کد خبر: ۸۱۲۳۱
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۱ - ۲۷ تير ۱۳۸۸

نماز جمعه ديروز و ...

حسين شريعتمداري:1 -... «هاشمي رفسنجاني در نمازجمعه تهران هيچ سخني كه مانع از تجمع هواداران موسوي و اقدامات آنها شود بر زبان نياورد... او مي خواهد همچنان از هر فرصتي كه پيدا مي كند براي به چالش كشيدن نتايج انتخابات استفاده كند»... «هاشمي گفت مردم به نظام اعتماد ندارند»... «هاشمي رفسنجاني گفت بايد ترديدها در مورد انتخابات رفع شود»... «اين اولين بار بود كه يك مقام عالي رتبه ايران از بحران سخن مي گفت» و... مطالب فوق بخشي از انبوه گزارش ها و خبرهايي بود كه خبرگزاري هاي خارجي بلافاصله بعد از سخنان ديروز آقاي هاشمي رفسنجاني در خطبه هاي نمازجمعه تهران، با ذوق زدگي براي رسانه هاي خبري خود در آمريكا، اروپا و برخي از كشورهاي منطقه مخابره كردند و رسانه هاي مورد اشاره نيز با استناد به آن به سياه نمايي گسترده اي عليه جمهوري اسلامي ايران دست زدند!

گفتني است آقاي هاشمي رفسنجاني در خطبه هاي ديروز نمازجمعه تهران تاكيد كرده بودند نبايد كاري كرد كه باعث سوءاستفاده دشمنان اسلام و انقلاب شود!

2-نمازجمعه ديروز تهران همانگونه كه انتظار مي رفت و كيهان نيز در يادداشت روز پنج شنبه، از صورت بندي كلي آن خبر داده و برخي از صحنه هاي آن را پيش بيني كرده بود، برگزار شد. در نمازجمعه ديروز تهران علاوه بر جمعيت انبوه مردم مومن و انقلابي كه همه هفته در اين مراسم سياسي-عبادي شركت مي كنند، جمعيت چندهزار نفره ديگري نيز حضور داشتند كه براساس اخبار موثق و گزارش هاي مستند شماري از آنان از نقاط مختلف استان تهران و برخي از استان هاي همجوار به تهران آورده شده بودند.

جماعت ياد شده سه ويژگي مشترك داشتند كه به وضوح از هماهنگي قبلي آنها حكايت مي كرد؛ اول آن كه تقريباً هيچكدام از آنها در نماز شركت نكردند و از ميان چند نفري كه به نماز ايستادند، برخي با كفش نماز خواندند! و برخي ديگر... بگذريم!... دوم اين كه هرجا آقاي هاشمي رفسنجاني در خطبه هاي نماز سخني عليه انتخابات اخير بر زبان مي آورد- كه نمونه هاي آن فراوان بود- جماعت مورد اشاره با شعارهاي «هاشمي ، هاشمي حمايتت مي كنيم» و گاه نيز با سوت و كف از اظهارات ايشان استقبال مي كردند و در تمامي اين موارد، نمازگزاران با حفظ متانت به آنان بي اعتنايي مي كردند و صرفاً با شعارهاي «ما اهل كوفه نيستيم، علي تنها بماند»، «خوني كه در رگ ماست، هديه به رهبر ماست» و تكبيرهاي بلند، مخالفت خود را با آشوبگران ابراز داشته و بر هويت اسلامي، انقلابي خويش تاكيد مي ورزيدند و در چند مورد نيز نمازگزاران با سر دادن شعار مرگ بر اسرائيل و مرگ بر آمريكا، هوشياري و شناخت دقيق خود از كانون اصلي توطئه را به رخ غائله آفرينان كشيدند، انگار مي خواستند از يكسو به عاملان و برنامه ريزان داخلي توطئه نشان بدهند كه نمازگزاران مومن و انقلابي از هويت واقعي آنها خبر دارند و از سوي ديگر به شماري از آشوبگران كه به ترفند عوامل پشت صحنه فريفته شده بودند، هشدار دهند كه آلت دست عوامل بيروني و دنباله هاي داخلي آنها نباشند.

آقاي هاشمي رفسنجاني در آغاز خطبه اول، از كساني كه درون محوطه دانشگاه و يا بيرون از آن به سر دادن شعارهاي هنجارشكن مشغول بودند، خواست، حرمت و تقدس نمازجمعه را رعايت كنند ولي هيچيك از آنان به اين توصيه توجهي نكردند و نشان دادند كه هاشمي را براي اهداف سوء و منافع آنچناني عوامل پشت صحنه آشوب مي خواهند و ايشان را حتي براي خود او نيز نمي خواهند و البته جناب هاشمي رفسنجاني نيز، با سخنان خود كه در بسياري از موارد، ترجمه ديگري از همان شعارهاي هنجارشكن بود، زمينه هنجارشكني جماعت يادشده را فراهم مي كرد!

براي مردم شريف و پاكباخته ايران اسلامي كه نمازگزاران جمعه نمادي از آنها هستند، بسيار تلخ و ناگوار بوده و خواهد بود كه آقاي هاشمي رفسنجاني را با توجه به سوابق انقلابي -به قول خود ايشان 60ساله- در جايگاهي ببينند كه حامياني آنگونه داشته باشند و در سوي ديگر مردم مومن و انقلابي اينگونه از سخنان ايشان انگشت تأسف به دندان بگيرند!

3- آقاي هاشمي رفسنجاني اگرچه به عنوان يك سياستمدار هوشمند شناخته مي شوند ولي متاسفانه و با عرض پوزش در خطبه هاي ديروز نمازجمعه ايشان برخلاف انتظار، از اين ويژگي آقاي رفسنجاني نشانه چنداني ديده نمي شد! ايشان تقريباً هرجا سخن از انتخابات اخير بر زبان آوردند، همان ادعاهاي بي دليل و غيرمنطقي كساني را تكرار كردند كه نه فقط هيچ نشانه، شاهد، قرينه و سندي براي اثبات آن ندارند، بلكه به شدت از هرگونه بحث منطقي و مستند فرار مي كنند و به هيچيك از درخواست ها و دعوت هاي رسمي مراكز مسئول براي ارائه دلايل و اسناد خود مبني بر تقلب در انتخابات پاسخ نداده و نمي دهند. چرا؟!... پاسخ روشن است، چون دليل و سندي ندارند و از اين روي نمي توانند بيرون از دايره «ادعا» قدمي بردارند.

4- جناب هاشمي رفسنجاني در آغاز سخن به ضرورت قانونگرايي اشاره كرده و تاكيد كردند «همه بايد در چارچوب قانون حركت كنيم. اگر از قانون تجاوز كنيم ديگر هيچ مرزي نداريم. بايد با قانون مسائلمان را حل كنيم، اگر كساني با بعضي از قوانين دل خوشي ندارند بايد سعي كنند اين قوانين اصلاح شود و هر وقت لازم است اين اشكالات روزي حل شود، اما چارچوبمان را قانون قرار دهيم».

بخش فوق از اظهارات آقاي هاشمي كه در آغاز خطبه ها مطرح شد، اين اميدواري و تلقي را پديد آورد كه ايشان قصد دارند، قانون شكنان را مورد ملامت قرار داده و اقدامات غيرقانوني و آشوبگرانه آنها بعد از انتخابات را محكوم كنند. اما اين اميدواري دوام چنداني نياورد و جناب هاشمي در ادامه سخنان خويش نه فقط به آنچه خود گفته بود وفادار نماند، بلكه آشكارا از قانون شكنان حمايت كرد. و حال آن كه مطابق نظر اوليه خود بايستي از مدعيان تقلب در انتخابات براي پي گيري ادعاي خويش از راههاي قانوني دعوت مي كردند، كه متأسفانه نكردند! بايستي آشوب هاي خياباني كه به صورت غيرقانوني انجام گرفته و قتل و جرح مردم بي گناه، غارت اموال آنان، آتش زدن اماكن و اموال عمومي را در پي داشت، محكوم مي كردند، كه نكردند! بلكه به طور تلويحي- اگر نگوئيم به صراحت- از آنهمه قانون شكني حمايت نيز كردند و در عين حال تاكيد فرمودند كه هرگز از تريبون نمازجمعه به نفع هيچ جناحي استفاده نمي كنند! كه بايد گفت؛ اولا؛ اظهارات ايشان جانبداري آشكار از يك جريان سياسي خاص بود، آنهم يك جريان سياسي كه اين روزها نشان داده است كمترين پايبندي به قانون ندارد... آيا اين همه تأسف آور نيست؟! و آيا قوانين ديگري غير از قانون اساسي و قوانين جاري جمهوري اسلامي ايران، موردنظر و منظور جناب آقاي هاشمي رفسنجاني بوده است؟!

5-ايشان به چند نمونه تاريخي از دوران رسول خدا(ص) ،حضرت امير(ع) و امام راحل(ره) و ميزان اهميت آن بزرگواران به مردم و جايگاه ملت در نظام اسلامي اشاره كردند كه سخني بر حق بوده و هست، اما مقايسه ايشان ميان آن نمونه ها و شرايط كنوني، متاسفانه «قياس مع الفارق» بود! و بايد متواضعانه از ايشان پرسيد، مگر در نگاه آقاي هاشمي مردم ايران، مردم نيستند؟! و مگر مطابق آنچه از رسول خدا(ص) و حضرت امير(ع) و امام بزرگوار نقل فرموديد، نبايد حق آنان را محترم دانست؟ بنابراين چرا انتخاب قانوني مردم را برنمي تابيد؟ و حق مسلم 40 ميليون رأي دهنده را ناديده مي انگاريد؟! به يقين 13 ميليون نفري كه به احمدي نژاد رأي نداده اند بر خلاف برخي از مدعيان، قانون شكن نبوده و نيستند. آنان نيز مانند 25 ميليون نفر ديگري كه به احمدي نژاد رأي داده اند، به هنگام حضور در پاي صندوق هاي رأي نتيجه انتخابات را هرچه باشد، پذيرفته بودند، اگرچه طرفداران هر يك از نامزدها ترجيح مي دادند كه نامزد مورد نظر خودشان به رياست جمهوري انتخاب شود. هميشه همين بوده است و اساساً انتخابات غير از اين مفهوم و معنايي ندارد. مي فرمائيد در انتخابات تقلب شده؟ خب! چرا براي ادعاي خود هيچ دليل و سند و حتي شاهد و قرينه اي ارائه نمي دهيد؟ مگر نه اينكه در تمامي نظام هاي حقوقي جهان و از جمله نظام حقوقي اسلام «البينه علي المدعي- آنكس كه ادعايي دارد بايد دليل ارائه كند»؟ و مگر نه اين كه در قوانين جمهوري اسلامي ايران براي اينگونه ادعاها راه حل قانوني در نظر گرفته شده است؟ بنابراين چرا به راه قانون نمي رويد؟ لطفاً و با عرض پوزش، بفرمائيد كدام قانون را قبول داريد؟ آقاي هاشمي مي فرمايند جمع زيادي از مردم، در مورد انتخابات ترديد دارند! ولي نمي فرمايند، چرا؟! و به چه دليل؟! قاطبه مردم اگر ترديدي داشته باشند درباره ريشه و پشت صحنه آشوبگران است.

6-خطيب محترم نمازجمعه ديروز از شوراي نگهبان گلايه كردند كه چرا از فرصت اضافي 5روزه آنگونه كه بايد استفاده نكرده اند! ولي به اين نكته بديهي و خبر موثق بارها اعلام شده اشاره نكردند كه شوراي نگهبان از تمامي نامزدها دعوت كرد تا براي حضور و نظارت بر بازشماري10درصد صندوق هاي رأي سراسر كشور نمايندگاني بفرستند و دو تن از آنها برخلاف قول و تعهدي كه داده بودند از اعزام نمايندگان خويش خودداري ورزيدند. اين اقدام آنان غير از آن كه نشانه خالي بودن دست آنها از دليل و سند و زمينه سازي براي تكرار ادعاي تقلب باشد، چه مفهوم ديگري دارد؟!

7-آقاي هاشمي شرايط كنوني را «بحران» ناميدند و خبرگزاري هاي غربي از جمله شبكه تلويزيوني «فرانس24» بلافاصله با ذوق زدگي اعلام كرد «اين اولين بار است كه يك مقام عالي رتبه ايران از بحران سخن مي گويد»! به يقين جناب هاشمي رفسنجاني از تعريف «بحران» باخبرند و مي دانند كه بين سه واژه «بحران»، «بحران نمايي» و «فتنه» تفاوت هاي فراواني هست و «فتنه» كه از ويژگي هاي آن غبارآلود كردن صحنه است، بامسما ترين واژه براي توصيف شرايط كنوني است و صدالبته به قول حضرت امير عليه السلام وقتي غبارهاي فتنه فرو مي نشيند- كه خوشبختانه در مقياس وسيعي فرو نشسته است- حق و باطل از نظرها پنهان نمي ماند و فتنه انگيزان ديگر نمي توانند در پرده بمانند.

بحراني اگر هست در ميان كساني است كه براي رياست جمهوري آينده نقشه ها كشيده بودند و حضور گسترده مردم، آرزوهاي آنان را بر باد داده است و از جناب آقاي هاشمي رفسنجاني تعجب آور و جاي گلايه است كه چرا بحران در ميان كساني را كه به ايشان نيز كمترين ارادتي ندارند، «بحران» در جامعه اسلامي ايران مي نامند؟!

راستي! آيا جناب هاشمي متوجه نشدند كه چرا نمازگزاران تحليل و تفسيرهاي ايشان را با شعار «ما اهل كوفه نيستيم، علي تنها بماند» پاسخ مي دادند؟! اين نكته عبرت انگيز است. نيست؟!

و بالاخره اميد آن كه آقاي هاشمي رفسنجاني، به اين واقعيت توجه فرمايند كه ماجراي امروز، ماجراي درگيري و رقابت دو جناح نيست، بلكه دشمنان بيروني و برخي از دنباله هاي داخلي آنان، نظام اسلامي و انقلاب و امام را نشانه رفته اند. بنابراين، انتظار آن است كه آقاي هاشمي رفسنجاني به دشمنان تابلودار امام، ايران اسلامي و انقلاب فرصت سوءاستفاده ندهند، ان شاءالله.

منبع: کیهان

--------------------------------------------------------------------------------

هاشمي‌رفسنجاني و مديريت بحران

صادق زیبا کلام: خطبه‌هاي هاشمي‌ رفسنجاني در نماز جمعه اين هفته مقدم بر هر امر ديگري نشان داد كه چرا مرحوم امام خميني اين همه نسبت به هاشمي تعلق خاطر داشت و چرا همواره در امر بسيار خطير و سرنوشت‌ساز نهضت چه قبل و چه بعد از انقلاب به وي تكيه مي‌كرده‌اند. چرا در حكمي كه قبل از انقلاب براي مرحوم مهندس بازرگان و همكارانشان به منظور سامان دادن به مشكلات و مسائلي كه در نتيجه اعتصابات به وجود آمده بود صادر كردند، هاشمي‌رفسنجاني را نيز در آن گنجاندند.

چرا هاشمي را چند ساعت پس از سقوط رژيم شاهنشاهي راهي تلويزيون كردند؛ چرا سرنوشت جنگ را به هاشمي سپردند و چرا حل‌وفصل بسياري از مسائل پيچيده و حساس بعد از انقلاب را به ايشان محول مي‌كردند. هاشمي در روز جمعه نشان داد كه توانايي‌هاي وي در مقوله مهم و استراتژيك يك مديريت بحران كم نيست و در شرايط بحراني اين توانايي را دارد كه كشتي نظام را از ميان امواج و صخره‌ها به سلامتي عبور دهد.

اينكه او در آن خطبه‌ها چه بگويد و چگونه نظام را از بحراني كه بيش از يك ماه است در آن گرفتار آمده هدايت كند مساله‌اي بود كه ميليون‌ها نفر بي‌صبرانه در انتظار شنيدنش بودند. في‌الواقع از روز سه‌شنبه كه حضور ايشان در نماز جمعه قطعي شد مجموعه‌اي از سوالات، ترديدها، ابهامات و نگراني‌ها در جامعه به راه افتاد. همگان از خود مي‌پرسيدند او چه خواهد گفت و پس از 50 روز سكوت سنگين و معنادار، 50 روزي كه توفاني سهمگين كه ظرف 30 سال گذشته سابقه نداشت ايران را درنورديده بود، هاشمي چه تحليلي، چه موضع‌گيري اتخاذ خواهد كرد.

بسياري از مخالفان و معترضان كه تصميم به رفتن به نماز جمعه گرفته بودند، با ترس و ترديدي جانكاه كه از خود مي‌پرسيدند كه نكند او از در سازش درآيد و پاي روي همه كژي‌ها و زشتي‌ها كه از جانب مسوولان ظرف چند هفته گذشته صورت گرفته بگذارد. نكند او اشاره‌اي به انتخابات و ترديدهاي به وجود آمده از سوي مردم ننمايد و در عوض همگان را دعوت به اخوت و اتحاد كند. نكند او خانواده‌هاي داغدار حوادث اخير را فراموش كند. نكند او خيل گسترده دوستان و ياران در بند را فراموش كند. حتي از اينها هم بدتر نكند او مهر تاييد بر عملكردهاي اخير بزند. نكند او تسليم تهديدات گسترده چند روز اخير مطبوعات وابسته به دولت شده و كوتاه بيايد و بسياري نكندهاي دلهره‌آميز ديگر.

در عين حال از اين نكته مهم نيز نبايد غافل بود كه هاشمي زير فشار سنگين نيز قرار داشت. شايد در قريب به 50 سال زندگي سياسي‌اش او كمتر در يك چنين وضعيت دشواري قرار گرفته بود. اما او توانست به نحو شايسته‌اي به وظيفه و مسووليت‌هاي اسلامي، اخلاقي و انقلابي خود عمل نمايد. شايد برخي از معترضان راديكال و افراطي بيش از اينها از هاشمي توقع داشتند اما آنان بايد به هر حال واقعيت‌هاي انكارناپذير جامعه‌مان را در نظر بگيرند. نفس اينكه او خواهان دلجويي از خانواده‌هاي داغدار شد به نفس اينكه او خواهان آزادي بازداشتي‌ها شد؛ نفس اينكه او پذيرفت نتايج انتخابات با ترديدهاي جدي روبه‌رو ست و بالاتر از همه، نفس اينكه او به خواست و اراده اركان قدرت تن نداد و مهر تاييد به نتايج انتخابات 22 خرداد نزد، بزرگترين نكات موضع‌گيري‌هاي او بود. در عين حال اين نكته مهم را نيز نبايد ناديده گرفت كه هاشمي سعي كرد به مسوولان يادآوري كند كه همه عظمت و شكوه نظام بعد از اسلاميت آن در راي مردم خلاصه مي‌شود. به هر دليل و انگيزه‌اي كه نظام راي مردم و پشتوانه‌ مردمي‌اش را از دست بدهد، نه ديگر آن را محصول انقلاب اسلامي مي‌توان دانست، نه نظامي كه مرحوم امام خميني اصرار به ايجادش داشت.

شايد به واسطه همين نكته به تنهايي بغض و كينه تندروهاي اصولگرا به هاشمي افزايش خواهد يافت، اما به همان ميزان نيز به محبوبيت او در ميان مردم افزوده خواهد شد. شايد هاشمي هنوز متوجه نشده باشد كه دست سرنوشت‌ساز تاريخ پرتب‌وتاب و غرورآفرين انقلاب اسلامي، هنوز او را رها نكرده است.

منبع: اعتماد ملی

--------------------------------------------------------------------------------

مردم مي‌فهمند

مسعود ابراهيمي: سخنان آقاي هاشمي رفسنجاني در خطبه‌هاي نماز جمعه اين هفته تهران همان‌طور كه انتظار مي‌رفت، تبديل به وضعيتي شد كه وي از اين تريبون (كه سال‌هاست شعار وحدت امت اسلامي از آن شنيده مي‌شود) براي بيان مطالبات شخصي‌اش استفاده كرد و علي‌رغم ادعاي ايشان كه فراجناحي صحبت مي‌كند، وي در سراسر خطبه دوم حرف‌هايي را تكرار نمود كه طي هفته‌هاي اخير غالباً در سخنان و بيانيه‌هاي يك كانديدا منعكس شده است. خصوصاً با تلقين شرايط تلخ و بحراني، وي قصد داشت بر همان ابرهاي فتنه‌اي تكيه كند كه قبل از انتخابات نيز بر آنها تأكيد كرده بود تا بتواند به ديگران بقبولاند اين ابرها همان شرايطي است كه وي پيش‌بيني كرده بود! اما آنچه از شواهد پيداست، اگر آقاي هاشمي رفسنجاني و اطرافيان ايشان بگذارند و دست خويش را از چرتكه‌هاي سياسي بردارند، شرايط كشورمان نه بحراني است و نه تلخ.

شايد اين وضعيت براي جريان سياسي متمايل به آقاي هاشمي كه فعلاً براي رسيدن به مطامع خويش توانسته‌اند پشت ايشان سنگر بگيرند، تلخ و ناگوار باشد، اما اكنون همه مردم مي‌دانند كه چه كساني قصد دارند كام پيروزي ملت در انتخابات را تلخ جلوه دهند. از ياد نبريم مقام معظم رهبري از اين انتخابات به‌عنوان زلزله‌اي سياسي براي دشمنان و جشني تاريخي براي دوستان ايران ياد كردند. انصافاً يك‌بار ديگر كارشناسان و اهل فن بنشينند و وجه اشتراك سخنان اين هفته خطبه‌ها را با تبليغاتي كه رسانه‌هاي بيگانه عليه ملت ايران در طول مدت پس از انتخابات داشتند، بررسي كنند.

1- وجود بحران در كشور 2- وجود بي‌اعتمادي مردم نسبت به نظام 3- تغيير شرايط قبل و بعد از انتخابات. در اين فرازها كه «خوب شروع كرديم و... اي‌كاش همان شرايط ادامه داشت، ولي آن‌جوري كه مي‌خواستيم نشد.» 4- كنار گذاشتن و ناديده گرفتن رأي مردم با تأكيد بر اين‌كه «اين انتخابات كه انجام داديم، اگر مشكلاتي پيش نمي‌آمد، گام بزرگي را در 30 سالگي انقلاب بر‌مي‌داشتيم.5- وجود تقلب در انتخابات، با اين سخن كه: «اواخر دوران تبليغات بذر ترديد در ذهن مردم كاشته شد و ترديد مثل خوره به جان مردم افتاد.»

با اين حال آقاي هاشمي رفسنجاني ادعاي راه‌حل كرده و به چند پيشنهاد اشاره مي‌كند، پيشنهادهايي كه صرفاً براي خروج خود و اطرافيانش از بن‌بست سياسي است؛ وگرنه ملت مي‌دانند كه انتخابات تمام شده است و علاوه بر شوراي نگهبان قانون اساسي كه تنها مرجع صالح براي تشخيص صحت انتخابات است و مورد اعتماد مردم و رهبري هستند، مقام معظم ولايت نيز نتيجه آن را تأييد كرده‌اند. بنابراين راه‌حل‌هاي آقاي هاشمي رفسنجاني هيچ وجهي ندارد، مگر اين‌كه خبر از ظهور يك ابرفتنه جديد در آسمان ايران بدهد و متأسفانه اين همان راهي است كه جناب ايشان از چهار سال قبل هنگامي كه در انتخابات رودررو با آقاي احمدي‌نژاد شكست خورد، انتخاب كرده و گويا هنوز ايشان اين پيام مقام معظم رهبري مبني بر اين‌كه «مردم مي‌فهمند» را درك نكرده‌اند، اما انقلاب اسلامي مي‌داند كه به‌طور جدي بايستي اين مسئله را حل كند تا فتنه‌هاي بعدي در جهت تضعيف موقعيت داخلي و خارجي كشورمان قرار نگيرد.

جناب هاشمي رفسنجاني مي‌داند اين‌كه خارجي‌ها به باج‌خواهي رو‌آورده‌اند، حاصل كدام شرايط است و مسبب اين شرايط كيست، اما قصد دارد با تغيير جهت‌گيري اين موضوع، اطرافيانش را از اين اتهام دور سازد خصوصاً آنجا كه خواهان آزادي زندانيان مرتبط با فتنه‌هاي اخير شده است. البته در اينجا لازم است يك انتقاد شديد عليه برخي مسئولان صدا و سيما اعلام شود كه اگر با بهانه‌جويي‌هاي خويش مانع از پخش اعترافات برخي از اين زندانيان نشده بودند، جناب هاشمي (كه حتي با موضعگيري عليه صدا و سيما قصد دارد خود و اطرافيانش را محروم از مواهب رسانه ملي جلوه دهد) نمي‌توانست اين‌گونه خواهان آزادي زندانياني شود كه خودشان نيز به دسيسه و فتنه و ارتباط با محافل بيگانه اعتراف كرده‌اند.

بگذريم از اين‌كه گويا آقاي هاشمي رفسنجاني ديگر زبان تشكر خود را هم از دست داده و معلوم نيست چرا از حمايت‌هايي كه مقام معظم رهبري در خطبه‌هاي نماز جمعه از ايشان داشتند، تشكر نكردند و البته اين موضوع را نمي‌توان به حساب فراموشي گذاشت، زيرا مردم مي‌فهمند كه چه كساني در طول اين مدت نشاني غلط داده و سعي كرده‌اند دشمن را به جاي دوست جلوه داده و فقط شعار مردم، مردم مي‌دهند. بنابراين يك‌بار ديگر آقاي هاشمي رفسنجاني را دوستانه معطوف به اين نكته مي‌كنيم كه ببينند پس از خطبه‌هاي اخير ايشان، رسانه‌هاي بيگانه و دشمنان ملت ايران چه استقبالي از سخنان ايشان كرده‌اند. ما هم به تبع امام خميني‌(ره) معتقديم: «ميزان، حال افراد است.»... فاعتبروا يا اولي‌الابصار

منبع: ایران

--------------------------------------------------------------------------------

خطبه يي در جست وجوي راه ميانه

جعفر گلابي: آقاي هاشمي رفسنجاني سياستمدار عملگرا و معتقد به مشي اعتدال پس از حدود يک ماه از برگزاري انتخابات پرحاشيه رياست جمهوري سکوت خود را شکست و از موضعي دلسوزانه پيشنهادهايي را مطرح ساخت که اگر مورد توجه قرار گيرد عبور از بحران کنوني را ممکن و در دسترس قرار مي دهد.با توجه به شناخت دقيقي که وي از ساختار قدرت در کشور دارد و با توجه به اشاره اش مبني بر مشورت با برخي از صاحب منصبان و اهل خبره به نظر نمي رسد پيشنهادهاي مهم و اجرايي او بدون زمينه پذيرش باشد. نکته کليدي آنکه اين پذيرش احتمالاً در دو سوي ماجراي بزرگ انتخابات وجود دارد و بايد از فضايي که وي درصدد به وجود آوردنش هست به مثابه يک «فرصت» ياد کرد. نقطه مقابل سخنان آقاي هاشمي رفسنجاني «پيروزي حداکثري» است و شاه بيت مصرح در اين خطبه نماز جمعه «قناعت» است.

به نظر مي رسد آنچه در حوادث تلخ بعد از انتخابات بروز و ظهور يافت اين است که پيروز قاطع و حداکثري توسط هر يک از طرفين ماجرا با هزينه هاي سنگين روبه رو است و براي همين هم عدول عاقلانه از چنين هدفي امکان دستيابي به يک عدالت نسبي و شدني را ممکن خواهد ساخت. فراموش نکنيم تا همين جاي کار خسارات مادي و معنوي زيادي به مردم، کشور و نظام وارد شده است و ادامه وضع خاص و مبهم و شکننده کنوني ممکن است هزينه ها را چنان بالا ببرد که هيچ کس به آن رضايت ندارد و امکان خروج مديريت بحران از دستان خانواده کشور يک بعيد و دور از ذهن نيست.

با اينکه اوضاع جامعه را خوب مي دانيم و با اينکه همه دلسوزان تلاش دارند پاي بيگانگان به حوزه مديريت اين داستان کشيده نشود ولي اصلاً بعيد نيست مترصدان طماع که هرچه بخواهند خير مردم خوب سرزمين مان را نمي خواهند، به تصور گل آلود بودن آب قصد ماهيگيري کنند و به هرحال اين قصد نامبارک شان خسارت ساز و فاجعه آفريننده شود.در جريان انتخابات خساراتي متوجه آقاي هاشمي رفسنجاني شد و با اينکه تقابل و دفاعش طبيعي مي نمود، ولي از موضعي ديگر و ميانه وارد شد و تلاش مسالمت جويانه و تفاهم آسايش کاملاً مشهود بود. او به دقت کوشش کرد همه مسائل را ببيند و با چشم پوشي از واقعيت يا واقعياتي، پيشنهادي ابتر و ناقص مطرح نسازد.

تاکيد رجوع به علما و مراجع تقليد و همچنين باز گذاشتن امکان پرسش از مردم نشان مي دهد سياستمدار محتاط و مشاور امين نظام در پي حل جدي و اقناعي موضوع است و نمي خواهد با دعوتي تعارفي و مصنوعي به «وحدت»، بحران ها را از سطح انظار به ذيل و حاشيه منتقل کند و با تسکين موقت و موضعي، خطر آنها را بيشتر سازد.خوب به ياد داريم که رهبر فقيد انقلاب در اثناي برخي از اختلافات و مجادلات حتي از فکر حذف يک جناح توسط جناح ديگر همگان را تحذير کرد و عملاً و شخصاً وارد شد تا تعادل فضا را حفظ کند، و امروز هم ضرورت اتکا به همين مشي و روش خردمندانه مشهود است.

مي شود در هر جناحي که هستيم و هر تمايلي که داريم پيروزي را در قناعتي جست وجو کنيم که مرزهايش منافع کشور و مردم باشد.نگذاريم «محيط»، «اشتباه در شناخت از مردم» و در «ميدان عمل» مجبور به قناعت شويم. اگر خوب به تاريخ نگاه کنيم پيروزي هاي قاطع و حداکثري و برق آسا يا کاملاً استثنايي بوده اند يا اساساً پيروزي نبوده اند و بعدها نشان داده شده که هزينه هايشان بيش از فوايدشان بوده است. فکر اقتصاد مردم هم باشيم که هنوز اثرات منفي حوادث بعد از انتخابات در آن ظهور نکرده است؛ اقتصادي که در شرايط عادي هم با مشکل روبه رو بود و افت قيمت نفت هم تکانش مي داد و سايه بحران اقتصادي جهان هم دارد رويش مي افتد. مطالبات اقتصادي مردم که بعضاً از سوي دولتيان دامن زده شد به سادگي قابل رفع و رجوع نيست.

منبع: اعتماد

--------------------------------------------------------------------------------

مرد بحران ها

بسم الله الرحمن الرحيم

ديروز نماز جمعه تهران از چهار سو مورد توجه بود. موافقان نتايج اعلام شده انتخابات رياست جمهوري معترضان به نتايج اعلام شده در داخل دوستان انقلاب و دشمنان انقلاب در خارج از كشور.

از اولين روز هفته گذشته اين چهار گروه انتظار كشيدند و گفتند و نوشتند و سرانجام جمعه 26 تير ماه فرا رسيد و چهره سرشناس انقلاب و نظام جمهوري اسلامي كه براي دوستان و دشمنان شناخته شده است و همه او را مرد بحران ها مي دانند بر كرسي خطابه قرار گرفت و با آرامشي كم نظير سخن آغاز كرد. هر چند در تمام روزهاي هفته و حتي تا اذان ظهر جمعه يعني زماني كه اظهارات طولاني و خلاف معمول سخنران قبل از خطبه ها پايان يافت همه ي آن چهار گروه با گمانه زني هائي همراه بودند و بعضي از آنها آنچه را در دل داشتند به زبان جاري كرده بودند و به قلم نيز آورده بودند لكن آنچه شنيدند با گمانه زني ها متفاوت بود.

دشمنان تفرقه ميخواستند ولي خطيب هوشيار جمعه از نياز شديد كشور و نظام جمهوري اسلامي به وحدت سخن گفت . شايد كساني انتظار داشتند خطيب جمعه سخنان تندي در حمايت از آنها بگويد و ديگراني هم بودند كه نگران بودند شماتت ها و سرزنش هائي را از جايگاه خطبه جمعه به خاطر عملكرد خود بشنوند. عده اي هم با نوعي محاسبه كه چندان هم دور از طبع آدميزاد نيست گمان مي كردند خطيب اين جمعه با استفاده از فرصتي كه به دست آورده از جفاهائي كه بر خود او رفت و تهمت هائي كه به او زده شد و نسبت هاي ناروائي كه از رسانه ملي و در فراگيرترين برنامه ها به او داده شد بگويد و گله كند و از خود دفاع نمايد...

خطيب جمعه اما روحي بسيار بزرگتر از آن داشت كه در چنين مقطع مهم و حساس تاريخي به مسائل شخصي بپردازد و گلايه هائي را كه از مدت ها پيش دارد به زبان بياورد. او عليرغم ناديده گرفته شدن حق قانوني و انكارناپذيري كه براي پاسخگوئي به اتهامات از طريق رسانه ملي دارد و از او دريغ مي شود خود را و حقوق شرعي و قانوني خود را ناديده گرفت و از مردم گفت . نه فقط از مردم معترض بلكه همه مردم كه با شركت در انتخابات رياست جمهوري وفاداري خود را به انقلاب در 30 سالگي آن نشان دادند و اين مشاركت عظيم و تاريخي را هنر اسلام و پيامبر گرامي آن دانست كه واسطه ميان خدا و مردم بود و هرگز در برابر مردم از زور و قدرت استفاده نكرد و راه قلدري حكومت هاي قبل از اسلام و دوران ظهور اسلام را بست و به مردم رسميت داد و اصالت مردم را به رسميت شناخت .

او شعار نداد بلكه راهكار ارائه داد. بايد جامعه ما از شرايط كنوني عبور كند و اعتمادها برگردد. دلسوزي براي نظام جمهوري اسلامي برخلاف كساني كه با چوب تكفير و برچسب هاي نفاق و وابستگي به بيگانگان بر پيشاني اين و آن چسباندن همه را طرد مي كنند به اينست كه همه به حساب آورده شوند سخن آنها شنيده شود مطالبات آنها بررسي گردد و با تكيه بر راهكارهاي عقلاني به آنها پاسخ قانع كننده داده شود. رمي و طرد و دشنام دادن و محارب دانستن و توصيه به اعمال اشد مجازات نسبت به معترضين راهكار حكيمانه اي نيست كه قابل طرح در منبر نماز جمعه و رسانه ها باشد. اين رسانه بزرگ ديني و ساير رسانه هائي كه به بركت انقلاب و نظام اسلامي در اختيار مسئولان و كارگزاران اين نظام و سخنوران و قلم به دستان اين جامعه اسلامي قرار دارند امانت هائي هستند براي آنكه در جهت تكريم انسان ها بكار گرفته شوند و راهي براي حل مشكلات پيش پاي مردم و مسئولان قرار دهند.

تكيه بر قانون و طي طريق براي مشكلات فقط در چارچوب هاي قانوني

ايجاد فضائي براي اينكه همه امكان مطرح ساختن نقطه نظرهاي خود را داشته باشند.

بالا بردن آستانه تحمل توسط همه نيروها

آزاد ساختن زندانيان براي گرفتن بهانه تبليغاتي از دشمنان

هم دردي با آسيب ديدگان و تفقد از آنها

ايجاد فضاي مناسب جهت فعاليت هاي مطبوعاتي در چارچوب قانون

ايكاش وضعيتي پيش نمي آمد كه نيازي به چنين راهكارهائي احساس مي شد اما اكنون كه شرايط حساس است بايد شيوه مرضيه پيامبر اكرم را در پيش گرفت كه رافت و رحمت و ملاطفت با مردم و به نظر آنها اهميت دادن است . خطيب جمعه تهران كه لحظه لحظه عمر خود را با نهضت امام خميني و انقلاب اسلامي سپري كرده و از استوانه هاي نظام جمهوري اسلامي است عميق و دقيق و حكيمانه سخن گفت و راهكار ارائه كرد.

آيت الله هاشمي رفسنجاني نه فقط به عنوان رئيس مجلس خبرگان رهبري و نه فقط به عنوان رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام بلكه با توجه به اينكه جان او با جان اين نظام و اين انقلاب گره خورده است و شناسنامه انقلاب است در اين خطبه حساس جمعه يكبار ديگر نشان داد كه انقلاب اسلامي و نظام برآمده از آن را از جان و حيثيت و همه چيز خود بيشتر دوست دارد و براي حفظ آن كه يادگار اسلام و امام است با تمام وجود به صحنه مي آيد و از آبروي خود مايه مي گذارد. خدا به كساني كه سالها تلاش كردند چهره اين روحاني مجاهد فداكار را بگونه اي ديگر نشان دهند انصاف عطا فرمايد و كساني را كه فريب اين بي انصاف ها را خورده اند از نعمت بصيرت بي نصيب نفرمايد.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"