مند به ورود به اين بحث ها نبودم چهار سال تحمل کردم و ازهمه توهين ها و افتراتي که بخود من شد ونسبت داده شد گذشت کردم الان هم مي گذرم بارها اعلام کردم که من همه را بخشيده ام اما ازتوهين به مردم، توهين به انتخاب مردم از توهين به فهم وشعور مردم ومنافع مردم نمي توانم بگذرم اجازه ندارم، مردم اين اجازه ر ا نمي دهند که وقتي که حيثيت انها مورد هجوم قرار مي گيرد يک خادم انها گذشت بکند.

درديدار هايي که من با مردم دارم در شهرهاي گوناگون قشرهاي گوناگون بطور گسترده ازمن مي خواهند که ازحق انها دفاع کنم از موضع انها دفاع کنم من بايد ريشه اين بد اخلاقي ها ، اين جفا ها و اين فريب ها را به مردم بگويم.

قبلا هم وعده کرده بودم که بگويم باور من اين است که امروز آقاي موسوي در برابر من نيست تنها اقاي موسوي نيست بلکه سه دولت پي درپي در برابر بنده قرار گرفته اند هم اقاي موسوي هم اقاي هاشمي وهم اقاي خاتمي که اين سه در گذشته باهم بودند در دور گذشته هم اقاي موسوي از اقاي خاتمي حمايت کرد و هم از اقاي هاشمي حمايت کرد وهم اقاي خاتمي از اقاي هاشمي حمايت کرد در واقع اينها همه باهم بودند از روز اولي که اين دولت تشکيل شد هجوم ها بود براي ضربه زدن البته مردم اينها را مي دانند اما بايد جوانها هم بدانند که بنده دربرابر يک کانديدا نيستم دربرابر يک مجموعه اي هستم که با محوريت اقاي هاشمي وهمکاري اقاي موسوي و خاتمي عليه بنده حرکت کردند.

علت اين فشار سنگين به بنده در طول چهار سال و فشارهاي سنگين تر در ايام انتخابات بنظرمن به يک مسئله برمي گردد اينکه در اين سه دوره يک ساختار اداري و حلقه هاي مديريتي شکل گرفت که از مسير انقلاب و ارزشهاي انقلاب فاصله گرفت نه اينکه در اين سه دوره خدماتي نشد چرا شد اما ارام ارام يک جرياني شکل گرفت که خود را مالک ملت، مالک انقلاب، حاکم برمردم و دست خودش را در بيت المال ومسايل کشور باز مي ديد.

انها درانتخابات قبل صف آرايي کردند اما ملت برانها غلبه کرد در طول اين چهار سال تلاش کردند که دولت را ناموفق جلوه بدهند وبشکنند اما خداي متعال عنايت کرد با حمايت مردم تا اينجا امديم درانتخابات قبل از داخل وخارج رقيب من پشتيباني شد و کمک شد در همان اوايل اين دولت اقاي هاشمي پيغامي براي يکي از اين پادشاهان حاشيه خليج فارس فرستاد که شما نگران نباشيد ظرف شش ماه اين دولت ساقط مي شود که بعدا افرادي رفتتند توضيح دادند ومسئله تا حدودي حل شد معناي اين حرف به روشني طراحي هاي گسترده عليه اين دولت را مي رساند در حالي که اين دولت درخدمت مردم بود، در مدت کوتاه چهار سال افتخارات بزرگ در عرصه هاي داخلي وجهاني بوجود اورد که البته کار ملت است، مي بينيم امروز ملت با نشاط هستند ظرفيت هاي ملت در حال شکوفايي است درعرصه هاي علمي فن آوري در عرصه هاي سياسي بخصوص در سياست خارجي امروز ملت ايران عزيز و عزيزترين ملت هاست اما همه اينها ناديده گرفته مي شود وسنگين ترين دروغها و تهمت ها در طول چهار سال بخصوص درطول سه ماه اخير من ا لبته اقاي موسوي را دوست دارم هميشه هم به ايشان احترام گذاشته ام اما اتفاقي که در اين سه ماه افتاد براي من قابل توجيه نيست.

جناب اقاي موسوي براي اينکه متوجه بشويم در کشور مشکل هست واعتياد هست ما نياز نداريم که برويم يک بازيگر رابياوريم در اتوبوس تا بفهيم اعتياد هست شما چند تا سفر کرديد متوجه شديد که در کشور مشکلات هست ايا اين مشکلات در چهار سال ايجاد شده است پس 24 سال چه ، يعني يک گلستاني را دوستان جنابعالي متحدان جنابعالي به من بنده تحويل دادند و بنده اين را تبديل کردم به يک خرابه هيچ اتفاق مثبتي هم نيفتاده است تازه معلوم شده که بنگاهها مشکل دارند تازه معلوم شده که بيکاري هست شما چهار تا شهرستان واستان رفتيد بنده همه ايران را ديده ام اگر بنا باشد از مشکلاتي که مردم دارند صحبت کنم تمام وقت اين مناظره را هم اختصاص بدهيم باز وقت کم مي آوريم.

من به شوخي در يک جايي گفتم خوب شد که من هم داوطلبم والا اين سه عزيزي که امروز کانديدا هستند چه مي خواستند به مردم بگويند و اين جمله را هم بگويم درهمين عرصه رقابت هم رقابتي بين چهار نفر نيست سه نفر عليه يک نفر است. همه حرف ها حتي مناظره ديشب مناظره نبود عليه يک نفر بود به نظرم اين فاقد منطق است ما بايد بياييم برمبناي عدالت و منطق کار کنيم.

مجري: آقاي موسوي بفرماييد.

موسوی: بسم الله ... من از همه بيننده ها و تماشا کننده ها تشکر مي کنم و صحبت هاي خوبي هم مطرح شد که بنده بصورت روش مند مي خواهم با آن برخورد کنم وجواب بدهم .

اولا بنده دوست داشتم که اقاي احمدي نژادموفق باشند در کارهايشان وبنده وارد اين عرصه نشوم واگر چنين اعتقادي پيدا مي کردم قطعا برخوردم لازم مي ديدم که در ان کاري که هستم باشم و وارد اين عرصه نشوم ،دوسه تا نکته مي گويم وبه اصل قضيه مي پردازم.

اقاي هاشمي و اقاي خاتمي اشخاص بزرگي هستند که خودشان با اقاي دکتر بايد مناظره کنند و جواب خودشان را بدهند و بنده يک مشکلاتي با دولت دارم و بخاطر خطري وارد اين صحنه شدم که درمورد ان صحبت خواهم کرد و وارد دوران اقاي هاشمي وخاتمي نخواهم شد .

چهار سال از اين مدتي که ايشان مي فرمايند مربوط به دوره بنده هست و دوره حضرت امام که راجع آن اگر لازم باشد توضيح خواهم داد .

من هميشه ايران را دوست داشتم واين عشق فکر مي کنم باهمه ماها قرين هست، هيچ ايراني را فکر نمي کنم که به ايرانيت خودش افتخار نکند و نگران اينده ايران نباشد ونگران مشکلاتش نباشد همه دلشان مي خواهد ايران را بزرگ بينند و سرافراز ببينند.

ما دوست داشتيم که ايران يک نقشي داشته باشد بعنوان قدرت اول منطقه درهمه شئون علمي و اقتصادي ، آبرو داشته باشد الگويي باشد براي همه جهان پس انقلاب کرديم، براي اينها انقلاب کرديم که ايران بزرگ بشود، ايران اسلامي بزرگ باشد ، تاثير گذار باشد و بتواند ترجيحا اثر گذار باشد و پيام خودش را به همه جهان برساند منتهي در برخورد با حل مسايل کشور واينکه ما ايران را به جايگاه واقعي خودش برسانيم من احساس مي کنم که دو نوع مي شود روبرو شد دو نوع مديريت مي شود داشت يکي مديريتي هست که براساس ماجراجويي و بي ثباتي، رفتارهاي نمايشي و قهرمان نمايي وشعاري است ، خيال بافي و خرافه گرايي است وخلاف گويي و پنهان کاري است خودمحوري و قانون گريزي است سطحي نگري و روزمرگي است و افراط و تفريط .

من بقيه بحث هايم را در اين چهار چوب پيش خواهم برد .يک موردي هم هست که ما بياييم براصل متانت رفتارهاي منطقي و کارشناسي شده واقع بيني و خرافه ستيزي، شفافيت و... قانونگرايي و اتکا به خرد جمعي دور انديشي واينده نگري و اعتدال و ميانه روي کار کنيم .

ما اگر مي خواهيم ايران نيرومند داشته باشيم من فکر مي کنم که ان رفتار دوم مناسبتر است يعني ما بر اساس ان بايد عمل بکنيم خوب در اينجا بحث هست ... که برنامه ها را نوشته ام و ادامه دادم و فکر مي کنم که بنده سه تا برنامه و مناظره دارم که مورد علاقه مردم است و اينها را مکمل همديگر مي دانم برعکس اقاي احمدي نژاد فکر مي کنم که اينها مي تواند فرصتي باشد که بتدريج هم برنامه هايم را بگويم وهم نقطه نظراتم .

آن چيزي که در اين جلسه مهم است بگويم انگيزه اصلي بنده هست، براي اين امدم به صحنه، حقيقت اين است که بنده درمورد اينده کشور احساس خطر کردم بااين مديريتي که حاکم هست وچون بحث از سياست خارجي شروع شد من مستقيم به سياست خارجي مي پردازم وبعد به مسايل اقتصادي، فرهنگي واجتماعي مي پردازم .

يکي از مشکلاتي که ما داريم من موردي صحبت کنم کيس به کيس يا مورد به مورد که قابل لمس براي همه مردم ما باشد کلي صحبت نخواهم کرد نمونه نشان خواهم داد .

يکي از مشکلات ما عدم تناسب شعارهايي است که داده مي شود تا عمل شعارها بيشتر جنبه اسطوره پردازي و بنظر من يک مقدار زيادي خيال پردازي در مورد اينده جهان هست ومتاسفانه اينده کشور در حال فرو ريختن است و تمدن دارد از بين مي رود و يا اينکه ما مديريت جهان را مي کنيم وامثال ا ينها ، پشتوانه عملي بنظرمن هيچي نيست مثال مسئله ازاد سازي ملوانان انگليسي، ملوانان انگليسي به حوزه ما تجاوز کردند نيروهاي ما سررسيدند انان را دستگير کردند وکار افتخار اميزي کردند وبايد مورد تاييد قرار مي گرفتند بعد بلافاصله براساس همين چارچوبي که اشاره کردم ما اول گفتيم اينهابايد اعدام بشوند چه را امدند درسر زمين ما، يک بحران بزرگ جهاني ايجادکرديم بعدا هم تصميم گرفتيم به تن انها کت و شلوار بپوشانيم و بعد رييس جمهور ما که مسوليتش ومنزلتش متعلق به خودش نيست متعلق به مردم است و متعلق به شماست امد از انها خداحافظي کرد و بايک مراسم که حتي براي سران کشورهاي ديگر هم انجام داديم انها را راه انداختند ورفتند بعد ازنهيبي که ما از انگلستان داشتيم ايا اين عزت ملت ما را حفظ کرد من فکر مي کنم نه اينجور چيزها هم خسارت مي اورد از نظر امنيت ذهني مردم ما و هم ازنظر عزت انها وهم اينکه سياست خارجي ما را دچار يک فراز و نشيبي مي کند که نمي توانيم با هزينه هايي که مي پردازيم مشکلاتمان را حل کنيم .

بعد يک مسافرتي رييس کشور ما داشتند به عراق بدون اينکه معلوم بشود ازکجا و چگونه مطرح کردند که من را مي خواهند بربايند يک هزينه زياد بکنند اگر مي ربايند چطور امريکايي هايي بنزين هواپيماي دولتي ما را در انجا تامين کردند ، وبعد ما در عراق رفتيم به منطقه خضرا منطقه اي که تحت تسلط امريکايي هاست در انجا ملاقاتمان کرديم وبعدا با سربازان امريکايي هم عکس گرفتيم برگشتيم همين مسئله در ايتاليا تکرار شد من مي گويم که ايا ما بايد تصورات خودمان را اينقدر گسترش بدهيم که درحوزه سياست خارجي ما که مربوط به صحنه منافع ملي ماست اين را گسترش بدهيم، آيا اين مي تواند مشکلات ما را حل بکند يا مشکل ايجاد مي کند براي ما و هزينه هاي گزافي را دارد.

بعد مسئله عربستان پيش مي ايد آنطوري که بارها گفتند و بنده با واسطه هم شنيدم وانقدر هم گفته شد، من قديم هم بالاخره مسوليت داشتم خيلي مهم است که چگونه از آدم دعوت بکنند چگونه به يک مسافرتي برود بعد ما از اين طرف پيغام داديم که ما را بخواهيد ما را دعوت کنيد ما بياييم وهمه دوستاني که در وزارت خارجه وجاهاي ديگر هستند وازملک عبدالله هم بنده نقل قول با واسطه دارم درمورد همين خواست ما براي ا ينکه از ما دعوت بشود که به انجا برويم.

بعد وقتي ما مي رويم انجا حالا بايد يک نتيجه بدهيد براي مسافرتي که ما چنددفعه رفتيم انجا و برگشتيم ، نتيجه بايد بگيريم اين وضعيت زوار ماست يا رابطه ما با عربستان هست که ايا بهتر شده يا بدتر شده.

بعدا امديد از قول رييس ان کشور عليه وزير خارجه اش يک صحبتي کرديد که بخش قابل توجه ان خاندان و ان وضعيتي که درعربستان هست و حتي براي کشور خودمان مشکل ايجاد کرديم ما مي گوييم چرا اين هزينه ها راما ايجاد کنيم به حساب کي اين کارها را مي کنيم ايا اثرش کم است يا زياد است.

بعدا بارها شنيديم که آمريکا دارد از بين مي رود، خب اگر اين طور هست چرا چهارمرتبه مسافرت کرديم انجا چرا دوتا نامه نوشتيم، چرا دايم دنبال اين هستيم که به شکل خاصي با انها صحبت کنيم، پيش رييس جمهوري سوييس رفته صحبت کرده، فکر نمي کنم که يک کسي چنين ريسک بکند و دروغ بگويد که از ما خواسته شده به اوباما گفته شود قبل از انتخابات با ما صحبت کند و مساله رابطه امريکا و ايران بنوعي مشکلاتش حل بشود يا گفت وگو شروع بشود.
خوب آيا اين بنفع کشور ماست ، من تند مي گويم براي اينکه يک سرفصل هايي بدهم صحبت از سياست خارجي شروع شد.

اتفاقا ما در زمينه سياست خارجي هم عزت ملت خودمان را مخدوش کرديم ولطمه زديم آبروي کشورخودمان را برديم و هم توسعه داخل کشور خودمان را با مشکل مواجه کرديم ، تنش وسيعي با کشورها ايجاد کرديم.

مسئله هولوکاست را ما مطرح کرديم و دوباره بعد ازاينکه خسارتهايي ديديم از مجمع عمومي يک مصوبه گذراندند که ديگر اين مسئله جرم شد که اگر کسي راجع به هولوکاست صحبت کند، اخيرا هم در سوييس که آن ماجرا پيش امد واقعا تصويرش را من اگر نمي ديدم باورم نمي شد که تا اين اندازه اهانت به رييس جمهوري ما که مظهر ملت ماست ومظهر کشورماست، ايشان نبايد راضي باشند.

من در بندهاي بعدي خاطره اي از حضرت امام نقل مي کنم که چقدر در زمينه حيثيت جمهوري اسلامي حساس بوده و بعدا آمديم اين را بعنوان يک حماسه مطرح کرديم، چه حماسه اي جز اينکه يک مصوبه ديگر براي هولوکاست دادند جز اينکه اروپا رابطه اش با ا سراييل بد شد بخاطر جنايت غزه اما به دليل اين صحبت ها امد پشت سر اسراييل قرار گرفت ما کجا توانستيم تامين منافع خودمان را درسطح جهان داشته باشيم .

مجري: آقاي احمدي نژاد بفرماييد.

احمدي ن‍ژاد: خيلي متشکرم اقاي موسوي فکر مي کنم اگر تمام قضاوتهاي شما براساس اين استنادات باشد بايد يک تجديد نظر جدي بکنيد.

من دوستانه بشما مي گويم به شما علاقه مندم اين جور قضاوت براساس اطلاعات غلط اين بد است.

ملوانان انگليسي دستگير شدند، ماجرا اوج گرفت اقاي بلر کتبا نامه داد، عذر خواهي کرد و گفت ما سياست هاي مان را در رابطه با ايران عوض خواهيم کرد اين سند الان در وزارت خارجه موجود است بعد هم ما تفکيک کرديم بنظرمن يکي از زيباترين کارهاي جمهوري اسلامي آزادي ملوانها بود انها 27 و28 سال بود از جمله در دوره خود اقاي موسوي ما را ضد انسان ،ضد حقوق بشر، خشن و گروگانگير معرفي مي کردند انجا ما امديم مردم انگليس را از دولت انگليس جدا کرديم اين کار بنظرمن بهترين کار بود.

در موضوع عربستان برخلاف حرف اقاي موسوي که من نمي دانم از کجا اين اطلاعات را مي اورد درنشست اوپک که ما رفته بوديم اقاي ملک عبدالله ابتدا به ساکن ، قبلا هم به من گفته بود که بياييد مکه من دعوت مي کنم بيايد، در نشست سران اسلامي من گفتم نه من الان اينجا امدم فرصت ندارم اول دولتم هست ، در اوپک ايشان به من گفت اگر دعوت بکنم مي ايي مکه گفتم بله اگر شما دعوت بکنيد من مي ايم و دعوت هم فقط براي حج بود . سفر سياسي انچناني که انتظار داشته باشيم نبود، ضمن اينکه خوب بود اقاي موسوي تصاوير را ببينند وقتي ما وارد مطاف شديم چه موجي در کل مسلمانها درست شد چه سخنرانيها وچه تظاهرات و فرياد ها و اظهار محبت هايي به ملت ايران کردند.

درموضوع هولوکاست خيلي جالب است اقاي موسوي در همين عربستان رابطه ما الان چطور است رابطه آقاي موسوي چطور بوده من نمي خواهم بگويم در دوره جناب اقاي موسوي از گذرنامه وفرودگاه ايشان چه بردند انجا و دستگير شد وچه بساطي عليه کشور راه افتاد اما همين مقدارمي گويم که رابطه ما با انها قطع شد. يعني طوري عمل کردند دردوره اقاي موسوي که رابطه از اساس قطع شد با عربستان، من تعجب مي کنم حالا ايشان نگران رابطه با عربستان هستند بله ماهم نگران هستيم کي دائما مقاله مي نوشت برخوردهاي تند مي کرد جمعي از دوستاني که الان در مشارکت اند و الان در ستاد جناب اقاي موسوي فعاليت مي کنند اينها اصلا اعتقاد نداشتن .

درموضوع فلسطين اشغالي خوب است که اقاي موسوي ذهنشان را ببرند مواضع خودشان را مرور کنند .جناب اقاي موسوي صريحا اعلام کردند که ما نيروي نظامي مي فرستيم در کنار مقاومت فلسطين عليه اشغالگران بجنگند، ايشان اعلام کردند که بايد رژيم صهيونيستي محو بشود اما اقاي موسوي ما بخواهيم وارد اين جزييات بشويم و تاکتيک ها را بحث بکنيم ازمسير منحرف مي شويم ديپلماسي عمومي امروز پيشرفته ترين وعلمي ترين کار ديپلماسي است وقتي دشمن مواضع اصلي دنيا را گرفته ما اگر بخواهيم درميدان ان بازي کنيم که حتما شکست خورده ايم همين کاري که دردوره اقاي هاشمي اتفاق افتاد و شما حمايت کرديد در دوره اقاي خاتمي اتفاق افتاد حمايت کرديد ما امديم خارج از فرمولي که قدرتهاي بزرگ طراحي کردند وارد شديم واين اموزه امام است امام هيچگاه قبول نکرد. فرمولهاي انها را اگر مي پذيرفتيم انقلاب نبايد مي کرديم.

درموضوع هسته اي حتما شما اطلاع داريد روشي که در دولت قبل بنام تنش زدايي درپيش گرفته شد بجايي رسيد که تمام تاسيسات هسته اي ما بطور کامل تعطيل شد ودوتا قرار داد برملت ما تحميل شد يکي پروتکل الحاقي بدون مصوبه مجلس و برخلاف قانون اساسي ودو ترتيبات اجرايي ، در پروتکل الحاقي مامورين اژانس ازادند هرلحظه اي ازهرنقطه ايران بازديد کنند هدف چيست ،هدف اين است که قدرت دفاعي ما را کشف کنند بدهند دست دشمن ، ودرترتيبات اجرايي يک بندي اوردندکه هر انديشه و طرحي در ذهن دانشمندان ما درموضوع هسته اي شکل مي گيرد قبل از هراقدام بايد مامورين اژانس را مطلع کنند سنگين تر ازاين تحميل برملت نمي تواند باشد در حالي که طبق ان پي تي ما مي توانيم هر فعاليتي بکنيم 180 روز قبل از غني سازي بايد اطلاع بدهيم .

تاسيسات تعطيل شد، سنگين ترين تعليق ، همه تاسيسات پلوم شد دو تا قرارداد پذيرفته شد در همان فاصله جناب اقاي موسوي جهت اطلاع حضرتعالي مي گويم هفت قطعنامه شوراي حکام عليه ما صادر شد درحاليکه عقب نشيني مطلق بود ، قطعنامه شوراي حکام به لحاظ حقوقي بسيار مهمتر از قطعنامه شوراي امنيت است شوراي امنيت قطعنامه اش سياسي است اعتبار حقوقي ندارد اما شوراي حکام قطعنامه اش حقوقي است ما را ملزم مي کند که کارهايي را انجام بدهيم ، تمام ادعاهاي اژانس در شش سرفصل دردوره اين دولت حل و فصل شد و ما نامه اش را از اژانس داريم که گفتند مسايل اساسي ما حل شده است.

در وسط اين بحث ها امريکاييها يک ادعايي کردند انها دارند اين را دنبال مي کنند که ما هيچوقت انرا به رسميت نشناختيم در سعد اباد در بروکسل در پاريس چه گذشت جناب اقاي موسوي امروز ما هسته اي شده ايم براي سه تا سانتريفيوژ صورت مذاکرات را شما بخوانيد چقدر ازاين طرف خواهش مي شود امروز بيش از هفت هزار سانتريفيوژ دارد مي چرخد اقاي بوش بعد از اين همه همکاري در افغانستان ودر موضوع هسته اي اعلام کرد ايران محور شرارت است تعجب مي کنيم انجا ابروي ايران نرفت ايران را تهديد کرد به حمله نظامي اما امروز چه، همان اقاي بوش دراواخر عمر حکومتش اعلام کرد ما دنبال براندازي ايران نيستيم واقاي اوباما هم به صراحت اعلام کرد.

کدام سياست خارجي موفق بوده وکدام ذلت آفريده است. کدام سياست خارجي استقلال ما را حفظ کرده و کدام بيشتر امتياز داده و دستاوردي نداشته است.

15 سال اروپاييان مي گفتند ، ما مي خواهيم گفت وگوي انتقادي کنيم با ايران .هرروز مي آمدند و مي گفتند که آقا ايران حقوق بشر را رعايت نمي کند.

بنده دو تا سوال کردم راجع به هولو کاست . دوتا سوال تمام نظام حقوق بشر غربي براثر آن زير سوال رفته است. آنها دارند فرياد مي زنند . من تعجب مي کنم . اسراييليان فرياد مي زنند . غربيها هم فرياد مي زنند . بعضي دوستان هم مي گويند آبروي ايران رفت . چطورآبروي ايران رفت. ما که نبايد بنشينيم دشمن بيايد درخانه ما . بعد شروع کنيم با او مواجه بشويم.
امروز تهديد براي هميشه از ايران برطرف شده است . البته همه اينها به همت ملت بزرگ . ايستادگي ملت بزرگ . فداکاري ملت بزرگ. رهبري عزيز و عنايات حضرت ولي عصر عليه سلام بوده است.

من تعجب مي کنم . آقاي موسوي بد نيست يک سفرخارج از کشور بروند و ببينند که دولتها وملتها چگونه ازايشان استقبال مي کنند.

در دوره خود ايشان، ايشان چندتا مسافرت خارج ازکشور رفت. آن موقع ايران سرافکنده بود يا الان ، البته نمي خواهم بگويم که آن موقع ايران سرافکنده بود خير آن موقع هم عزيز بوديم ولي ازديد قدرتهاي بزرگ نه.

اگرنگاه جنابعالي (آقاي موسوي ) اين است که ما بايد سعي کنيم چهارتا قدرت بزرگ را راضي کنيم ، اين برخلاف نظر امام ، برخلاف منطق و استقلال ماست .

اما اگر نه ما بايد با توده هاي وسيع ملتها و دولتها ارتباط داشته باشيم. در چهارسال بيش از 60 رييس دولت به ايران سفرکرده است .درهيچ دوره اي سابقه نداشته است.ما عزيز نيستيم. 118 عضو جنبش عدم تعهد از برنامه هسته اي ما حمايت کرد.

من حالا اينجا مي خواهم بگويم، جناب آقاي موسوي سوال مي کنم ازشما که درزمان آقاي هاشمي تورم شد 49/5درصد، 49ميليارد دلار استقراض خارجي کرديم . بحران هاي اجتماعي بسياري از شهرهاي بزرگ مارا در برگرفت و عده زيادي کشته شدند ، شما احساس نگراني نکرديد؟ وقتي که تحريم شد و 20 ميليون دلارآقاي کلينتون گذاشت مبني براينکه هرشرکتي که بالاي 20ميليون دلار با ايران قرارداد نفتي ببندد، تورم شد 49/5درصد شما(چرا ) نگران نشديد ؟
وقتي که جريان برانداز در 18تير شروع کرد ومي خواست تهران را بگيرد و حرکت کند به سمت مرکز حکومت و علنا هم اطلاعيه دادند و از بيرون ازکشور هم حمايت شدند وبه قول خودشان مي خواستند انقلاب مخملي را راه بيندازند شما (چرا ) نگران کشورنشديد؟

مجري: آقاي احمدي نژاد اگر ممکن است کوتاه ، وقت تان گذشت ...

احمدي نژاد خطاب به موسوي : شما نگران نشديد . امروز (به من) مي گوييد چرا گفته ايد هولوکاست. من ازشما سوال مي کنم چرا نبايد بگوييم هولوکاست.

ما بايد بنشينيم و اروپاييان بيايند راجع به حقوق بشرما حرف بزنند يا ما بايد بگوييم شما آزادي نداريد. استعمار داريد مي کنيد. ملتها را داريد خفه مي کنيد. سياست خارجي اين دولت ، سياست برآمده از متن مردم . متن خط امام و عزت آفرين است . مي بينيد . چطورشد که آنها عقب نشيني نکردند . امروز مساله هسته اي ايران در دنيا مساله دست دهم شده است.

درحاليکه که يک روزي اينجا به ما گفتند ،خط قرمز را بگذاريد شوراي امنيت . خب شوراي امنيت هم رفت . عبورکرديم . چکارکردند. تحريم کردند. الان چکارمي توانند بکنند. اصلا مگر مي شود از موضع نرمش در برابر مستکبرين ايستاد.
درهمين تهران،آقاي موسوي مقاله نوشتند ،دوران امام ،شما سکوت کرديد . دولت وقت از آن مقاله نويس حمايت کرد. شما سکوت کرديد . شما نگران شديد؟. من به شما علاقه مندم ولي نمي توانم ازاتهامات بي اساسي که به ملت زده مي شود يا توهين هايي که به ملت مي شود از اينها بگذريم .

موسوي: صحبت از خط امام شد. من جا دارد که يک خاطره اي از حضرت امام دراينجا نقل بکنم. يک موقعي اسراييلي ها آمدند و حمله کردند به جنوب لبنان و درداخل کشور همه به اين اتفاق رسيدند که ما بايد نيرو بفرستيم و به اصطلاح اسراييلها را بيرون کنيم و کنار لبنانيها بجنگيم.

آن موقع شهيد همت هم قرارشد که رييس لشکرهايي باشد که قراربود بفرستند. نيروهايي را هم پيشاپيش اعزام کردند که درلبنان بررسي کننند اين نيروها بايد درکجا مستقربشوند.

آن شبي که فردايش قراربود نيروها فرستاده بشود. بياد دارم که جلسه روساي سه قوه بود و شهيد هميت هم آمده بود. مرحوم حاج احمدآقا هم آمدند و گفتند که خيراست اين بحث و بعد گفتند که امام فرمودند راه قدس از کربلا مي گذرد يعني شما بپردازيد به جنگتان. چکارداريد به لبنان که نيرو بفرستيد به آنجا . راه قدس ازکربلا بگذرد. حالا ما بحث مان برسراين قضيه است.ما مي گوييم که نظام تصميم گرفت که بگويد.براي اينکه با هنجارهاي بين المللي سازگار باشد ولي هدف خودش را دنبال کند درمورد اسراييل فقط اين حرف گفته بشود که ما موافق اين هستيم که همه مردم فلسطين جمع بشوند. حتي آناني که بيرون از کشور مهاجرت کرده اند.

اينها هرکس يک راي. اعم ازيهودي ، مسلمان ومسيحي راي بدهند و سرنوشت خودشان را خودشان تعيين بکنند. اين نيز بطور کامل با هنجارهاي بين المللي سازگاراست . جاهاي ديگر هم عمل شد. بعد ازجنگهاي استعماري .

ما وقتي که به اجتهاد خودمان و بنا به تندروي خودمان . افراط گري خودمان. درموقعيتي که 20سال است اين شعار به همين شکل داده مي شود . ما مي آْييم از اين فراتر مي رويم خوب همينجاست که مصيبت ايجاد مي شود.به عوض اينکه اسراييل را منزوي بکنيم آمده ايم او را بيشتردرمعرض مظلوميت قرارمي دهيم . درهمين دوربان در سويس ، مساله اي که ايجاد شد اروپاييان بعد ازکشتار غزه درمقابل اسراييل بودند داشتند قطعنامه صادرمي کردند و موضع داشتند. آنهم بخاطر موضعگيري واشتباه ما و آن لطماتي که حيثيت ما خورد . همه شان پشت اسراييل بازهم جمع شدند.

آيپک که بزرگترين نهاد صهيونيستي درآمريکاست وجود اين سياست را براي خودش نعمت مي شمرد. ما حالا داريم همين را مي گوييم که براساس همين چيزي که مي گويند نبايد خيال بافي بکنيم درمورد مسايل جهاني . واقع بينانه بايد عمل بکنيم. با تدبير بايد عمل بکنيم. مشکلي که بنده دارم برسر چيزهاي دراز مدت نيست بلکه برسريک سري روشهاي اجرايي معمول است.

ببينيد آيا وزارت خارجه و مامورين حساس ما و آنهايي که آگاه هستند ونيروهاي متفکر ما هستند چه در دانشگاه، چه درخود وزارت خارجه اين مساله را تاييد نمي کنند و نظير اين را ما يکي دوتا نداريم.

ببينيد، بنده يک بحثي کردم، توي همين تبليغات انتخاباتي هم گفته ام در هرزمينه اي با هرروشي که باشد اگر ما افراط داشته باشيم به دنبالش تفريط داريم .

براي مثال، ما مي آييم اين صحبت تند (هولوکاست ) را راجع به اسراييل مي کنيم يعني هولوکاست را مطرح مي کنيم بدون اينکه به فايده وهزينه آخرش فکري بکنيم مبني براينکه آيا اين ما را به نتايج خودمان مي تواند نزديک بکند يا نه.

نتيجه اش اين مي شود که يک وقتي مشاهد مي شود اوضاع بد شد معاون ما مي آيد و مي گويد ما دوست مردم اسراييل هستيم. آن درمقابل اين است. يعني آن افراط اين تفريط را هم مي آورد که او تصور بکند که ما دوست هستيم.

ازاين موضع هم دست برنمي دارد ،مگراينکه يک تشري به او آمده باشد مبني براينکه ايشان عقب نشيني بکند. آنوقت چگونه مردمي که غاصب هستند و تمام سرزمينهاي فلسطين را گرفته اند و ما يکباره دوست آنها مي شويم . من مي گويم که اين اظهارنظر درمقابل افراطي است که ما درآنجا کرديم.

حالا شبيه اين را ما درمورد مسايل سياسي واقتصادي هم داريم که کم نيست و حالا من قصد ندارم که راجع به خليج فارس يا به کشورهاي ديگر رفتن صحبت کنم که هرکدام براي ما هزينه هاي سنگيني را به دنبال داشت.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"