کد خبر: ۸۳۸۷۹
تاریخ انتشار: ۱۲:۲۶ - ۰۲ شهريور ۱۳۸۸

تهران امروز در شماره امروز نوشت: سيروس محجوب تاجر متمول ايراني كه در امارات زندگي مي‌كند با پيشنهادي شش ميلياردي براي اسپانسري پرسپوليس باز هم نام خود را مطرح كرد. او كه طي چند ماه گذشته براي خريد باشگاه نيوكاسل انگليس ابراز تمايل كرده بود حالا با حضور در تهران تصميم دارد اسپانسر باشگاه پرطرفدار پايتخت شده و نام خود را بيش از پيش مطرح كند.

محجوب اين روزها مشغول مذاكره با مديران پرسپوليس است اما تجارت او داستان جالبي دارد. او در معرفي خود در سايت chroniclelive مي‌نويسد: «اسم من سيروس محجوب است و فكر مي‌كنم زمان آن رسيده كه خودم را معرفي كنم. من يك تاجر ساكن دوبي هستم. در طول سال‌هاي گذشته تجارت و صادرات شتر برايم درآمد خوبي داشته و يكي از علائق من است. از زمان جواني به شترها علاقه داشتم و وقتي بزرگ‌تر شدم بيشتر وقتم را در بيابان‌ها و در كنار آنها مي‌گذراندم. خيلي زود يك كاروان از آنها را پيدا كردم كه دوستي نزديكي با من داشتند و همه جا دنبال من مي‌آمدند. در دوران نوجواني بيشتر اوقات آنها در كنار من بودند و كم‌كم شروع به غذا دادن به آنها كردم يك روز تعدادي از آنها را به يك مزرعه محلي بردم و اين آغاز تجارت من به عنوان يك تاجر حرفه‌اي و صادركننده بود.مزرعه‌داري دو نفر از آنها را خريد اما اهداف من بلندپروازانه بود و مي‌خواستم آنها را به نقاط دور دست ببرم. در اين راه مشكلاتي وجود داشت، فرودگاه يا يك محلي براي اين كار در نزديكي آنجا نبود.

نخستين فروش خارجي من به خانواده‌اي در ساندرلند بود كه يك شتر براي باغ خود مي‌خواستند. آنها اسب‌هاي زيادي داشتند و مي‌خواستند تغييري در اين وضعيت ايجاد كنند. همان زمان بود كه به نيوكاسل رفتم و متوجه شدم كه چه شهر زيبايي است. تنها مسير رفتن به ساندرلند از طريق نيوكاسل بود. من از فرودگاه با اتومبيل به سمت ساندرلند حركت كردم و ساختمان عظيمي را مشاهده كردم. آنجا مرا تحت تاثير قرار داد. سپس متوجه شدم كه آنجا سنت‌جيمزپارك (ورزشگاه اختصاصي باشگاه نيوكاسل) است. ساختماني باشكوه و خاطره‌انگيز، عاشق آن مجموعه شدم. پس از آن به ساندرلند رفتم تا آن خانواده را ملاقات كنم آنها يك شتر از من خريدند و گفتند كه دوستانشان را هم تشويق خواهند كرد كه اين كار را انجام دهند. ماه بعد دوباره به آنجا برگشتم تا يك شتر ديگر بفروشم و دو سفارش ديگر دريافت كردم. هر بار كه به آنجا مي‌رفتم سنت‌جيمز پارك را مي‌ديدم و يك روز تصميم گرفتم پولي را كه از فروش شتر‌ها به دست مي‌آورم براي تصاحب اين ورزشگاه شگفت‌انگيز و جادويي هزينه كنم.

مردم ساندرلند شترهاي زيادي از من خريدند و خيلي زود به دنياي تجارت وارد شده و ميليون‌ها شتر به نقاط مختلف صادر كردم و حالا به يك مولتي ميلياردر تبديل شده‌ام اما اين روزها و در عصر حاضر شتر ديگر طرفدار چنداني ندارد. حالا همه به دنبال لاما هستند و من چون علاقه چنداني به آنها ندارم تصميم گرفتم تجارت شتر را كنار گذاشته و پولي كه اين سال‌ها به دست آورده‌ام را براي خريد سنت‌جيمز پارك زيبا هزينه كنم. فكر مي‌كنم تصميم بسيار خوبي گرفتم. قصد دارم بازيكنان جديدي را به باشگاه بياورم و آگهي‌ها را از سطح استاديوم جمع كنم مي‌خواهم شور و هيجان را به جمع هواداران باشگاه بياورم.

من قبلا يك صادركننده شتر بودم. ممكن است در گوگل مشخصات چنداني از من پيدا نكنيد اما فكر مي‌كنم زمان آن رسيده كه خودم را معرفي كنم. نيوكاسل با هدايت من مي‌تواند به موفقيت برسد. با توجه به فاصله كم تا ساندرلند مي‌توانم به آنجا بروم و شترها را ببينم. البته اگر هنوز زنده باشند. آخرين‌بار در آگوست 2007 بود كه براي ديدن خانواده‌اي در ساندرلند به آنجا رفتم و ديدم كه غذاي عجيبي به شترها مي‌دهند. به هر حال شترهاي من كمك زيادي براي رسيدن به آرزوها و علائق زندگي‌ام كردند. ديگر كافي است به زودي بر مي‌گردم، اميدوارم آن روز با كليدهاي ساختمان روياهايم باشد؛سنت جيمز پارك.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"