کد خبر: ۸۳۷۳۱
تاریخ انتشار: ۰۸:۴۷ - ۰۱ شهريور ۱۳۸۸

اعتماد: زن جواني که براي گرفتن انتقام از هوويش او را با اسيد سوزانده و به قتل رسانده است تحت تعقيب پليس قرارگرفت.

مسوولان حراست بيمارستان قطب الدين 22 ارديبهشت ماه سال جاري با پليس تماس گرفتند و از يک مورد اسيد پاشي خبر دادند که طي آن زني جوان به شدت با اسيد سوزانده شده طوري که قدرت تکلمش را از دست داده بود.

زماني که پليس در محل حاضر شد مشخصات اين زن در اختيار آنها قرار گرفت و معلوم شد ريحانه زن 30ساله به عمد مورد سوء قصد قرار گرفته و از ناحيه صورت و بدن به شدت دچار سوختگي شده است. اين زن به دليل شدت جراحات نمي توانست حرف بزند بنابراين شوهرش مورد بازجويي قرار گرفت.

اين مرد به ماموران گفت؛ پنج سال پيش با ريحانه ازدواج کردم. همسر اولم زن بسيار بداخلاقي بود. او به دليل اينکه بيماري شديد عصبي داشت با من و بچه ها خيلي بدرفتاري مي کرد. من هم براي اينکه زندگي ام غيرقابل تحمل بود تصميم گرفتم با زن ديگري ازدواج کنم. از آنجايي که فکر مي کردم زندگي براي بچه هايم سخت مي شود تصميم گرفتم همسر اولم را طلاق ندهم. همسرم خيلي بهانه گيري و مرتب با من و ريحانه دعوا مي کرد.

وي ادامه داد؛ کم کم رابطه ريحانه با دختر بزرگم خوب شد و همسر اولم از اينکه اين دو نفر رابطه خوبي دارند خيلي ناراحت بود و گاهي قهر و خانه را ترک مي کرد البته بعد از مدتي خودش برمي گشت.

چند روز قبل از حادثه بود که همسرم قهر کرد و رفت. بعد از چند روز هم دوباره آشتي کرد و خودش به خانه آمد. او پسر کوچکم را هم با خود برده بود. وقتي برگشت من فکر کردم به خاطر بچه ها برگشته است. همه چيز عادي بود. من فکر مي کردم همسرم مي خواهد با ما زندگي کند. در آن مدت هم رفتار عادي داشت تا اينکه ظهر روز حادثه يکدفعه صداي فرياد همسرم را شنيدم، بلند شدم و به سمت اتاقي که او خواب بود، رفتم. بوي اسيد و گاز ناشي از آن همه جا را پر کرده بود. ريحانه را به داخل حمام بردم و آب روي بدنش گرفتم اما فايده يي نداشت. او فقط فرياد مي زد. بلافاصله با اورژانس تماس گرفتم و او را به بيمارستان رسانديم و کار مداوا آغاز شد.

اطلاعات پليس زماني تکميل شد که دختر 14 ساله متهم نيز تحت بازجويي قرار گرفت. وي گفت؛ ما زندگي سختي داشتيم. مادرم به دليل افسردگي شديد خيلي با ما بدرفتاري مي کرد. تقريباً هر روز از دستش کتک مي خورديم. اين بدرفتاري ها با پدرم هم صورت مي گرفت البته نسبت به او شديدتر بود. پنج سال قبل زماني که من 9 ساله بودم پدرم با ريحانه ازدواج کرد. آن زمان خيلي ناراحت بودم اما ريحانه خيلي زن خوش رفتاري بود. او با من مهربان بود و هر بار که مادرم من را کتک مي زد ريحانه بود که من را از دست او مي گرفت و کمکم مي کرد تا کمتر کتک بخورم.

وي ادامه داد؛ روز حادثه مادرم به اتفاق برادرم در حياط بودند. من هم داشتم در حياط خانه کاري انجام مي دادم. يکباره مادرم ظرفي را از زير زمين برداشت و وارد خانه شد. رفتارش کاملاً عادي بود به همين خاطر هم من به او شک نکردم و چون در آن چند روز هيچ رفتار غيرعادي از مادرم نديده بودم خيلي عادي از کنار هم گذشتيم. چند دقيقه بعد صداي فرياد هاي ريحانه را شنيدم. لحظاتي بعد مادرم از خانه خارج شد. او دست برادرم را گرفت و با هم از خانه خارج شدند.

همه چيز حکايت از آن داشت که متهم فراري به گناوه رفته است اما زماني که ماموران به آنجا رفتند، ديدند اين زن از خانه يي که در آن سکونت داشت رفته است.

تحقيقات همچنان ادامه داشت تا اينکه خبر رسيد ريحانه در بيمارستان جان باخته است. بنابراين پرونده اسيد پاشي تغيير عنوان داد و در ليست پرونده هاي قتل قرار گرفت. بازپرس ويژه قتل اين بار بررسي هاي لازم در مورد قتل را در دستور کار خود قرار داد.

مدارک پزشکي متهم فراري نشان مي داد او يک بيمار رواني است و همان طور که همسر و فرزندش گفته اند او سابقه بيماري رواني هم دارد و علاوه بر اينکه تحت نظر پزشک قرار گرفته در بيمارستان رواني نيز مدتي بستري بوده است.

اين زن با فرزند کوچکش که يک پسر است فرار کرده و از آنجايي که با هيچ کدام از اعضاي خانواده اش در تماس نيست هيچ سر نخي از وي به دست نيامده است. در حال حاضر تلاش ها براي دستگيري زن اسيدپاش ادامه دارد.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدید ها
طراحی و تولید: "ایران سامانه"