ميزگرد آسيبشناسي نظري حوادث پس از انتخابات امشب با حضور سعيد حجاريان، سعيد شريعتي و محمد عطريانفر از شبكه اول سيما پخش شد.
به گزارش خبرگزاري فارس، عضو مستعفي شوراي مركزي حزب كارگزاران سازندگي در پاسخ به سؤالي مبني بر دليل تغيير جهتگيري و بنيانهاي فكري خود گفت: برخي ميگويند كه اين افراد چون در زندان هستند اين حرفها را ميزنند ولي اينطور نيست.
محمد عطريانفر عضو حزب كارگزاران در ميزگرد آسيبشناسي حوادث پس از انتخابات در پاسخ به سؤالي مجري برنامه در خصوص دليل تغيير جهتگيري نگرشي و بنيانهاي فكري خود گفت: بحثي كه مطرح است سؤال كليدي و مهمي است؛ چرا كه برخي ميگويند كه اين افراد چون در زندان هستند اين حرفها را ميزنند ولي اينطور نيست.
وي افزود: نهاد امنيتي ما كه تكاليفي برعهدهاش است و بايد در جهت دفاع از نظام فعاليت كند با نمونههاي مختلفي برخورد ميكند از جمله انتخاباتي كه افتاده است كه صورت كاملاً روشن ميتوان اثبات كرد كه اين اتفاق كه رخ داد در طول تاريخ 30 ساله انقلاب استثنايي است به همين خاطر يك پاسخ استثنايي را هم ميطلبد.
عطريانفر با بيان اينكه ما هيچ مرزي بين خود و كساني كه به عنوان كارشناسان امنيتي با ما صحبت ميكنند احساس نميكنيم، با طرح اين پرسش كه واقعاً چه اتفاقي افتاده كه ما به اين نكته رسيدهايم، گفت: دو حالت است كه انسان عريان و بدون پيرايه خود را ميبينيد يكي در بستر مرگ و يكي در گوشه سلول و زندان.
وي ادامه داد: زماني كه شما در زندان قرار ميگيريد خود را عريان در مقابل حقيقت احساس ميكنيد و اين حس واقعي براي همه دوستان ما در زندان رخ داده است. اگر شما ميبينيد فردي مثل حجاريان كه سوابق بسيار درخشان و گويايي در مسير تقويت اين نظام داشته و با بصيرتي كه داشته به يك نكتهاي ميرسد كه همه آنچه بر پايه غرب استوار شده بوده و مورد استفاده قرار ميگرفته را به راحتي از ذهنش بيرون ميگذارد به خاطر آن است كه به اصل خود رجوع كرده؛ اصلي كه در دوران حيات امام شكل گرفته است.
عضو مستعفي حزب كارگزاران با اشاره به اينكه ما بعد از حيات امام دچار نقصانهايي شديم كه به اين نقطه وقوف پيدا كرديم و اين وقوف به حقيقتي است كه در درون روح ما اتفاق افتاده است، اظهار داشت: بسياري تصورشان براين است كه شايد شرايط خاص زندان ما را به اين نكته رسانده است كه در اين مورد بايد بگويم اولاً بگويم زندان جاي خوبي نيست اما زنداني كه ما در آن بوديم هيچ فشار و مشكلي براي ما نبوده است.
وي افزود: حقيقتاًَ جمعبنديهايي كه ما پيدا كرديم جمعبنديهايي بوده كه خودمان به آن رسيديم و از خدا بسيار شاكر هستيم كه اين فرصت را براي ما فراهم كرده است.
عطريانفر با بيان اينكه در حوادث اخير انتخابات و مشكلاتي كه براي مردم بوجود آمد، در كنار به خطر افتادن امنيت كشور دو اتفاق زيبا هم خلق شد اظهار داشت: يكي اينكه نظام جمهوري اسلامي آنقدر مقتدر و توانمند است كه عليرغم تمام آشفتگيهايي كه در يك زمان كوتاه در انتخابات رخ داد استوار ايستاد و همه را تحت كنترل خود با كمترين هزينه و فشار قرار داد.
وي افزود: نكته دوم اينكه برپايه همين تحليلهايي كه انجام ميشود و نقدي كه بر گذشته صورت ميگيرد حداقل در سه دهه آينده نظام جمهوري اسلامي متناسب با منويات و آموزههاي آموزگار اصلي انقلاب كه امام است و ديدگاههايي كه حواريون ايشان مطرح ميكنند و ديدگاههايي كه برپايه يك تئوري حكومت ديني مطرح است، زمينههايي را فراهم ميكنند كه ما بتوانيم از آسيبهاي احتمالي در آينده مصون باشيم و بايد از اين فرصت استفاده كنيم.
عطريانفر در ادامه با بيان اينكه احساس ميكنم ديدگاههاي حجاريان، شريعتي و حتي باقي زندانيان كه در اينجا حضور ندارند با ديدگاه من برابر است، اظهار داشت: تصور نكنيد كه آنهايي كه صحبت نميكنند به نوعي مقاومت ميكنند، بلكه شايد به اين دليل است كه آن شجاعتي كه ما داشتيم را ندارند. ما به اين جمعبندي رسيدهايم كه در برخي مقاطع بايد سخن گفت، در همان مقاطعي كه همه دهانهايشان را ميبندند و سخن نميگويند اگر كسي جرأت كند و با شجاعت حرفي بزند فضل تقدمي را پيدا ميكند كه اين راهگشا خواهد بود.
وي ادامه داد: من بر اين باورم كه باقي دوستانمان بايد فرصتي برايشان به وجود بيايد تا ديدگاهايشان را مطرح كند و ادعايشان را اثبات كنند كه عضو نظام هستند.
عطريانفر در ادامه سخنان خود در اين ميزگرد اظهار داشت: ما توانستهايم در تأملات تنهايي خود به يك سرچشمه فياض و زنده برگرديم و آن اين بود كه اساساً اگر ما سياستورزي كرده و در حوزه قدرت تلاش ميكنيم و در موضوعات سياسي به صحنه ميآييم و ميخواهيم رقيب را محكوم كنيم اينها معطوف به كدام هدف است؟
وي در ادامه با اشاره به فرازي از نهجالبلاغه خاطرنشان كرد: در زيقا منطقهاي كه عليابن ابيطالب در آستانه نبرد بودند محمد ابن عباس پسر عم ايشان وارد ميشود و ميبيند كه امام علي نشستهاند و پاپوش پاره خود را كوك ميزند. ابن عباس با تعجب نگاه ميكند و ميخواهد تعجبش را پاسخي بگيرد. حضرت ميگويند اي ابن عباس اين كفش پاره من چقدر ميارزد و او پاسخ ميدهد ارزشي ندارد و حضرت علي ميفرماييد به خدا قسم اين كفش پاره بيارزش نزد من با ارزشتر از حكومت بر شما است مگر آنكه بتوانم حقي را ايفا يا باطلي را دفع كنم.
وي افزود: ما حقيقتاً به اين نكته رسيدهايم كه اگر سياستورزي ميكنيم و يا در حوزه قدرت تلاش ميكنيم ميخواهيم به كجا برسيم. آيا ميتوانيم اين حرف علي(ع) را محقق كنيم؟ چون ما از سرچشمه اصلي انقلاب فاصله نگرفتهايم و اين فرصتهاي تنهايي براي ما اين فضا را فراهم كرد كه به اين نكته برگرديم كه اگر بناست كار و تلاش سياسي كنيم بايد در مسير نظامي باشد كه اين نظام منويات اسلام را محقق و خواست مردم را تأمين كند.
عضو حزب كارگزاران با اشاره به جمله معروف شهيد مدرس گفت: بارها و بارها از زبان امام (ره) شنيدهايم كه آقاي مدرس گفتهاند سياست ما عين ديانت ما است. شما كافي است كه ابتدا شأن نزول اين جمله را پيدا كنيد. ظاهراً در مجلس چهارم بوده كه آقاي مدرس نسبت به ديالوگي كه در مجلس مطرح شده و گفته شده بود كه ميتوانيم برخي از پديدههاي دنياي غرب را بياوريم مقاومت كرده و گفته آن چيزي كه در غرب رخ داده است پايه بر فرهنگ خودش داشته است. اگر شما ميخواهيد در ايران جريان مشروطه را ريشهدار كنيد بايد سياستتان با ديانتتان عينيت پيدا كند يعني شما زماني ميتوانيد سياستورزي بومي متناسب با احوال مشروطه آن زمان داشته باشيد كه مبتني بر مباني اعتقادي خودتان باشيد و اين جمله تبديل شده به اين كلمه قصار كه بر زبان ما جاري شده است.
وي در ادامه سخنان خود اظهار داشت: در سال 57 انقلابي رخ داده است؛ در آن مقطع حوزهها و دانشگاهها تكاليفي داشتهاند، آن موجود اصيلي كه آنها بايد در آن وحدت پيدا ميكردند نظام جمهوري اسلامي است. نظام چه توقعي از دانشگاهها و حوزهها داشته است. نظام گفته من آمدهام برپايه همراهي مردم و راهبري امام و حوارييون ايشان يك انقلابي را در ايران بوجود آوردم آيا متناسب با نيازهاي جمهوري اسلامي دانشگاهها و حوزههاي علميه و ديني هزينهشان را پرداخت و تكاليف خود را در حد نظام ايفا كردهاند؟
عطريانفر ادامه داد: به صراحت ميخواهم اعلام كنم همانطور كه دانشگاههاي ما به دليل آن سوءسابقه و خودباختگي تاريخي كه اساساً حوزه علوم انساني يك حوزه متوقف و درجه 3 بوده سرويس لازم و نياز نظام را تأمين نكردند و حوزههاي ديني هم تكاليفشان را در قبال نظام ايفا نكردند.
وي ابا اشاره به برخي از اعتراضات و گلههايي رهبري در برخي از محيطهاي علمي و روحاني، اظهار داشت: ايشان تذكر دادهاند حوزههاي ديني بايد نيازهاي جمهوري اسلامي ايران را تأمين كند ولي متأسفانه اين حوزهها كاري نكردند و از اين حيث ميخواهم تأكيد كنم كه ما به دليل آن خودباختگي كه از دوره شاه بود و به دليل اينكه نتوانستيم چهرههاي شاخصي از نيروهاي انساني خود را به نقاطي ارسال كنيم تا تربيت شوند و قدرت نقد پيدا كنند، در حال حاضر تقريباً در حوزه علوم انساني خود بشدت فقير هستيم و بايد اول اين فقر را باور كنيم و بعد در مقام تأمين نيازها متناسب با اقتضائات حكومت ديني خودمان گام درست را برداريم.
عطريانفر در ادامه سخنان خود در اين ميزگرد اظهار داشت: رهبري يك جمله بسيار كليدي دارند و ميگويند من مطرح نيستم ولي شما از موضوع ولايت فقيه حفاظت و صيانت كنيد و اين سخن را امام هم بارها فرموده بودند. ما اعتراف ميكنيم كه بعد از رحلت امام، رهبري پيوند بسيار زيبايي را برقرار كردند؛ ايشان گفتند اگر سخن از مردمسالاري است منظور مردمسالاري ديني است و پيوند بين مردم و مرجعيت دينيشان را به خوبي برقرار كردند ولي در حوزه نخبگان به آن پرداخته نشد.
وي در خصوص فعاليتهاي مطبوعاتي اصلاحطلبان و پشتپرده حركتهاي مطبوعاتي در زمان فعاليتش در اين حوزه افزود: در حوزه مطبوعات وقتي سخن از مردمسالاري و دموكراسي شد و وقتي سخن از اين شد كه يك قدرتي در هيبت و هويت مردمي خود، رخ نشان ميدهد كه بيشتر هم با همان ادبيات كلاسيك غرب تعقيب ميشود، رسانه هم جايگاه خودش را پيدا كرد، در دنياي غرب رسانهها تعيين كنندهاند، امروز در دنياي غرب سخن از اين است كه نميشود سياستمداري را متصور شد كه بينياز از رسانه باشد، حتماً نيازمند رسانه است.
وي ادامه داد:من به عنوان كسي كه از ابتداي انتشار روزنامه همشهري مدخليت داشتهام، ميتوانم بگويم روزنامهاي را متولد كرديم و با ادبيات جديد روزنامههاي سنتي را پشتسر گذاشتيم و جماعتي را جذب كرديم ولي آيا اين همه كار بود؟ نه! كم بود.
عطريانفر ادامه داد: اگر قرار بود ما از رسانه به عنوان يك پايگاه براي اطلاعرساني عموم استفاده كنيم نبايد به صرف رنگ و لعاب كفايت ميكرديم و بايد ميرفتيم و حوزههاي ديگر را هم تقويت ميكرديم ولي اين اتفاق صورت نگرفت.
عضو حزب كارگزاران در ادامه سخنان خود خاطرنشان كرد: در بحث رسانهها با پيروزي سيدمحمد خاتمي در دو دوره قبل، ميدان فراخي فراهم شد اما سرتا پاي اين حركتها پر از آسيب بود، متأسفانه دستگاههاي دولتي ما بيش از آنكه به ماهيت و حقيقت رسانه توجه كنند بيشتر نگاهشان شكلي بود.
وي افزود: كافي بود من محمد عطريانفر داراي يك ليسانس و گواهي عدم سوپيشينه باشم و بروم و درخواست كنم تا يك مجوز به من بدهند، همين الان بالغ بر 3 هزار و 500 مجوز صادر شده است كه هماكنون نزديك به 3 هزار نشريه منتشر ميشود ولي مجموع اينها تيراژش بسيار اندك است.
عضو حزب كارگزاران ادامه داد: وقتي شما سهم خود را از رسانههاي جهاني تعريف ميكنيد و ميگوييد در سال 25 ميليون تن مصرف كاغذ رسانه در جهان است، اگر ما به لحاظ جمعيتي 1درصد جمعيت جهان باشيم سهم ما بايد 250 هزار تن باشد ولي وقتي نگاه ميكنيم ميبينيم كه از نظر كمي كمتر از 20 درصد توليد داريم و اين دلالت بر اين دارد كه كار ويژهاي در اين حوزه صورت نگرفته است.
عطريانفر در ادامه سخنان خود اظهار داشت: وقتي شما يك رسانه را صرفاً در قالب يك مجوز صادر ميكنيد، يعني فاقد صلاحيتهاي لازمهاش هستيد و به همين دليل در مقاطعي اين رسانهها مورد سواستفاده قرار ميگيرند و همين رسانههاي اجارهاي و كرايهاي ناشي از اين قضيه است، لذا من به عنوان كسي كه در حوزه رسانه بودهام ميتوانم اين باور را منتقل كنم كه از دوران پس از جنگ تا الان، البته الان يك مقدار سياست تزريقي حاكم است و كمتر مجوز صادر ميشود اما به طور كلي درست بعد از جنگ تا امروز ما در حوزه رفتار درست رسانهاي كشور گام درستي برنداشتهايم و صرفاً كميگرا بوديمايم و مجوزهايي صادر ميشده است.
وي ادامه داد: البته سياستهايي مانند سياست هدايتي، حمايتي و نظارتي مطرح شده است اما صريحاً عرض كنم سيستم حمايتي آن است كه وزارت ارشاد پولي به دست بگيرد و با رسانهها بازي كند و سيستم نظارتي هم عبارت از اين است كه صرفاً يكسري روزنامهها را جمع و بريدههايي را توليد كند و به دادگاه براي تعقيب بدهد و بخش هدايتي هم صفر است.
عطريانفر با اشاره به فعاليت دولتهاي سازندگي، اصلاحات و عدالتگراي احمدينژاد در حوزه فرهنگ اظهار داشت: نشان داده شود در دولت سازندگي، اصلاحات و عدالتگراي جناب آقاي احمدينژاد كه وزارت فخيمه ارشاد اسلامي كجا خط هدايتي را ارائه كرده است.
وي در ادامه در پاسخ به سؤال مجري برنامه در خصوص اينكه آيا در اين مدت روزنامه و تلويزيون در اختيار شما قرار داده شده است تصريح كرد: فرصت پيدا ميكنم روزي 7 تا 10 ساعت خدمت شريعتي و ابطحي باشم در آن زمان از روزنامهها استفاده ميكنم و البته تلويزيون هم در اختيار ما قرار دادهاند.
عضو حزب كارگزاران در ادامه سخنان خود اظهار داشت: دولتهاي ما در حوزه رسانه قصور داشتهاند و كساني كه ميتوانستند در اين حوزه نقش داشته باشند كاري نكردند، اگر قرار است روي رسانه به عنوان يكي از مؤلفههاي امنيت ملي مطالعه و محاسبه شود بايد از اين وضعيت فلاكتبار خارج شود و اينكه شخصي بگويد من ميتوانم مجوز بگيريم و نشريه منتشر كنم و اين كار را بكند حقيقتاً كار خطايي است.
حجاريان گفت: رهبري در ايران داراي سه نوع مشروعيت است، يك نوع مشروعيت سنتي است، چرا كه بالاخره رهبر مرجع تقليد خيليها است و مرجعيت نوعي مشروعيت سنتي است، ثانياً رهبري رهبر انقلاب است و رهبري انقلاب نوعي رهبري كاريزماتيك است، ثالثاً رهبري، قانوني و منتخب خبرگان است و هم اينكه رهبري در ايران ادامه ولايت پيامبر(ص) است.
به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري فارس، ميزگرد آسيبشناسي نظري حوادث پس از انتخابات سهشنبه شب با حضور سعيد حجاريان، سعيد شريعتي و محمد عطريانفر از شبكه اول سيما پخش شد.
در اين ميزگرد عطريانفر كه به درخواست سعيد حجاريان و به دليل مشكل تكلم وي، در پارهاي مواقع نظرات حجاريان را در خصوص مسائل مختلف بيان ميكرد، اظهار داشت: در طول بخصوص دوران اصلاحات از سال 76 و بلكه زودتر از آن و بعد از آن كه توانستيم از جنگ خارج شويم و مشكلات جنگ را پشتسر بگذاريم به دليل آن عقبماندگي تاريخي كه در حوزه علوم انساني داشتيم عملاً نتوانستيم مشكلات و نيازهاي كشور را بر پايه ديدگاههاي ديني خودمان پاسخ داده و تأمين كنيم.
وي افزود: از اين روي به سمت سرفصلهايي از ديدگاههاي حكومتداري و حكومتمداري در دنياي غرب رفتهايم كه داراي پايهها و انديشههاي فلسفي خاص خودش بوده است.
عطريانفر در ادامه اين ميزگرد به قرائت متن آماده شده از سوي حجاريان پرداخت و در ابتداي اين كار با بيان اينكه قصد ندارم در اين تريبون نام كسي را ببرم اما ميتوانم به صورت قطعي اعلام كنم كه كساني در تحقق اين مباني تفكرات غرب در ايران نقش كليدي و اصلي داشتند، تصريح كرد: همين قدر ميتوانم اشاره كنم كه برخي از فعالان سياسي با پيشزمينههاي ماركسيستي، سوسياليستي و حتي آنارشيستي و البته بيشتر با جنبههاي ليبرالي به بسط اينگونه نقطهنظرات خود در سطح دانشگاهها پرداختهاند.
تئوريسين جبهه اصلاحات در ادامه دستنوشته خود آورده است: از آنجايي كه فضاي دانشگاه هم يك فضاي در واقع صيانت شده است و جوانان هم علاقمند هستند يك زمينههاي نويي را دريافت كنند و از گذشته هم چيزي در اختيارشان قرار نگرفته، بنابراين با يك ولع خاصي به اينها ميپردازند بخصوص كه متأسفانه ما عليرغم اينكه يك تصوير دموكراتيك از غرب داريم لكن برخي از نقطهنظرات سياستپيشگان غربي به گونهاي است كه ظاهراً آنچه ميگويند وحي منزل است و آن را به عنوان يك اصل پايدار بخصوص در ذهن كشورهاي جهان سومي جا مياندازند.
عطريانفر در جمعبندي سخنان سعيد حجاريان عنوان كرد: اين ديدگاههاي ماركسيستي، سوسياليستي و حتي آنارشيستي كه بيشتر وجهي ليبرالي هم پيدا ميكند توسط برخي از اساتيد هم ارائه ميشود چون ميدان نقد هم برايش نيست اينها را به صورت دربست ميپذيرند.
عطريانفر در ادامه تبيين نظرات حجاريان در ريشهيابي علل مشكلات در حوزه علوم انساني اظهار داشت: بسياري از اين عزيزاني كه در حوزه علوم انساني در دانشگاههاي ايران تدريس ميكنند پايه آموزش عالي خودشان را در غرب داشتهاند و در آنجا گذارندهاند كه آنجا يك محيطي بوده كه مجموعه بستههاي فكري را به اينها دادهاند.
وي افزود: نميخواهم بگويم كه اينها كادرهاي غرب هستند ولي به طور ناخواسته استاد ايراني كه در غرب آموزش ديده و ميدان نقد هم برايش فراهم نبوده مجموعه آموزههايي كه دريافت كرده را به صورت يك مجموعه كاملاً وحي منزل عرضه ميكند.
وي ادامه داد: بخواهيم و نخواهيم عملاً بسياري از اين چهرهها و عزيزاني كه فرصت نقد ديدگاهها و انديشههاي غرب را پيدا نكردهاند و خودشان را با آن مجموعه آورده و عرضه كردهاند به صورت يك كادر همه جانبه براي ديدگاههاي غربي عمل ميكنند و تفكر غرب را نمايندگي ميكنند.
اين عضو مستعفي حزب كارگزاران سازندگي در ادامه تشريح نظرات حجاريان با طرح سؤالي مبني براينكه اين تفكر غرب در ايران مبتني بر انتقال چه پيامهايي است؟ يادآور شد: وقتي شما اين ادبيات را در انديشه غرب در دانشگاههاي ايراني كه بايد با ادبيات ديني تطابق داده و ساخته شود ارائه ميكنيد چه بخواهيد و چه نخواهيد هويت ملي و دانشگاهي خودتان را عملاً از بين برده و زير پا ميگذاريد.
وي اضافه كرد: انديشه ليبرالي غرب توسط چهرههاي ارزشمندي مثل همين اساتيد كه نتوانستند دريافتها و آموزههاي خود را نقد كنند ميآيد و در مغز و فكر ما مينشيند و اساساً همه اين باورها را به هم ميزند و در واقع حس ميكند كه حيات خلوت دنياي غرب است.
وي تأكيد كرد: انديشههاي ليبرالي كه غرب در پوششهاي بسيار زيبايي عرضه ميكند كه در اين خصوص حجاريان ميگويد كه آنارشيزم است كه در متن اين ديدگاهها و رفتارها آنارشيزم نهفته است.
در ادامه اين برنامه سعيد شريعتي دستنوشتهاي از سعيد حجاريان را قرائت كرد كه در آن آمده است: چنانچه قبلاً گفته شد علوم هنجاري داراي مشكلات عديده و مزمني است كه جز با راهحلهاي طولانيمدت نميتوان آن را علاج كرد كه در اين خصوص سعدي ميگويد: «سعدي به روزگاران دردي نشسته بر دل درمان نميپذيرد الا به روزگاران».
در ادامه دستنوشته سعيد حجاريان كه توسط شريعتي قرائت شد آمده است: من در اين مجال سعي ميكنم به بعضي از معضلات اين دسته از علوم انساني اشارهاي گذرا داشته باشم و آنچه ارتجالاً به نظر ميرسد به عنوان راهكار و راهحل اين معضلات عرضه كنم.
1- علوم هنجاري غالباً حاوي حربههاي ايدئولوژيك هستند از ماركسيست ارتدوكس بگير تا نئوليبراليست؛ لذا پيش از آنكه علم تلقي شوند نيمه علم، نيمه ايدئولوژي، هستند هرچند خود را در قالب توصيف و تبيين وجوه مختلف زندگي ببپيچند اما ذاتاً هنجاري و تجويزي هستند.
2- اين علوم به شدت خصلت تحصيلي و پزيتيويستي دارند مثلاً آگوست كنت پدر جامعه شناسي، اسم آن را فيزيك اجتماعي گذاشته بود، يعني به اجتماع مانند موجودي فيزيكي و مكانيكي مينگريست. بعدها رفتارگرايان در بهترين حالت جامعه را پديدهاي ارگانيك تلقي كردند مانند هر سيستم ارگانيك ديگري در قبال انگيزشها عكسالعمل ثابتي از خود نشان ميدهند كه ميتوان آن را اندازه گرفت و پيشبيني كرد و همچنين قانون تئوري از آن استخراج كرد، لذا آمار و سنجشهاي آماري كليدي شد براي روشمند كردن علوم رفتاري اما هماكنون بسياري از متخصصين اين علوم معتقد هستند كه با پرسشنامهها، سنجهها و گويههاي خود يك مشت زباله به نرمافزار ميدهيم و از آن سو هم يك مشت زباله تحويل ميگيريم.
3- متأسفانه متدهاي تفصيلي، توهمي، تأويلي و پديدارشناسانه نيز برد محدودي دارند و بيشتر به كار انسانشناسي، بومشناسي و قومشناسي ميآيد و تازه همين متدها نيز تحت تأثير پزيتيويستها بيرمق شدهاند. از اينها گذشته در جوف اين علوم فرصت پيشفرضي سكولاريستي وجود دارد كه به اسباب قريب رفتار انساني توجه دارند و اسباب بعيده و بخصوص مسبب الاسباب را ناديده ميگيرند و آن را از معادلات خود حذف ميكنند، مقايسه ميان جامعه شناسي ابن خلدون متفكر مسلمان و آگوست كنت اين معنا را به وضوح نشان ميدهد.
4-به ايران كه ميرسيم وضع اسفبارتر ميشود؛ با متوني ترجمه شده و اغلب ناقص و جزوههاي نامنظم سروكار دارند و بدون ديد انتقادي آن را فرا ميگيرند، بدون آنكه بازار كاري براي اين همه فارغالتحصيل وجود داشته باشد.
5- اساتيدي هم كه همين جزوات را خوانده و عضو هيئت علمي شدهاند با دانشجويان بعدي خود نيز نوعي سيكل معيوب را تشكيل ميدهد كه جز باز توليد جهل نميتوان نامي بر آن نهاد. اساتيدي هم كه از خارج كشور فارغالتحصيل شدهاند ناخودآگاه حامل آخرين دستاوردهاي آن دسته علوم انساني كه هيچ سنخيتي با جامعه ما ندارد، به ايران هستند مانند پست ماركسيست، استوراكتوراليست و فمنيست و غيره و غيره.
حجاريان در ادامه اين برنامه در بخش ديگري از سخنان خود با اشاره به سخنان عطريانفر در خصوص وضعيت علوم انساني در كشورمان گفت: بخشي از اين مشكلات به قبل از انقلاب برميگردد و بخشي به بعد از انقلاب. بعد از انقلاب هم كاري نشده است؛ شايد الان يك دبيرستان نمونه علوم انساني باشد كه آن هم فقط در تهران است و جاي ديگري نيست. مگر امثال ماها كه به خاطر شغلمان به دنبال علوم انساني رفتيم. اگر ما هم دنبال مهندسي رفته بوديم دنبال علوم انساني نميرفتيم.
وي افزود: همه علوم انساني البته اينگونه نيست و ادبيات فرق دارد، هنرها فرق دارد؛ مثلاً اينها خيلي ماهيت اومانيسي ندارند كه در اينجا بايد علوم انساني را درجه بندي كرد.
عضو مستعفي شوراي مركزي جبهه مشاركت يادآور شد: بالاخره من به خاطر اينكه بگوييم جامعه ما چگونه جامعهاي است و دولت ما چه ماهيتي دارد، ناچار به ابزار توليد بودم، ابزار توليد كه خودمان نداشتيم به سراغ منابع اصلي كه ميشد توضيح داد پيدا كرد تا گفت مثلا ماهيت دولت در جهان سوم چيست و براي مثلاً نظريه سلطانيسم خيلي به كل نظام ضربه زد كه انحرافات از همين جا برميآيد.
وي در تشريح نظريه ولايت فقيه تصريح كرد: خودم قائل بودم كه رهبري در ايران داراي سه نوع مشروعيت است يك نوع مشروعيت سنتي است بالاخره رهبر مرجع تقليد خيليها است و مرجعيت نوعي مشروعيت سنتي است، ثانياً رهبري رهبر انقلاب است و رهبري انقلاب نوعي رهبري كاريزماتيك است، ثالثاً رهبري قانوني و منتخب خبرگان است.
حجاريان اضافه كرد: رهبري در ايران سه پايه مشروعيت دارد منتهي من آنجا توضيح دادم علاوه بر اينها موضوع ديگري هم داريم. رهبري در ايران ادامه ولايت پيامبر است كه ميخواستم توضيح دهم كه علاوه بر آن سه نوع مشروعيت كه توضيح دادم و بايد در نظر گرفت كه سه نوع مشروعيت را وبر انديشمند غربي گفته بود اما مشروعيت نوع چهارم داريم كه وبر به آن اشاره نكرده است.
سعید شریعتی، عضو مستعفي حزب مشاركت گفت: فكر ميكنم بسياري از دوستان ما كه در بيرون از زندان هستند و شرايط ما را طور ديگري تحليل ميكنند اگر شرايط ما را داشتند به اين مرحله كه ما رسيديم، ميرسيدند ولي آنان هنوز دچار فراز و نشيبها و هيجانات سياسي هستند.
وي افزود: نيازي نيست كه حتماً كسي 15 سال رشتهاي را تحصيل كرده باشد و بعد متوجه شود كه اشتباه كرده است؛ از اين رو ممكن است كه كسي يكدفعه در حين تحصيل متوجه شود كه اشتباه كرده؛ همانطور كه در تاريخ هم نمونههايي در اين خصوص داريم.
عضو مستعفي حزب مشاركت تصريح كرد: شرايط زندان واقعاً شرايط مساعدي به منظور تفكر براي ما بود تا ما فرصت غربال كردن ذخائر فكري پيشين خود راداشته باشيم، لذا بايد گفت كه لايهها و تعلقات تشكيلاتي، حزبي و سياسي از ذهن ما كنار رفته و در واقع اين فرصتي بود كه براي تفكر ايجاد شد.
شريعتي با بيان اينكه اين فرصت، فرصتي بود كه ما بتوانيم روي آموزههاي امام بازانديشي كنيم، خاطرنشان كرد: البته فكر ميكنم بسياري از دوستاني هم كه در بيرون از زندان هستند و شرايط ما را طور ديگري تحليل ميكنند، اگر شرايط ما را داشتند به اين مرحله كه ما رسيديم، ميرسيدند ولي آنان هنوز دچار فراز و نشيبها و هيجانات سياسي هستند.
وي در بخش ديگري از سخنان خود راجع به مبحث علوم انساني غربي خاطرنشان كرد: تفكر غرب داراي پيوستگي با سنت خود است البته در اين تفكر انشعابهايي نيز به وجود آمده است ولي ما هم سنتهاي خودمان را در نظام اسلامي فراموش كرده و اسير دنياي غرب شديم و در سيري معكوس از نيازمندي به تكنولوژي غرب به دام علوم انساني و فلسفه غرب گرفتار شديم و اين نقطه انقطاع ما از سنت خومان است و در حال حاضر هم شايد در جوامع اسلامي خصوصاً جامعه ما سنتي بودن معادل امّل بودن باشد.
عضو مستعفي حزب مشاركت اضافه كرد: فلسفه غرب مسيحي مبتني بر دوران سهگانهاي است ولي ما بر مبناي تفكر توحيدي بايد انسان را تعريف كنيم و براساس بازتعريف خود از انسان، فرد و جامعه حركت كنيم و سپس در علوم انساني مداخله كنيم و اين تازه نقطه آغاز ماست.
شريعتي با اشاره به ديدگاه سعيد حجاريان در خصوص ولايت فقيه اظهار داشت: سالها پيش سعيد حجاريان در نشريه "كيان " در تبيين ولايت فقيه مقاله مفصلي را با نام مستعار جهانگير صالحپور منتشر كرد كه احتمالا در كتاب "شاهد قدسي و شاهد بازاري " هم به چاپ رسيده باشد و مردم ميتوانند در اين خصوص به آرشيو نشريه مذكور مراجعه كنند.