اعتراض به موسوی توسط خارج نشین ها

الف: محافل ضدانقلاب ارزيابي هاي جالبي نسبت به بيانيه از سر اضطرار و انفعال ميرحسين موسوي ارائه مي كنند. در حالي كه اغلب اين محافل معتقدند وي به وضعيت بن بست رسيده و از موضع انفعال سخن مي گويد، پاره اي از طيف هاي ضدانقلاب براي روحيه دادن به ديگران مي گويند بيانيه موسوي خوب بوده و مي خواسته وحدت و جنبش ايجاد شده در ميان نيروهاي وفادار نظام (پس از راهپيمايي روز چهارشنبه) را دچار اختلاف و انشقاق كند.

ابوالحسن بني صدر ضدانقلاب پاريس نشين درباره بيانيه اخير موسوي گفت: بيانيه اخير موسوي يك عمل تاكتيكي جهت ايجاد مصونيت براي خود و ادامه جنبش است.

وي در عين حال افزود: وقتي موسوي از نظريه عدم مشروعيت دولت به نظريه تسليم دولت در برابر مجلس و قوه قضائيه مي رسد، ادامه اين روند راهي جز تسليم تمام قد موسوي ندارد و در هر صورت باعث بازنده شدن موسوي مي شود.

وي گفت: چون من استقامت كروبي و ميرحسين را ستايش كرده ام، دلم نمي خواهد اين استقامت بشكند!

اما يك نويسنده سايت سكولاريسم نو از زاويه «مغشوش و آشفته بودن» به بيانيه موسوي نگريست و نوشت: ساعت ها طول كشيد تا توانستم بعد از چند بار خواندن بيانيه، فكرم را براي نوشتن تحليل متمركز كنم چرا كه از موسوي انتظار چنين بيانيه اي نمي رفت. اين بيانيه پس از تظاهرات دولتي صادر شده و اكنون جريان تندرو حكومت مي تواند به همه در نظام اثبات نمايد كه روش قاطعيت صحيح بوده است. ... آيا نظر جنبش به مبارزه عوض شده است؟ آيا به نظر موسوي تمام افراد شركت كننده در تظاهرات روز عاشورا ]آشوبگران[ «مردمي خداجو» بودند؟ اگر چنين است پس ايشان به ايران آزاد با تمام افكار اعتقادي ندارد. به هر حال همان كه خود آقاي موسوي گفت جنبش منتظر اطلاعيه نمي ماند.

سكولاريسم نو خطاب به موسوي اضافه كرد: تعبير «جريان هاي منحوس منافقين» در بيانيه چه لزومي داشت؟ آيا مي دانيد گروه هاي ديگري همچون سلطنت طلبان، كمونيست ها و... نيز هستند كه مخالف رژيم بوده و در مبارزه شركت دارند؟ كساني در جنبش هستند كه اعتقادي به مذهب و ولايت فقيه ندارند و نيز كساني هستند كه حتي بهايي اند. معلوم نيست چه به روز موسوي آمده كه ملتمسانه راضي شده « يك جوي كوچك زلال در اين بين مي تواند مغتنم باشد» را در انتهاي بيانيه اش بياورد. او بيانيه اي بسيار ضعيف تر از بيانيه هاي قبلي داده است... بهتر است موسوي كار را براي خود و جنبش مشكل تر نكرده و با اثبات به رژيم مبني بر اينكه رهبري جنبش را ندارد، خود را كنار بكشد.

شكوه ميرزادگي از ديگر عناصر ضدانقلاب هم در سايت گويانيوز، بيانيه موسوي را «ابهام آفرين» توصيف كرد و نوشت: مقالات علمي يا سياسي و اجتماعي به خصوص بيانيه ها، اثر ادبي نيستند كه موجب ابهام و تفسيرپذيري شوند. اين ابهام باعث مي شود كه بيانيه بايد با رمل و اسطرلاب خوانده و رمزگشايي شود. حالا دوستان نزديك ايشان نظير آقاي سازگارا و مخملباف مانند خيلي هاي ديگر ناچار شده اند در مورد اينكه آقاي موسوي چه مي خواهد بگويد توضيح دهند. من اصلاً قصد ارزشگذاري ندارم بلكه مي خواهم نشان دهم كه يك فعال سياسي اپوزيسيون قادر نيست به زباني سخن بگويد كه مخاطبين او (ملت ايران)، محتوا و پيام آن را درك كنند. تصور من اين است كه اين بيانيه علاوه بر فرار از خطرات احتمالي، نوعي به نعل و ميخ زدن و باز گذاشتن راه فرار براي خود نيز هست. در نوشته هاي قبلي آقاي موسوي، پيام روشن تر بود، يعني آن زمان كه تصور مي شد جنبش سبز يكنواخت و يكدست است. اما روز به روز گفته هاي ايشان گرفتار ابهام بيشتري شد و كار به جايي رسيد كه در مورد آخرين بيانيه ايشان، عقلاً بايد بنشينند و به ضرب و زور تخيل و جعل و مصلحت، سخنان كسي را كه خوشبختانه سالم و زنده است، توضيح دهند]![

در اين ميان سايت روزنت در تحليل خود از بيانيه موسوي نوشت: سوزاندن عكس آيت الله خميني، حمله به جنبش سبز را بيشتر كرد و فضايي را به وجود آورد كه بخش بيشتري از اصولگرايان را عليه جنبش سبز بسيج كرد. با برگزاري اعتراضات ]آشوبگري و حرمت شكني[ روز عاشورا و حوادثي كه در آن اتفاق افتاد، رسانه هاي دولت ]نظام[ توانستند كمپين بزرگي عليه موسوي، كروبي و خاتمي به خاطر «حرمت شكني در روز عاشورا» به راه بيندازند. به عبارتي براي اولين بار طي 6 ماه گذشته، اجماعي در بين بخش عمده اي از حاكميت، دولت و اصولگرايان بر سر بازداشت «سران فتنه» به وجود آمد. حكومت توانست بدنه اجتماعي را هم به صحنه بكشاند. آنها در بهترين موقعيت طي 7 ماه گذشته قرار گرفتند. آنها موفق شده بودند فضا را حداقل در بين خودي ها براي برخورد با موسوي و كروبي مهيا كنند. موسوي با خطرناك ترين و سخت ترين شرايط در 7 ماه گذشته مواجه شد. بيانيه به نظر مي رسد تحت تاثير چنين شرايطي صادر شده.