کد خبر: ۸۰۸۹۷
تاریخ انتشار: ۱۰:۲۹ - ۲۲ تير ۱۳۸۸

اعتماد: مرد شيادي که با اجراي يک نقشه حساب شده به خواستگاري زني رفته و توانسته بود با جلب اعتماد وي 52 ميليون تومان کلاهبرداري کند، بازداشت شد.

پرونده اين ماجرا چندي قبل با شکايت زني به نام سپيده در شعبه هشتم دادسراي ناحيه چهار تهران گشوده شد. زن جواني که به شدت گريه مي کرد وقتي مقابل بازپرس جواد ميري قرار گرفت ماجرا را اين طور شرح داد؛ من در يک شرکت خصوصي کار مي کنم. در محل کارم افراد مختلفي رفت و آمد دارند که بيشتر آنها مرد هستند. حدود يک سال قبل مرد شيک پوشي که براي کاري به محل کارم آمده بود به من ابراز علاقه کرد و گفت دوست دارد با من بيشتر آشنا شود. من که آن زمان تازه از شوهر اولم طلاق گرفته بودم وقتي رفتار مودبانه آن مرد را ديدم پيشنهادش را براي آشنايي بيشتر قبول کردم و چندين بار با او به گردش و تفريح رفتم.

او که سليمان نام دارد پس از چندين بار رفت و آمد و در شرايطي که يک ماه از آشنايي مان مي گذشت،از من خواستگاري کرد. در مدت آشنايي رفتار سليمان به دلم نشسته بود و احساس مي کردم پس از تجربه تلخ ازدواج اولم ازدواج با او بتواند زندگي خوبي برايم رقم بزند. بنابراين به خواستگارم جواب مثبت دادم و از آن به بعد ارتباط مان نزديک تر و صميمي تر شد. او به من قول داد تا چند ماه ديگر مرا عقد کند و پس از برگزاري يک جشن مفصل به خانه مشترک مان برويم. ديگر روزهاي تلخ گذشته رو به پايان بود و احساس مي کردم خوشبختي به استقبالم آمده است.

سليمان هر روز عصر با يک شاخه گل به محل کارم مي آمد و من را به آپارتمانم مي رساند. روزهاي خوبي بود اما هر وقت از سليمان درباره عقدمان مي پرسيدم او مي گفت چند کار نيمه تمام دارد که پس از انجام آنها وقت نشستن پاي سفره عقد است.

با اين روياها و آرزوها رابطه ام با خواستگارم ادامه داشت تا اينکه روزي او با من تماس گرفت و گفت بايد موضوع مهمي را با من در ميان بگذارد. وقتي فوراً نزد وي رفتم او گفت موقعيت مناسبي براي خريدن يک آپارتمان نصيبش شده است اما پول کافي براي اين کار ندارد. سليمان گفت براي خريدن آپارتمان 52 ميليون تومان احتياج دارد و در صورتي که من اين پول را به وي بدهم او يک ماه بعد پولم را پس خواهد داد.

سپيده ادامه داد؛ من از آنجا که به سليمان اعتماد کاملي پيدا کرده بودم و قرار بود مدتي بعد به عقدش درآيم اين پول را به او دادم تا مشکلش برطرف شود. از اين ماجرا چند ماه گذشت و من هم حساسيت زيادي در اين باره به خرج ندادم و حتي ديگر سراغ پولم را هم از سليمان نگرفتم. اما مدتي بعد رفتارهاي نامزدم تغيير کرد و او ديگر برايم گل نمي آورد و کمتر با من تماس مي گرفت.

روزي به اين موضوع شک و او را تعقيب کردم. رفتار سليمان مشکوک به نظر مي رسيد و نشان مي داد مسائل زيادي را از من پنهان کرده است. احساس خوبي نداشتم و فکر مي کردم قرار است اتفاق بدي بيفتد. سرانجام پس از مدتي تحت نظر گرفتن سليمان فهميدم او مردي متاهل و داراي دو فرزند است. او در اين مدت مدام برايم نقش بازي کرده و با اين کارش فقط براي پول هايم نقشه کشيده بود.

وقتي ماجرا را به سليمان گفتم او جواب داد مي خواهد از همسرش جدا شود و من بايد کمي صبر کنم. حتي وقتي متوجه شد من قصد دارم از او شکايت کنم همسرش را سراغم فرستاد تا مانعم شود. زن سليمان به من گفت تا چند هفته ديگر از شوهرش طلاق مي گيرد تا من با او ازدواج کنم. حرف هاي اين زن توانست تا حدودي مرا آرام کند اما چندي بعد فهميدم اين کار فقط ترفندي براي منصرف کردن من از شکايت بود. به همين دليل تصميم گرفتم با اقدام قانوني کار را يکسره کنم.

سليمان اين بار وقتي فهميد قصد دارم شکايت کنم مرا تهديد کرد که در اين صورت هيچ وقت به پولم نخواهم رسيد. به دنبال ثبت اظهارات اين زن صبح ديروز خواستگارش به دادسرا فراخوانده شد تا در برابر گفته هاي او از خود دفاع کند.

متهم در اين باره گفت؛ من نمي خواستم سپيده را فريب دهم و واقعاً به او علاقه داشتم و مي خواستم به زودي از همسرم جدا شوم و با او ازدواج کنم اما سپيده حرف هايم را باور نکرد.

من يک بار دچار مشکل مالي شدم و از زن مورد علاقه ام 52 ميليون تومان پول قرض گرفتم اما به قولم عمل کردم و دو ماه بعد پولش را طي دو فقره چک به او پس دادم و حرف هايش را درباره کلاهبرداري قبول ندارم. بنا بر اين گزارش بازپرس پرونده پس از بررسي شواهد و مدارک موجود متهم را با صدور قرار قانوني روانه زندان کرد.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"