کد خبر: ۸۹۵۰۲
تاریخ انتشار: ۱۹:۲۸ - ۲۲ آبان ۱۳۸۸
عصرایران ـ روزنامه راستگرای رسالت ، امروز بخش مهمی از مطالبش را به جنبش سبز اختصاص داد.
مرتضی نبوی مدیر مسئول روزنامه رسالت و عضو شورای مرکزی جامعه اسلامی مهندسین ( از احزاب راست سنتی ) در سرمقاله روزنامه رسالت از برخورد نیروی انتظامی با حامیان جنبش سبز در تجمعات اعتراضی روز 13 آبان تلویحا انتقاد کرده است .

نبوی در این باره نوشته است : " جماعتي با تحريک يا با انگيزه هاي ديگر در هر مراسمي سر برمي کشند و شعارهاي ساختارشکنانه مي دهند ، دست به اهانت و هتاکي مي زنند و در انتها تعدادي از آنها دست به اغتشاش و آتش سوزي مي زنند. به نظر مي رسد نيروهاي امنيتي و انتظامي بايد توجه داشته باشند که اين جماعت فرزندان اين ملت هستند وبعضا فريب خورده مي باشند، لذا بايد از برخورد قهرآميز با آنها حتي الامکان خودداري کنند. "

این عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ، افزوده است : " شنيده شده پليس ضد اغتشاش در کشورهاي ديگر از مهارتهاي خاصي برخوردارند و آموزشهاي لازم را ديده اند که به جاي کتک زدن، کتک بخورندتا انرژي مخالفان تخليه شود ولي جلوي خرابکاري و اغتشاش را هم بگيرند. البته انتظار مردم از نيروهاي انتظامي تامين امنيت، آرامش و برقراري نظم مي باشد که هيچ گاه فراموش نخواهد شد."

مرتضی نبوی در این یادداشت خود راهکارهایی را نیز برای ایجاد وفاق و وحدت ملی در جامعه ارایه داده است . این فعال سیاسی جناح راست در این باره نوشته است : "افراد اين جريان اگر مي خواهند به عنوان جريان مخالف (اپوزيسيون) دولت فعاليت سياسي داشته باشند، خود را متعهد به رعايت چارچوبهاي قانوني بدانند و اپوزيسيون قانوني باشند."

وی افزوده است : " طبعا يک جريان مخالف قانوني بايد از حق داشتن رسانه، برگزاري تجمعات و بيان ديدگاهها در چارچوب قانون برخوردار باشد و دستگاههاي مسئول بايد امکانات ، مکان و زمان مناسب را براي اين منظور پيش بيني کنند و به دقت خط و قرمزها را مشخص کنند....در مور کساني که زندان هستند يا محکوم شده اند ، اگر تنبهي حاصل شده، راه درخواست عفو و بخشش باز است و آغوش جمهوري اسلامي ايران هميشه براي نادمان باز بوده است ."


اشک تمساح و گاز اشک آور

همچنین روزنامه رسالت در مطلب دیگری با عنوان " اشک تمساح و گاز اشک آور" گزارشی درباره مواجهه نیروی انتظامی با تظاهرات سبزها در روز 13 آبان نوشته است . این روزنامه در این باره نوشته است :

" در تظاهرات سيزده آبان امسال نيروهاي يگان ويژه براي کنترل موج سبز حضور پيدا کرده بودند. فايده حضور نيروهاي انتظامي اين است که کسي نتواند در شلوغي جمعيت فتنه و اغتشاش کند و در نتيجه ماجرا طبق معمول به شعارهاي پراکنده ختم مي شود. اما روي ديگر سکه اين ا ست که وقتي مردم تهران با انبوه گارد ويژه که باتوم در دست دارند مواجه مي شوند ناخودآگاه بر اثر همان شتابزدگي و مظلوم پرستي با سبزها احساس همدلي مي کنند زيرا سبزها بي سلاحند اما گارد ويژه باتوم دارد!! يعني دقيقا همان روحيه مظلومپرستي به علاوه شتابزدگي شهروندان تهراني آنها را به داوري عجولانه سوق مي دهد. "

این روزنامه در ادامه این گزارش افزوده است : " در واقع موج سبز گرچه از ادله منطقي و قانوني براي ادعاهاي خود برخوردار نيست اما حضور گارد ويژه در خيابانهاي تهران بهترين وسيله را براي تبليغات و مظلوم نمايي سبزها فراهم کرده و مي کند. بويژه اينکه گاهي برخي از نيروهاي گارد ويژه در اثر متلک هاي اغتشاشگران خشمگين مي شوند و چه بسا رفتارهاي تند نشان دهند و به افراد بي گناه پرخاش کنند "

رسالت افزوده است : " همه اينها دقيقا به نفع سبزها تمام مي شود و دستکم براي مدتي حمايت و دلسوزي مردم را براي آنها به ارمغان مي آورد. از اين رو لازم است تحمل و مهرباني پليس با مردم بيشتر باشد و نيروهاي گارد ويژه از آموزش هاي لازم بهره مند باشند. يک پليس ايده آل کسي است که در عين قاطعيت مهربان باشد و در اثر ناسزاهاي ديگران از کوره در نرود. "


رسالت : سبزها کیستند ؟

همچنین روزنامه رسالت در مطلب دیگری با عنوان " تیپولوژی موج سبز قبل و بعد از انتخابات " به تقسیم بندی هواداران متنوع این جنبش پرداخته است . این روزنامه در این باره نوشته است :

" موج سبز در حال حاضر دستکم از قشرهاي متنوع زير تشکيل مي شود :

1 - گروهي از جوانان و دانشجويان خوش قلب و احساسي که تجربه سياسي چنداني ندارند و زود فريب مي خورند و تحريک مي شوند و همين ها هستند که به خاطر احساس مسئوليت بيش از اندازه ، غالبا دستگير مي شوند و آسيبها را متحمل مي شوند.


2 - گروهي که هرگز با انقلاب ، امام و اسلام کاري نداشته اند و در انتخابات نيز شرکت نکرده اند و حضور در تجمعات براي آنها تنها نوعي عقده گشايي و انتقام از انقلاب به حساب مي آيد.

3 - گروهي که مزدور بيگانه اند و مي خواهند تجمعات را به اغتشاش کشانده ، موج سبز را به رويارويي با نظام سوق دهند.

4- گروهي از دختر و پسرهاي سوسول که از ”گشت ارشاد” و برخي رفتارهاي تند دلخوري دارند و از طريق شرکت در تجمعات سبز مي خواهند اعتراض خود را اعلام کنند. اينها بيشتر به محدوديت در روابط دختر و پسر اعتراض دارند نه نتيجه انتخابات. در واقع انگيزه شان بيش از آنکه سياسي باشد غريزي و جنسي است.

5 - برخي از مردم عادي که از گراني و مشکلات اقتصادي به ستوه آمده اند.

6 - برخي از جوانان که از بيکاري رنج مي برند.

7 - افراد ساده دلي که در فضاي تبليغاتي موجود جوگير شده اند.

8 - برخي از شخصيتهاي سياسي جاه طلب که براي دوام حيات سياسي خود مصلحت را در استمرار تجمعات سبز مي بينند. اينها آگاهانه دروغ بزرگ تقلب را ترويج کرده و مي کنند ولي وقتي به دام مي افتند سريعا به اعتراف و غلط کردن و شکر خوردن مي افتند.


این روزنامه در پایان چنین نتیجه گیری کرده است که : " بنابراين موج سبز بويژه پس از انتخابات ، هرگز يک موج همگن و يکدست نيست بلکه يک طيف متنوع است که به قول معروف “ هر کسي از ظن خود شد يار من”. نکته پاياني اينکه بسياري از مردم تهران از ماهواره استفاده مي کنند و طبيعي است مشاهده مستمر برنامه هاي شبکه هاي ماهواره اي فارسي مانند بي بي سي و ... بر طرز فکر بينندگان اثر ميگذارد. در واقع گرچه ندانم کاري هاي دوستان در رخ دادن حوادث پس از انتخابات موثر بوده اما نقش رسانه هاي بيگانه نيز جدي و انکارناپذير بوده است. "
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"