کد خبر: ۸۳۰۶
تاریخ انتشار: ۱۲:۱۱ - ۱۵ آذر ۱۳۸۵
نقدي بر آلودگي هواي تهران
بارها گفتيم و نوشتيم بايد براي اين بحران كاري كرد اما گوش شنوايي نبود. نوشتيم كه ديگر در خيابان‌ها جا براي حركت خودروها نيست، كسي حرفي نزد. نوشتيم كه خودروهاي فرسوده بايد اسقاط شوند، زمزمه‌هايي بلند شد كه سرمايه نداريم و در آخر اقداماتي صورت گرفت اما روندي مبهم به خود گرفت .

گاهي به آسمان نگاه كن !

بارها گفتيم و نوشتيم بايد براي اين بحران كاري كرد اما گوش شنوايي نبود.

نوشتيم كه ديگر در خيابان‌ها جا براي حركت خودروها نيست، كسي حرفي نزد. نوشتيم كه خودروهاي فرسوده بايد اسقاط شوند، زمزمه‌هايي بلند شد كه سرمايه نداريم و در آخر اقداماتي صورت گرفت اما روندي مبهم دارد.
نوشتيم كه بايد گاز سوز كردن خودروها سهل و آسان‌تر شود، انگار نه‌انگار. اشاره كرديم حمل و نقل عمومي گسترش يابد، سكوت بود و سكوت. از ما گفتن و از اين همه ...... نشنيدن.

درباره ما گفته مي‌شود كه ايراني‌هاهم حساسند و هم احساسي. اما چند روزي است كه مي بينيم كه اين هوا از مردمان تهران با پشتوانه غني فرهنگي و تاريخي چه ساخته است .چهره هاي سياه و ابرو درهم كشيده ...

سال گذشته كه در اين ايام سه روز تعطيل رسمي شد،هيچ اتفاقي نيفتاد و همه با خودروهاي خود در خيابان آمده بودند. تازه مجالي پيدا كرده بودند كه با اهل و عيال سري به صله رحم هاي عقب افتاده يا بازار بزنند.

حال بماند كه ديگر اهميتي نداشت كه تك‌سرنشين باشند يا پرنشين. همه به دنبال كار و گرفتاري و زندگي. در يك جمله نه ارگان‌‌هاي درگير در اين بحران آلودگي هوا (سواي اعلام تعطيلآن سه روز سال گذشته ) و نه مردم؛ هيچ كس را دوست نداشتند.

امسال هم مثل پارسال .شايد همگي به اين شرايط عادت كرده‌ايم كه همه سرنشينان يك خودرو از راننده تا مسافر از شيرمرغ تا جون آدميزاد را به نقد بكشيم و در پايان رساله پست مدرن خود را در پايان راه و رسيدن به مقصد به اين جمله حواله بدهيم كه؛ "خدا به داد ما برسد".

اما امسال نيز به همه اثبات شد كه همگي در اين بحران مقصريم و عادت كرده‌ايم به فرافكني اين بحران به دوش ديگران.

شانس آورديم كه اين بار كسي در پشت مرزها در اين بين نقشي ندارد. تجربه‌ها و نشان‌ها از تجربه كشور ژاپن چنين حكايت دارد كه مردم اين كشور در مواجه با رخداد بمب اتمي به كمك و مدد دولت خود آمدند و با دريافت يك قرص نان و كمي آب به مدت شش ماه دوام آوردند و مقدمات كنترل اوضاع را براي نظام خود فراهم كردند اما در ايران و در پايتختش...

افلاطون يك جمله ارزشمند دارد كه مي‌گويد: "تكرار بكاريد، عادت برداشت كنيد. عادت بكاريد، فرهنگ برداشت كنيد" بايد اين جمله را قانون كرد. مردم به اين عادت بايد برسند كه حفظ منابع طبيعي وظيفه عمومي است و همگي نيز به اين باور برسند كه اين هوا متعلق به همه است و بايد در حفظ آن و به طور كلي حفظ محيط زيست تلاش كنيم .

زماني كه اين فرآيند از طرف مردم حفظ شود، نظام‌هاي موجود نيز به تبع، تحت فشار قرار مي‌گيرند و به بهانه‌‌هاي نبود وجود قوانين، نبود مديريت متمركز شهري و ... ديگر فرافكني نمي‌كنند. به اميد آن روز كه همگي (مردم و دولت) به يك سرفصل مشترك تحت عنوان تشريك مساعي براي خروج از بحران آلودگي هوا برسند.

راستي يادمان نرود كه اين آُسمان هم گناه دارد.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"