صفار:همشهری زمینه ساز کودتا بود!

وزير ارشاد دولت نهم در يك سخنراني به تحليل دوران سازندگي و اصلاحات پرداخت و آغار جنگ نرم را مربوط به آن دوران دانست.

به گزارش خبرنگار ايلنا، حسين صفارهرندي در اولين مجمع عمومي كانون تربيت اسلامي با اشاره به جنگ نرم و رسالت فرهنگيان اظهار داشت: جنگ نرم در گذشته به عنوان آخرين حربه تاثيرگذار در جنگ‌ها ياد مي‌شد اما حال اين موضوع در خط مقدم و به عنوان ركن اساسي در جهان امروز تلقي مي‌شود.

وي افزود:در سال‌هاي اخير و خصوصا در آستانه فروپاشي قرار گرفتن بلوك شرق جهان نمونه مصاديق بارز جنگ نرم را مشاهده كرديم.
سردبير سابق روزنامه كيهان،مبناي جنگ نرم را ذهن و فكر مردم دانست و تصريح كرد: در دنياي امروز به گونه‌اي بر روي اذهان مردم كار مي‌كنند تا پيام مبناي جنگ از طريق خود مردم مطرح شود و اين مصيبت بزرگي است كه ما با آن مواجه هستيم.

وي خاطرنشان كرد: اين مصيبت ابتدا از آموزش و پرورش شروع مي‌شود و در دستگاه آموزش عالي و رسانه‌ها و مطبوعات ادامه پيدا مي‌كند.
اين عضو كابينه نهم با اشاره به اينكه جنگ نرم از ابتداي سال 70 و با پايان يافتن جنگ تحميلي شروع شد، خاطرنشان كرد: بعد از جنگ، ايران حدود 100 ميليارد دلار خسارت ديده بود و منابعي براي جبران وجود نداشت و در دوران سازندگي مجبور شديم از جهان و كشورهايي كه روزي با آن جنگ كرديم كمك بگيريم.

وي ادامه داد: در سال 70 عده‌اي از مسوولان وقت به كشورهاي اروپايي و آمريكايي سفر كرده و از ايرانيان مقيم خواستار كمك براي سازندگي ايران و سرمايه‌گذاري در كشور شدند كه اين موضوع زمينه‌ساز شكاف در كشور شد.

صفارهرندي هدف اوليه از اين كمك را بازسازي كشور عنوان كرد و گفت: متاسفانه عده كمي با اين هدف وارد كشور شدند، اما عده‌اي كه راه بازگشت را گرفته بودند قصد داشتند كه اقتصاد كشور را به همان مسير قبلي كه سرمايه‌داري وابسته به كشورهاي خارجي بود بازگردانند و با در دست گرفتن اقتصاد كشور نظام سياسي را نيز تحت سيطره خود قرار گيرند.

وي تصريح كرد: البته اين افراد قبل از بازگشت دغدغه حجاب بانوان و دستگير شدن به دليل بي‌حجابي را داشتند كه مسوولان وقت در پاسخ به آنها گفتند كه مشكلي در اين زمينه وجود ندارد و آنها مي‌توانند با رعايت مقدار كمي از حجاب وارد ايران شوند.
صفار هرندي خاطرنشان كرد: ورود اين افراد و كمك گرفتن از ديگر كشورهاي خارجي شكافي را در كشور به وجود آورد كه ايراني‌هاي مقيم ديگر كشورها در اين شكاف‌ها جاي گرفتند و زمينه‌ساز بسياري از انحرافات اخلاقي و اجتماعي در كشور شدند.
اين مقام سابق با اشاره به خاطره‌اي از جلسه هيات‌دولت در دوران رياست‌جمهوري هاشمي‌رفسنجاني گفت: روزي در جلسه هيات‌دولت يكي از مسوولان از بي‌حجابي خانم‌ها در ايران گلايه كرد كه در پاسخ رئيس‌جمهور با خنده‌اي گفت كه بگذاريد اينها راحت باشند تا در كشور سرمايه‌گذاري كنند.
وي تصريح كرد: در همان سال‌ها نيز روزنامه سلطنت‌طلب كيهان چاپ لندن در سرمقاله خود خواستار شد كه ايرانيان شروطي را براي بازگشت خود به كشور تعيين كنند كه در راس اين شروط از بين رفتن اصل ولايت فقيه، رعايت حقوق بشر و مقدم شمردن مالكيت مد نظر قرار گيرد و حتي حزب توده نيز با همين شرايط حاضر به رسمي شناختن جمهوري اسلامي شد.

وزير سابق فرهنگ و ارشاد اسلامي با حمله به اصل ايجاد فرهنگسراها در كشور و روزنامه همشهري توسط شهرداري اذعان داشت: در حوزه فرهنگ هم عده‌اي قصد ايجاد شرايط جديد با گسترش فرهنگسراها به عنوان جايگزين كانون جوانان رژيم پهلوي و ايجاد روزنامه همشهري داشتند.
وي روزنامه همشهري را زمينه‌ساز كودتا و آغاز جنگ نرم در كشور عنوان كرد و افزود: اين روزنامه با هدف تغيير ذائقه مردم به شهروند حقوقمدار و مطالبه‌گر ايجاد شد تا سرآغازي در فعاليت‌هاي جنگ نرم در حوزه فرهنگي باشد.

وزير سابق ارشاد ادامه داد: متاسفانه در همان زمان افرادي كه روزي ضدانقلاب بودند به آرامي به ايران بازگشتند و حتي آقاي مهاجراني مديرمسوول روزنامه شاهپور در زمان رژيم پهلوي به دعوت معاون حقوقي رئيس‌جمهور وقت به ايران بازگشت.

صفارهرندي دوم خرداد را دست‌پرورده اين اقدامات عنوان كرد و گفت: در دوم خرداد مشاهده كرديم كه جريانات اقتصادي، فرهنگي، رسانه‌اي با يكديگر دست دادند و پيوند جديدي به وجود آوردند.
وي يادآور شد: در همان زمان يك فردي از كارگزاران رژيم شاه كه شجاع‌الدين شفاهي نام داشت و در دوران رژيم شاه مسووليت نوشتن نامه‌ها و بيانيه‌هاي شاه را داشت در مطلبي اذعان كرد كه ما با ايران مبارزه سياسي نداريم بلكه مبارزه فرهنگي داريم و با بينش مردم كار داريم تا از اين طريق بتوانيم از طريق خود مردم مبارزه سياسي كنيم.

اين عضو كابينه نهم با اشاره به چاپ كتاب‌هايي در رابطه با تاريخچه انقلاب اذعان داشت: بعد از جنگ تحميلي عده‌اي كتاب‌هايي در رابطه با تاريخچه انقلاب مي‌نوشتند كه هيچ سنخيتي با انقلاب نداشتندو حتي كتاب‌هاي زيرزميني‌شان از وزارت فرهنگ وقت مجوز مي‌گرفت.

وي خاطرنشان كرد: در سال 72 وزارت اطلاعات با شنود يك مكالمه تلفني يكي از اعضاي فدائيان خلق با نفوذي خود در داخل ايران ارتباط مي‌گيرد و به وي مي‌گويد كه اين 14-15 سال فعاليت‌هاي گذشته ما يك طرف و فعاليت‌هاي فرهنگي امروز و شعرهاي شاملو به ازاي تمام 15 سال فعاليت ماست.
به گفته صفار هرندي در همان زمان يك سلطنت‌طلب با اشاره به كارايي مذهب در ايران مي‌گويد كه اين آخوندها با استفاده از مذهب توانستند دل مردم را به دست آورند و انقلاب كنند حال ما نيز بايد براي براندازي اين انقلاب حربه مذهب را از آخوندها بگيريم كه اين كاري سخت اما شدني است.
وي تصريح كرد: نمونه بارزي از اين صحبت را ما امروز توسط بعضي از روحانيون و آيت‌الله‌ها در كشور مشاهده مي‌كنيم و در همان سال‌ها نيز نماينده آيت‌الله بروجردي در آمريكا طي مصاحبه‌اي با همشهري مي‌گويد نه‌تنها ولي فقيه ولايت ندارد حتي امام معصوم پيغمبر هم ولايت ندارد و منشا ولايت اينها زميني است.
صفار هرندي ادامه داد: البته در كنار اين حربه فرقه‌هاي شبه مذهبي نيز به وجود آمد كه از اين طريق دين شخصي را ترويج دهند.
وي با اشاره به چاپ مطلبي در يكي از نشريات در رابطه با ترويج تفكر احمدي‌نژاد گفت: در اين نشريه گفته شده كه امروز ما بايد احمدي‌نژاديسم را براي احمدي‌نژاد نهادينه كنيم و تفكر خوب يا بد آن را گسترش دهيم و مي‌گويد ما دين سبز را بايد گسترش دهيم تا با مباني آن در آينده جلو برويم.
سردبير سابق روزنامه كيهان تصريح كرد: امروز دل حزب‌اللهي‌ها از دست فلان آقايي كه دور احمدي‌نژاد است خون است و مي‌گويند اين شخص از دور احمدي‌نژاد برود تا بتوانيم تفكر احمدي‌نژاديسم را رواج دهيم.

صفار هرندي در خاتمه تاكيد كرد: امروز رسالت تك تك مردم ايران اين است كه مباني اسلام را به رسالت خودش بازگردانيم تا به رسالت اصلي انقلاب بازگرديم.
بعد از صحبت‌هاي صفار هم كليپي پخش شد كه در آن ميرحسين موسوي و كروبي به عنوان دشمنان اسلام و به عنوان كساني كه در جنگ جمل قرآن بر سر نيزه كردند و حضرت علي را مجبور به صلح كردند ياد شده بود.

در بخشي از اين كليپ حائري شيرازي با كنايه ميرحسين موسوي و جنبش سبز را بدون پشتيبان و مرجع تقليد عنوان كرد و گفت: هر گروهي كه پشتش يكي از مراجع تقليد نباشد مطمئنا به زمين مي‌خورد و نمي‌توانند كودتايي در كشور كنند و ميرحسين موسوي مرجع تقليدي ندارد و اينها را با گروه‌هاي فداييان اسلام در زمان انقلاب كه آيت‌الله طالقاني از آنها حمايت مي‌كرد مقايسه كرد كه در آخر نيز امام آنها را مسلمان ندانست و به زمين خوردند.