کد خبر: ۹۱۷۹۱
تاریخ انتشار: ۱۰:۰۷ - ۱۷ آذر ۱۳۸۸

ايلنا: نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي درباره ادعاي الزام اجراي هدفمندسازي يارانه‌ها گفت: قطعا بسياري از كساني كه راجع به اين طرح سخن مي‌گويند، معتقدند كه ديگر چاره‌اي نمانده است اما اين سخن در اقتصاد هيچ معنايي ندارد.

عليرضا محجوب ادامه داد: در اقتصاد اگر بگوييم راهي وجود ندارد بايد آن جامعه را آتش زد و يا توي دريا ريخت. صدها راه براي حل مسئله وجود دارد. هدفمندسازي يارانه‌ها هم يكي از سخت‌ترين آن‌هاست. به اين مي‌گويند شوك درماني در اقتصاد. ما قبلا شوك درماني شده‌ايم. شوك درماني كه در دوران تعديل اقتصادي دريافت كرديم كه خود آقايان هم منتقد آن بودند حالا قرار است به شكل بزرگ‌تر انجام شود. وي افزود: يعني بيماري كه مي‌گفتند چرا به آن شوك داده شده است و از اين بابت منتقد سياست آن سال‌ها بوده‌اند، را مي‌خواهد شوك‌هاي بزرگتر و پي در پي بدهند. با حرارت هم مي‌گويند كه بيمار حالش خوب خواهد شد. اما ما مي گوييم كه اگر قرار بود حالش خوب شود آن موقع مي‌شد. آن زمان كه خيلي عاقلانه و آهسته و خيلي با احتياط اين كار انجام شد اين ميزان آثار منفي برجاي گذاشت و همه دولت، امروز منتقد آثار منفي آن زمان هستند، حالا مي‌خواهند با يك شوك درماني كه حاصل كوچك آن بيماري هلندي براي اقتصاد است، دست بزنند.

دبير كل خانه كارگر خاطرنشان كرد: تورم ركودي كه امروز هم به آن دچار شده‌ايم حاصل اين سياست‌ها خواهد بود. هم ركود داريم كه بايد قاعدتا موجب كاهش قيمت شود اما اين چنين نمي‌شود و قيمت‌ها بالا مي‌رود چون تورم داريم. درحالي كه تورم براي زمان رونق است. بنابراين ما اگر امروز يك بيماري داريم اگر يك تورم ركودي داريم كه براي معالجه آن جديت نكرديم و بايد اول اين را معالجه مي كرديم و بعد به سراغ نسخه‌هاي ديگر مي‌رفتيم، اين بيماري را به چند بيماري جديد تبديل مي‌كنيم و حل معضلات اقتصادي را آنچنان سخت مي‌كنيم كه جامعه را دچار بحران‌ها و هيجان‌هاي غيرقابل كنترل و غير قابل تصور خواهيم كرد.

اين سيل خانه ما را خواهد برد

نماينده مردم تهران در مجلس درباره آسيب‌هاي احتمالي هدفمندسازي يارانه‌ها و تخمين دولت و مجلس از اين آسيب‌ها‏ گفت: الان نمي توانيم تصور كنيم چقدر آسيب خواهيم ديد. آسيب‌هاي اجتماعي. آسيب‌هاي كارگري. آسيب فقرا. آسيب توليدكنندگان. آسيب صنعت ملي و... مثل سيلي است كه نمي‌دانيم از كدام روزن وارد مي‌شود فقط مي‌دانيم كه خانمان ما را خواهد برد. نبايد تصور كنيم كه اين سيل ملاطفتي خواهد داشت.

وي دنباله كلامش را چنين گرفت: سيل فقط خشونت دارد و با خشونتش همه چيز را از بين مي‌برد. در حالي كه در ظاهر، سيل و قتي فروبنشيند آبي است گوارا كه مايه حيات است و قابل خوردن. اما وقتي در سيلان و تحرك است آنچنان ويرانگر است كه هيچ ويرانگري در گيتي به پاي او نخواهد رسيد. چنگيز هم نتوانست به مانند سيل ويران‌كننده باشد وقتي به جان شهري مي‌افتد با سرعتي ويران مي‌كند كه همه حيران مي‌مانند.

وي افزود: هدفمندسازي يارانه‌ها هم همانند يك سيل ويرانگر است. با ظاهري لطيف. برنامه‌هاي اقتصادي. با توجيهي زيبا اما اين آب زلال اگر طغيان كند طوري ما را خواهد برد، مگر اينكه حادثه غيرقابل پيش بيني پيش بيايد.

عليرضا محجوب در پاسخ به اين سوال كه چه شده است اين طرح در مجلس هم طرفداران زيادي پيدا كرده است؟ گفت: در واقع ما با يك تفكري روبرو هستيم كه فراتر از دولت است. وقتي بالاي دوسوم نمايندگان مجلس به اين لايحه راي ‌مي‌دهند بايد نقد ما به يك جريان فكري باشد. در اين تفكر آرمان‌ها و آمال‌هاي مختلفي وجود دارد اما همه فعلا روي اين موضوع متفق شده‌اند. مضافا بر اين‌، برخي افراد از جرياني كه در مجلس به منتقدان دولت مشهورند هم همراهي مي‌كنند با اين تفكر.

وي ادامه داد: شايد اين موافقت با اين باور باشد كه حالا رقيب رسيده است و مي‌خواهد اين را انجام دهد بگذاريم انجام دهد. ضمن اينكه اين سياست را قبول دارد و جزو عقايدش است و فكر مي‌كند كه كس ديگري مي‌خواهد به عقايدش عمل كند. هيچ كس به آثار آن توجه نمي‌كند. اين باعث شده است كه ما بگوييم ما در معرض يك هجوم يكپارچه هستيم كه موجب شده تفكرات متضاد را هم كه با هم اختلافات زيادي داشتند كنار هم قرار دهد.

وي خاطرنشان كرد: البته اگر بگوييم همه كساني كه در اين طرف هستند موافقند حرف نادرستي است اگر هم بگوييم همه افراد آن طرف، مخالف هستند باز هم حرف درستي نيست. مي‌توان گفت كه در هر دو جريان عده موافقان زياد و عده مخالفان كم است. پس نمي‌توان اين موضوع را جناحي كرد اما اين نقد وارد است كه نمي‌توان به نام طرفداري و حمايت از فقرا پوستين زير پاي آنها را به حراج بگذاريم و بگوييم در عوض مي‌خواهيم شبانه به آنها كمك كنيم.

محجوب در ادامه چنين اظهار داشت: بهتر است بگذاريم پوستين و فرش زير پاي مردم سر جايش باشد اگر كمكي هم مي‌خواهيم بكنيم،‌ مانعي براي آن وجود ندارد. نمي توانيم بگوييم كساني كه تسليم اين طراحي‌ها شده‌اند نيت بدي داشتند. نمي‌توانيم اين را بگوييم كه به دنبال خدمت نيستند اما مي‌گوييم كه از اين طرح خدمت در نمي‌آيد. اصلا در قصد خير اولياي كار در دولت ترديد نمي‌كنيم. اما مطمئنيم كه خيري از اين كار عايد نمي‌شود.

گرگ‌هاي درنده در راه جامعه

نماينده تهران به ماده‌اي از لايحه دولت اشاره كرد كه توسط كميسيون ويژه از لايحه حذف شده است: در اصل لايحه دولت ماده‌اي گنجانده شده بود كه در آن آمده بود، حقوق و دستمزد براي كارگران و كارمندان در طول 3 سال اجراي هدفمندكردن يارانه‌ها ثابت باشد و تغييري نكند. قبلا ماده 13 اين بود كه در كميسيون ويژه حذف شد و ماده 13 فعلي كه جنجال‌آفرين شد و آقاي احمدي نژاد را به طور سرزده به صحن علني كشاند، در واقع ماده 14 بود.

وي ادامه داد: البته جنجال ماده 13 اصلي قطعا بيش از اين بود كه خوشبختانه در كميسيون حذف شد. اين تنها كار مثبتي بود كه در كميسيون انجام شد. جالب اينجاست كه يكي از نمايندگان در صحن علني پيشنهاد داد اين ماده به لايحه بازگردد كه بنده گفتم تنها اقدام مثبتي كه كميسيون انجام داده است را از بين نبريم كه خوشبختانه اين طور نشد. تحليل بنده اين بود كه حالا كه مي‌خواهيد گرگ‌هاي درنده را به جامعه رها كنيد حداقل چند سنگ به فقرا بدهيد تا از خود دفاع كنند.

وي با اشاره به تحليل دولت در توجيه ثابت ماندن دستمزدها گفت: به گمان دولت قيمت‌ها ثابت مي‌ماند. در حالي كه مزد 5 درصد قيمت‌ها است. يعني خودشان نتوانستند و كسي هم برايشان محاسبه نكرده است كه مجموع مزد دريافتي چقدر از توليد ناخالص داخلي است. بنابراين اگر به دستمزدها 100 درصد اضافه شود فقط مي‌تواند 5 درصد از تورم را پوشش دهد. اما بنزين خودش به تنهايي بيش از 5 درصد از تورم را در اختيار مي‌گيرد اين تازه براي اثر مستقيم بنزين است بنابراين بنزين به تنهايي اثرش در تورم بيش از تاثير پوششي افزايش دستمزد است.

منابع از دست رفته

محجوب در واكنش به اين سوال كه در طول چند سال گذشته چه اتفاقي براي منابع كشور افتاده است كه دولت خود را ناگزير به اجراي هدفمندسازي يارانه‌ها براي جبران كسري بودجه مي‌بيند؟ گفت: همواره ما قدر درآمدهاي نفتي خود را ندانسته‌ايم البته دولت‌ها در دوره‌هاي خود وسوسه شده‌اند اما موانعي بر سر راه اجراي چنين طرحي مي‌ديدند. قدر درآمدهاي نفتي هيچگاه دانسته نشده است. در حال حاضر تنها چيزي كه در كشور تثبيت شده است، نرخ ارز است. نرخ ارز كمترين تورم داشته است. اين كار چه نفعي براي مردم داشته است. وي ادامه داد: به غير از صادركنندگاني كه در برابر ساير اقشار اندك هستند چون ما بيشتر واردكننده هستيم. اصولا كساني كه با خارج سرو كار دارند سود مي‌برند، از كسي كه مسافرت مي‌رود تا كسي كه تاجر است تا توليدكننده‌اي كه به ثابت در كارش رسيده است. البته ثبات قيمت ارز همواره آرزوي ما بوده است اما نه براي پوشش دادن نقدينگي موجود در جامعه. در حال حاضر ما از نظر اقتصادي داريم صورت مسئله را پاك مي‌كنيم.

وي چنين دنباله كلامش را گرفت: حالا هم با اجراي هدفمندسازي يارانه‌ها قصد پاك كردن صورت مسئله راداريم. اما در يك حركت طوفاني آنچنان قيمت‌ها را به هم مي‌زنيم كه در اين طوفان همه آرزو كنند تا از تورم سه رقمي به تورم يك رقمي برسيم. بنابراين سه صفر از اسكناس ‌هايمان برخواهيم داشت. آنهايي كه مي‌گويند تورم سه رقمي نمي‌شود و در عين حال مي‌گويند بعد از اجراي هدفمندسازي يارانه‌ها راجع به حذف سه صفر از پول ملي بحث مي‌كنيم. به خوبي آگاه هستند كه تورم سه رقمي خواهد شد.

وي افزود: بر خلاف اينكه مي‌گويند، اين حرف‌ها توهم و خيال و ادعا است به خوبي مي‌دانند كه تورم اين كار سه رقمي است. حالا يا اين تورم اعلام شود يا كسي جرات نكند آن را اعلام كند. در واقعيت جامعه رخ خواهد داد و واقعيت آني است كه اتفاق خواهد افتاد. انتظار اين است كه تمام ريزش‌ها تمام اتفاقات در حركت طوفاني بازگردد به نقطه مطلوب.

نگران مادر بچه هستيم

محجوب آينده كشور پس از اجراي هدفمندسازي يارانه‌ها را چنين پيش‌بيني كرد: من از ابتدا هم گفتم نگراني من براي بچه نيست. براي قابله هم نيست. من از آن مي‌ترسم كه مادر اين بچه از بين برود. نگران هستم انقلابي كه حاصل خون هزاران شهيد است و امام و ولايت فقيه سمبل آن هستند در معرض خطر قرار بگيرد. مي‌ترسم اين طوفان همه اركان انقلاب را تهديد كند. يعني همه چيزهايي كه در اين نظام از تعرض مصون بودند، متعرض و متعارض پيدا كنند.

وي چنين دنباله كلام خود را گرفت: در حقيقت كاركرد اين لايحه فقط اقتصادي نيست و همه حوزه‌ها را در برمي‌گيريد. در حوزه اجتماعي صيانت‌ها از بين مي‌رود. صيانت خانواده‌ها نديده گرفته مي‌شود. خواهيم ديد كه بسياري تن به اعمال ناشايست مي‌دهند بدون اينكه قبلا در اين زمينه ميدان‌داري كرده باشند. نياز، حوادث تلخي را رقم خواهد زد كه هيچ حوزه‌اي از آن مصون نيست.

محجوب چنين ادامه داد: فضاي رواني جامعه. فضاي قيمت‌ها. فضاي خانواده‌ها. حريم خصوصي افراد. همه چيز در معرض تهديد اين حركت خروشان قرار مي‌گيرد. ظاهرا هم ما ناچاريم. طرفداران اين طرح مي‌گويند ما ناچاريم اين كار را انجام دهيم اما نمي‌دانم چه كسي ما را ناچار كرده است كه حريم خانواده‌هايمان را به حراجي ثروتمندان بگذاريم. چه كسي ما را ناچار كرده است كه ثروت‌هاي نفتي را به نام فقرا و به كام اغنيا بريزيم.

جامعه تك‌قطبي مي‌شود

رئيس فراكسيون كارگري مجلس شوراي اسلامي گفت: ما مي توانيم پيش‌بيني كنيم كه اين حركت مواج حاصلش يك قطبي شدن جامعه است. نه دولت رفاه محقق خواهد شد. نه جامعه متوسط پررنگ مي‌شود. نه فقرا به طبقه متوسط نزديك مي‌شوند. بلكه فقرا در اين جريان شرايطشان شگفت‌انگيزتر خواهد شد.

وي ادامه داد: در يك حركت در حذف يارانه نان به فقرا گفتيم كه هرچه به شما مي‌دهيم فقط در نان از شما مي‌گيريم و به ميدان‌هاي ديگر نمي‌رسد. مگر اينكه متكدي باشيم. تازه اين را هم دولت نمي‌تواند تامين كند چراكه فقط حركت اول را بتواند جواب دهد در حركت دوم خود دولت جزو دسته گرفتارترين‌هاست. دولت از نظر ساختار مالي و بودجه‌اي عليل اين حركت خواهد بود.

محجوب افزود: بدون اينكه ما دولت را كوچك كنيم بخواهيم آن را با ضرب و زور پول به پيش برانيم در واقع او را چاق‌تر و فربه‌تر كرده‌ايم. يك هيكل فربه نمي‌تواند چابك باشد. اين طرح چابكي دولت از بين خواهد رفت و مفاسد ما را به اوج خواهد رساند. بنابراين حاصل اين چرخه حتي پاك كردن صورت مسئله هم نيست. نمي‌توانيم اين كار را انجام دهيم. يعني اقدامات پر اشكال گذشته را هم نمي‌توان صفر كرد.

اركان توليد ملي به صفر تبديل مي‌شود

دبيركل خانه كارگر در ادامه موضوع توليد و آسيب‌هايي كه پس از هدفمندسازي يارانه‌ها متوجه اين بخش مي‌شود را مورد بررسي قرار داد: در لايحه آمده است كه اگر واردات كنيم، نفت خام را بايد 90 دلار بخريم و براي توليد بايد 95 دلار بخريم. حداقل بايد شرايط وارد كننده و توليدكننده داخلي كه پالايشگاه باشد، يكي باشد. درست است كه در ابتدا قيمت را كنترل مي‌كنند اما اين موضوع دوام ندارد. به پالايشگاه هم مي‌گويند كه خودتان محصول را بفروشيد درحالي كه او در اين بازار توان فروش را ندارد. به اين ترتيب اركان توليد ملي حتي در بخش نفت كه مزيت دارد به صفر تبديل مي‌شود. نه تنها اين اتفاق مي‌افتد بلكه اين مزيت‌ها به سمت واردات سوق پيدا مي‌كند.

نماينده تهران درباره تفكر اقتصادي دولت و حاميان اين طرح در دولت گفت: كساني كه در دولت حامي اين لايحه هستند يك دسته‌شان متاثر از صندوق بين‌المللي پول و بانك جهاني هستند و عده‌اي ديگر هنوز از كلاس درس پاي خود را بيرون نگذاشتند و از واقعيت‌هاي اقتصاد و نظام بازار مطلع نيستند. البته عداي هم فضا را اينگونه مي‌بينند و فقط با فضا همراهي مي‌كنند. به زودي جمع زيادي از موافقان اين طرح برخواهند گشت. محجوب چنين دنباله كلامش را گرفت: زماني كه اولين آثار اجراي آن نمايان شود عده‌اي پشيمان مي‌شوند. ديديم كه در جريان بحث‌هاي مجلس نان گران شد. بدون اينكه كسي آن را گران كند. بسيار ساده هم اين اتفاق رخ داد. وزارت بازرگاني اعلام كرد كه چرا نان فانتزي بايد از ارز يارانه‌اي 2 استفاده كند. يعني ارزي كه براي قنادي‌ها داده مي‌شود. آنها معتقدند كه براي نان فانتزي بايد از آرد آزاد استفاده شود وقتي نان را با قمت‌هاي بالا مي‌فروشد.

وي افزود: ظاهر اين استدلال خوب است، همه استدلال‌ها در خصوص آينده بازار پس از هدفمندكردن يارانه‌ها از اين نوع است و ظاهري زيبا دارد. براي نان فانتزي صحبت‌هاي زيادي با مسئولان وزارت بازرگاني انجام داديم. با وزير قبلي و فعلي هم مذاكراتي داشتم تا اين كار را انجام ندهند اما اين كار انجام شد. بلا فاصله بر قيمت انواع نان‌ها حتي نان‌هاي پايه و سنتي تاثير گذاشت و گراني را به همراه داشت.

وي چنين ادامه داد: با اين اوصاف آماده شديم تا نان كيلويي 500 تومان را در شهرها بپذيريم. خسارت ناشي از اين موضوع براي يك خانواده روستايي را اگر محاسبه كنيم نشان از تاثير آن بر زندگي آنها دارد. متوسط مصرف گندم براي هر نفر 166 كيلو گرم است كه مي‌شود 250 كيلو نان براي هر نفر در سال.

وي چنين اظهار داشت: مصرف نان روستايي‌ها بيش از شهري‌هاست. يعني اگر مصرف ما 200 كيلو باشد مصرف روستايي‌ها 300 كيلوگرم نان در سال است. اگر 300 تا 400 تومان بر قيمت هر كيلو نان اضافه شود، مي‌شود 120 هزار تومان. كل لايحه اگر بتواند پولي بدهد 120 هزار تومان است. يعني تمام عايدي را فقط بايد براي نان مصرف كرد. باقي كالاها و تورم موجود را بايد از جيب مردم كم كرد.

عضو كميسيون اجتماعي مجلس چنين افزود: استدلال ديگر اين است كه اگر آرد را هم مجاني بدهيم، افزايش قيمت آب، برق و هزينه‌هاي ديگر طبخ نان همچنين دستمزد كارگر كه پس از هدفمندسازي يارانه‌ها رخ خواهد داد قيمت نان را بالا مي‌برد. در اين شرايط موضوع نان فانتزي پيش مي‌آيد و قيمت آرد در هزينه توليد نان محو مي‌شود. اين اتفاقات است كه موجب مي‌شود در مورد گرسنگي هم نگران باشيم. آن زمان بايد مردمي كه نان مي‌خواهد بيايند از دولت درخواست يارانه كنند و بگيرند.

گدايي نان قانوني مي‌شود

عليرضا محجوب به ماده‌اي در اين لايحه اشاره كرد كه بر اساس آن مردم نيازمند مي‌توانند از دولت درخواست يارانه نان كنند: درخواست بي‌شرمانه‌اي در اين قانون مطرح كرده‌ايم و آن اين است كه يارانه نان را كه به طور ريال است را به متقاضيان مي‌دهيم. يعني مردم رسما بايد گدايي نان بكنند. در جريان بررسي اين موضوع در مجلس بنده در پيشنهاد حذف آن گفتم اين توهين به كرامت انساني است. ما حق نداريم پول آنها را بگيريم و بگوييم بياييد آن را گدايي كنيد. اما اين موضوع در لايحه باقي ماند تا كساني كه تقاضاي يارانه نان را كردند آن را از دولت گدايي كنند و معادل ريالي آن را دريافت كنند.

طفوليت چپ‌گرايانه

محجوب در پاسخ به اين سؤال كه چه شد دولتي كه با شعار حمايت از طبقه فقير كه مربوط به چپ‌گرايان اقتصاد است، روي كار آمد، به سياستي دست زده است كه مربوط به راستگرايان اقتصادي است؟ گفت: كسب درآمد براي يك دولت پديده اغواكننده‌ايست به اين دليل كه بتواند نيات خود را پيش ببرد ولو دلسوزانه و به نفع فقرا.

اين نماينده مجلس چنين ادامه داد: شما هم زماني كه بچه بوديد، دوست داشتيد ثروتمند باشيد و با ثروتتان به فقرا كمك كنيد. اما امروز مي‌بينيد كه اگر واقعا كسي مي‌خواهد به فقرا كمك كند نبايد به ثروتمند شدن فكر كند چراكه براي عبور از اين گردنه بايد پايش را روي دوش فقرا بگذارد. اين آمال شبيه همان آمالي است كه دولت در ابتدا از آن دم مي‌زد.

وي افزود: اين‌ها دوران‌هاي كودكي چپ‌گرايي است حتي در چپ ماركسيستي هم كه به اين حرف‌ها معتقد نبوده است مي‌بينيم كه در چين چهره‌هايي مثل ليو شئو چي را كه در جريان مسائل مربوط به چين نفت توزيع مي‌كند و سعي مي‌كند نيازهاي مردم را با توزيع كالا برآورده كند. آنجا هم جريان چپ اين جريان را مذموم مي‌داند كه نام اين را طفوليت چپ‌گرايانه مي‌گذارند. بنابراين اين‌ها بيماري كودكي چپ‌گرايانه است كه به آن مبتلا شده‌ايم. نبايد نيت كساني كه قصد خير دارند را تقبيح كنيم اما ناچاريم بگوييم، اينكه براي كمك به مردم بخواهيم از منابع خود مردم استفاده كنيم، عملياتي نيست.

محجوب چنين ادامه داد: اين مثل اقدامي است كه بعد از انقلاب صنعتي ميان انگلستان و فرانسه رخ داد. فرانسه و انگلستان نزديك هم هستند. فرانسوي‌ها از اول مي‌خواستند يك وجب بالاتر از انگليسي‌ها باشند. انگلستان هم بياباني بود كه مردمش هم دور از امپراتوري رم زندگي مي‌كردندكه خيلي هم به حساب آورده نيمي‌شدند. اواخر هم از راه دستبرد به كشتي‌هاي اسپانيايي طلا گير مي‌آوردند و زندگي مي‌گذراندند. كار اصلي آنها دزدي دريايي بود. درياسالار مشهور آنها نيز كارش را از دزدي دريايي آغاز كرده بود.

وي اظهار داشت: بعد از انقلاب صنعتي در انگلستان، فرانسوي‌ها خيلي احساس عقب‌افتادگي كردند، بسيار كوشيدند كه طرح‌هايي را تهيه كنند تا خود را برسانند به انگليس. آنها موتور بخار ساختند كه با زغال سنگ گرم مي‌شد و بخار توليد مي‌كرد و دستگاه مكانيكي را به راه مي‌انداخت. آنها براي اينكه بگويند ما يك قدم جلو هستيم. شروع به ساختن وسائلي كردند كه نياز به انرژي نداشت.

رئيس فراكسيون كارگري مجلس شوراي اسلامي خاطرنشان كرد: هنوز هم بشر از اين موضوع دست نكشيده است به موفقيت‌هايي هم رسيده اند اما هيچ وقت نتوانستند موفقيت چشمگيري بدست بياورند. مثلا به سراغ باد، خورشيد و ... رفتند. آنقدر از اين موتورها در اداره اختراعات فرانسه ثبت كردند كه هيچكدام هم به نتيجه نرسيد، اداره اختراعات فرانسه روي تابلويي نوشت كه موتور بدون انرژي ثبت نمي‌شود.

وي گفت: طرح هدفمندسازي يارانه‌ها و طرح‌هاي اين چنيني هم موتور بدون انرژي است. نمي‌شود موتوري طراحي كرد كه انرژي حركتش را از خودش بگيرد. در اقتصاد امكان ندارد ستانده ما از داده ما بزرگتر باشد. يعني نمي‌توان مقداري انرژي داد و از خود سيستم انرژي بيشتري برداشت كرد.

محجوب مثال ديگري در اين خصوص ذكر كرد: هوشنگ ابتهاج كه در زمان شاه مسئول بودجه شد و باني سازمان برنامه و بودجه بود در خاطراتش نوشته است كه در دوره رضاشاه مديرعامل بانك ملي بوده است. ابتهاج نوشته است كه در آن زمان ديدم قيمت لير بالا مي‌رود، وسوسه شدم. تصميم گرفتم مقداري بفروشم، بعد مقداري مي‌ريزم به بازار بعد كه ارزان شد، بيشتر از قبل مي‌خرم و به خزانه مي‌ريزم و با اين اقدام شاه را خوشحال مي‌كنم.

وي افزود: وقتي شروع به ريزش كردم قيمت پايين رفت و در زمان خريد، قيمت به يكباره بالا رفت و از اولين فروش من هم بالاتر رفت. ديگر هرچه خريد كردم به ميزان اوليه نرسيد. او نوشته است شانس آوردم شهريورماه 1320 رسيد، وگرنه تكيه بزرگ من گوشم بود. بنابراين اين اتفاق‌ها بارها تجربه شده است امكان ندارد ما از راه‌هايي كه بارها تجربه شده است با بازآزمايي به جايي برسيم.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"