کد خبر: ۹۱۲۵۱
تاریخ انتشار: ۰۷:۴۶ - ۱۰ آذر ۱۳۸۸
خبر:رونمایی با حال ،از اخراجی های 3 باعث ادخال السرور مومنان شده است.

مرحومجعفر شهری زندگی سنتی و فرهنگی شهروندان تهرانی 10 تا 15 سال پس از کشف حجاب را اینگونه بررسی می کند که در خانواده های بالا شهری آن موقع اگر دختری نوجوان در مدرسه اش ، در جمع فامیل یا در مجالس عروسی دارای روحیه ی اجتماعی بود و اهل گفتگو و به قول معروف دختری سرزنده جلوه گری می کرد ، همگان مثلا این مهناز خانم را دختری بسیار اجتماعی ، دارای فرهنگ عالی و روابط عمومی مطلوب ونمونه ای از نجابت اصیل عنوان و معرفی می کردند . یعنی بی حجابی غیر معقول مهناز و بی پروایی غیر منطقی اش حتی با سایز2 مینی ژوپ و آرایش غلیظ و غیره و ذلک از او دختری با فرهنگ می ساخت . حتی اگر این دختر توجوان معدل مدرسه اش 11 و نمره انظباطش 2 شده بود و ...

اما اگر باغبان و یا سرایدار همین خانواده مهناز خانم درپائین همین شهر و در همان زمان ؛ دختر نوجوانی همسن سال مهناز داشت و برخاسته از طبقه ی متوسط یا فقیر ؛ اگر همین سرزندگی را در جمع محرم و زنانه انجام میداد مثلا در مجلس عروسی برادرش یا خواهرش و فقط جلوی چشم محارمی مثل عمه و خاله و مادر و خواهر کمی تا قسمتی حرکات موزون انجام می داد به واسطه همین رقص نصفه و نیمه آنهم در مجلس محارم اش، همگان مثلا این کبری خانم نوجوان را دختری سبکسر معرفی می کردند. حتی اگر معدل مدرسه اش و نمره انظباطش 20 شده بود.و بر خلاف مهناز آفتاب و مهتاب نیز او را ندیده بودند.

و اولین افراد دست برقضا خانواده ی خود مهناز و کسان نزدیک به گرید آنها بودند که چنین عنوانی به کبری و کبری ها می دادند.در آن زمان به زعم آنها خندیدن یکدختر؛ آنهم یک سوگلی از میان خیل انبوه سوگلیان ،فقط برازنده ی مهناز و مهناز هااست با این تعریف که اینخنده و کرشمهاز نوعاجتماعی و فرهنگیاست اما رقص کبری آنهم در بین محارم و در پستوی خانه چیزی برابر فاحشه گی است.

حالا در دوره زمانه خودمان آقایان آمده اند شب شهادت حضرت مسلم از پهلوان ترین اسطوره های مذهبی و تاریخی مان جشن و سرور اخراجی باشی راه انداخته اند و ککشان هم نمی گزد. در همان شب پرده برداری شان را عبادت می خوانند و ساخت اخراجی های 3 را تقرب به درگاه احدیت نام می نهند. و فی المجلس بلیط بهشت را به نام خود و کسان خود می زنند. اما اگر در چنین شبی اهالی و بدنه سینما در مجلسی خشک و خالیچیزی مانندجلسه درکفیلم و پرسش و پاسخ داشته باشند ، همین ها فریاد بمباران و تهاجمفرهنگی سر می دهند و شعار وااسلاما ...

آن سو تر فیلمسازان و تهیه کنندگانی به سان کبری قرار دارندکه یا فیلم شان توقیف شده و یا هویت فرهنگی شان !با این تفاوت که هیچ کس هم به آنها نمی گوید چرا اثرشان رفته بالای درخت. حداقل به کبری می گفتند رقص تو کفر است و خنده مهناز ثواب . اینجا حتی برای این جماعت و اعضای بدنه ی سینما و این اهالی اینقدرارزش قائل نیستند که بگویند رقص فرهنگی شان چرا مقبول نیست. اگرچه این رقص ، به سان خلق یک قیلم باشد . به هر حال کارهای آنها را به حساب نمی آوردند . به هیچ می انگارند . اما برای خود به هر ضرب و زوری و بهانه ای هم که شده مراسم تجلیل برگزار می کنند. از بس که شیفته ی خندههمان سوگلی هایشان هستند و به فکر ادخال السرور مومنان می باشند.

آوینی جان ؛ مرتضی نازنین به خداوندی خدا که جایت خالی است. صندلی تو را کف رفته اند.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"