کد خبر: ۸۵۶۵۰
تاریخ انتشار: ۱۰:۳۶ - ۳۱ شهريور ۱۳۸۸

ایران: برج‌ساز تهراني كه به اتهام صدور چك بلامحل بازداشت شده بود، با ديدن همسران خود در دادسرا شوكه شد.

به گزارش خبرنگار ما، راز ازدواج اين مرد 54ساله پس از 20سال، زماني فاش شد كه او از دو همسرش 9فرزند دختر دارد.حدود شش ماه قبل مرد ميانسالي با در دست داشتن يك فقره چك بلامحل 300ميليون توماني به دادسراي ناحيه11 تهران مراجعه كرد و با تسليم شكايتي خواستار صدور حكم جلب مصطفي- مرد برج ساز و صادر كننده چك بلامحل- شد. مرد مالباخته درباره شكايت خود به قاضي پرونده گفت: فروشنده مصالح ساختماني هستم و مصطفي كه كارش ساخت و ساز برج است، يكي از مشتريانم بود او يك سال قبل مبلغ 300ميليون تومان مصالح ساختماني از جمله سيمان- گچ- ميلگرد و... خريداري كرد و پول آن را با يك فقره چك پرداخت كرد. اما وقتي براي وصول آن به بانك رفتم متوجه شدم كه در حسابش پول به اندازه كافي ندارد. سپس نزد او رفتم اما وي به بهانه‌هاي واهي پرداخت بدهي خود را به روز ديگري موكول مي‌كرد.

اكنون با گذشت يك سال موفق نشده‌ام طلب خود را از مرد برج ساز دريافت كنم.بازپرس به استناد دلايل و مستندات پرونده حكم بازداشت مصطفي را صادر كرد.مأموران با شكايت مرد مالباخته و داشتن حكم جلب، وي را در يكي از خيابان‌هاي تهران شناسايي و بازداشت كردند. مصطفي وقتي در كلانتري بود از مأموران خواست تا بازداشت خود را به خانواده‌اش اطلاع دهد. مأموران پس از چند تماس تلفني وي را به دادسرا منتقل كردند.بازپرس پرونده پس از تحقيق از مصطفي به او گفت: با سپردن وثيقه 300ميليون توماني يك ماه به شما فرصت داده خواهد شد تا رضايت شاكي را بگيريد، كه وي بلافاصله با خوشحالي بسيار اعلام كرد، همسرم وثيقه لازم را آورده است. در همين موقع يك زن جوان در حالي كه سند خانه‌اي در دست داشت وارد اتاق شد و سند مالكيت خانه‌اي را به بازپرس داد. دقايقي بعد يك زن ميانسال مضطرب و نگران با عجله وارد اتاق شد و با صداي بغض آلود به بازپرس گفت: آقاي بازپرس تو را خدا مصطفي را به زندان نفرستيد من تمام زندگي‌ام را مي‌فروشم تا شوهرم به زندان نرود. حالا هم سند يك خانه 120 متري را آورده‌ام!بازپرس با ديدن دو زن كه هر كدام وثيقه‌اي آورده بودند، شگفت زده از مرد در اين باره توضيح خواست. مصطفي كه با ديدن آنها شوكه شده بود با دستپاچگي و لكنت‌زبان گفت: حدود 25 سال قبل با مينو - دخترخاله‌ام- ازدواج كرده‌ام و از زندگي‌ام بسيار راضي هستم و حاصل اين زندگي مشترك 5دختر است كه دو دخترم ازدواج كرده و بقيه ادامه تحصيل مي‌دهند من براي آسايش آنان يك خانه 120متري را به نام همسرم كرده‌ام و همسر و دخترانم در رفاه كامل به سر مي‌برند. وي در ادامه گفت: پنج سال بعد با فرشته در شهر مشهد آشنا شدم چون هميشه آرزو داشتم صاحب پسري شوم. در نتيجه بدون اطلاع همسرم با فرشته ازدواج كردم. او نيز براي زندگي با من به تهران آمد و در مدت 20سال زندگي مشترك صاحب چهار دختر شديم. البته در اين مدت هيچ‌كدام از همسرانم متوجه نشدند كه من ازدواج مجدد كرده‌ام.وي افزود: وقتي به خاطر چك 300ميليون توماني بازداشت شدم، در كلانتري با همسر اولم تلفني تماس گرفتم. او در خانه نبود. ولي برايش پيغام گذاشتم كه سند خانه را به عنوان وثيقه به كلانتري بياورد.

اما با گذشت يك ساعت مينو نيامد و مأموران مي‌خواستند مرا به دادسرا منتقل كنند و من به تصور اينكه همسر اولم پيام مرا دريافت نكرده است، بلافاصله با فرشته- همسر دومم- تماس گرفتم و از او خواستم با وثيقه مورد نظر به دادسرا مراجعه كند. اكنون پس از 20سال راز زندگيم در نزد دو همسرم فاش شد. در حالي كه هر دو آنها را دوست دارم و از زندگي با آنها راضي هستم.در همين موقع دو زن وقتي فهميدند كه با هم «هوو» هستند با عصبانيت بسيار سند خانه‌شان را از بازپرس پس گرفتند و دادسرا را ترك كردند و مرد كه تنها مانده بود. به دليل عجز از سپردن وثيقه به زندان فرستاده شد.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"