x
کد خبر: ۹۴۴۳۸
تاریخ انتشار: ۱۵:۵۰ - ۱۶ دی ۱۳۸۸
مردی که یک روز پیش از برگزاری جشن عروسی خود ، با خواهرزنش فرار کرده بود ، پس از 5 ماه در یکی از شهرک‌های اطراف تهران دستگیر شد.

غلامرضا سلیمانی، دادیار شعبه دوم دادسرای جنایی تهران با اشاره به این پرونده به «جام‌جم» گفت: در یکی از روزهای مرداد امسال هنگامی که اعضای 2 خانواده در تهران در تدارک جشن عروسی فرزندان خود بودند، یک روز قبل از برگزاری جشن عروسی متوجه شدند داماد به طرز مرموزی ناپدید شده است.

در حالی که جستجو برای یافتن داماد از سوی خانواده وی و عروس‌خانم ادامه داشت، مشخص شد خواهر همسر داماد نیز از همان ساعتی که او مفقود شده، به بهانه خرید خانه را ترک کرده و دیگر بازنگشته است.

قاضی جنایی گفت: چند ساعت پس از گم شدن داماد و خواهر عروس، خانواده هر دو با مراجعه به دادسرای جنایی شکایتی را ارائه کردند و جستجوی پلیس آگاهی برای یافتن داماد و دختر 19 ساله‌ای که گفته می‌شد خواهر عروس است، آغاز شد.

یک هفته پس از مطرح شدن این شکایت، والدین 2 جوان مفقود شده با حضور در دادسرا عنوان کردند فردی ناشناس با محل سکونت آنها تماس گرفته و گفته است که داماد و دختر گمشده به دلیل علاقه به یکدیگر با طراحی نقشه‌ای متواری شده‌اند و در حال حاضر با یکدیگر زندگی می‌کنند.

سلیمانی افزود: 5 ماه پس از وقوع این ماجرا، سرانجام ماموران با سرنخ‌هایی که در این ارتباط به دست آوردند، مخفیگاه داماد فراری و خواهر همسرش را در یکی از شهرک‌های اطراف تهران شناسایی و با عزیمت به محل، آنها را دستگیر و برای تحقیقات به دادسرا منتقل کردند.

مرد جوان با معرفی خود به نام امید گفت: 2 سال پیش به صورت اتفاقی با الناز (خواهر همسرم) آشنا شدم و تصمیم به ازدواج گرفتیم. زمانی‌که مادرم را برای خواستگاری فرستادم، والدین الناز گفتند چون خواهر بزرگ‌تر او هنوز ازدواج نکرده است، نمی‌توانیم با یکدیگر ازدواج کنیم و در ادامه به مادرم پیشنهاد شده بود تا خواهر بزرگ‌تر را به عقد ازدواج خود درآورم. پس از این پیشنهاد دچار سردرگمی شده بودم و اصرارهایم برای ازدواج با الناز بی‌فایده بود تا این‌که به درخواست دختر مورد علاقه‌ام تصمیم گرفتم با خواهر او ازدواج کنم تا در کنار او باقی بمانم، اما هر روزی که می‌گذشت علاقه من و الناز به هم بیشتر می‌شد تا این‌که هردو تصمیم گرفتیم یک روز قبل از برگزاری جشن عروسی فرار کنیم.

در پی این اظهارات و تحقیق از الناز که شب عروسی خواهر خود با شوهر او فرار کرده بود، دستور قضایی برای ادامه تحقیق در این زمینه در پلیس آگاهی صادر شد.

حضور داماد فراری در دادسرای جنایی فرصتی بود تا با او به گفتگو بنشینیم.

چرا تصمیم به فرار گرفتی؟

چون علاقه‌ای به همسرم نداشتم و در شرایطی قرار داشتم که مجبور بودم با او ازدواج کنم، در حالی که همه فامیل می‌دانستند من به خواهر او (الناز) علاقه دارم.

چرا برای ازدواج با الناز صبر نکردی و با خواهر بزرگ‌تر عقد کردی؟

می‌خواستم به هر طریق ممکن در کنار الناز بمانم، از سوی دیگر چند روز پیش از فرار متوجه شدم یکی از بستگان او قصد خواستگاری از الناز را دارد به همین دلیل هر دو تصمیم گرفتیم فرار کنیم.

فرار از خانه پیشنهاد تو بود یا الناز؟

پیشنهاد من بود، الناز هم موافقت کرد.

در این مدت کجا زندگی می‌کردید؟

در جاهای مختلف. ابتدا مدتی را در یکی از شهرها سپری کرده و بعد هم به تهران آمدیم و سپس خانه‌ای را در یکی از شهرک‌ها اجاره کردیم.

از عکس‌العمل عروس‌خانم بعد از فرار با خواهرش خبر داری؟

واکنش او برای من و الناز خیلی مهم نیست. ما تصمیم گرفته‌ایم تحت هر شرایطی با هم زندگی کنیم.

در این اقدام چه کسی مقصر است؟

والدین الناز. آنها اگر از همان ابتدا مرا مجبور به ازدواج با خواهر بزرگ‌تر او نمی‌کردند، امروز شاهد این اتفاقات نبودیم.

حرف آخر.

حرفی ندارم و خود را برای هر نوع مجازاتی آماده کرده‌ام.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"