روزنامه «همشهري» در گزارشي نوشت:
ندا هم مثل خيلي از زنان ديگر ازدواج مجدد شوهرش را برنتافت و با همه مشكلات بعد از طلاق از او جدا شد.
در روستاي آنها هم به زن طلاق گرفته يك جور ديگر نگاه ميكنند. شال و كلاه كرد و با دو فرزندش به تهران آمد؛ جايي كه آدمها به راحتي ميتوانند ناپديد شوند. ميگويد اوايل فكر ميكرده كه با كار در شركت خدماتي از عهده مخارجش برميآيد ولي چند ماه از مهاجرتش نگذشته، مجبور ميشود بچهها را به پدرشان برگرداند. ندا طعمه خوبي است براي مردي كه ميداند به زن طلاق گرفته و در معرض آسيب چطور ميتوان نزديك شد. او با وعده ازدواج پسانداز ندا را گرفت و او را ترك كرد.
ندا به توصيه يكي از دوستانش به دفتر ازدواج موقت مراجعه ميكند تا بلكه با ازدواجهاي موقت زندگيش را ادامه دهد.زناني كه ازدواج موقت ميكنند لزوما اوضاع اقتصادي نامناسبي ندارند، در ميان آنها گاها خانم دكتر و مهندس نيز پيدا ميشود. پژوهش معصومه پريشي جامعهشناس، نشان ميدهد كه زنان با دلايل مختلف به اين كار روي ميآورند ولي اتفاقي كه برايشان ميافتد يكسان است.
نتايج پژوهشي با عنوان زمينهها و پيامدهاي ازدواج موقت در نشست تخصصي انجمن جامعهشناسي دانشگاه تهران ارائه شد. محقق 2سال به جاهاي مختلف سر زده است تا اين پيامدها را ثبت كند.
او با ارائه مستندات و سابقه تاريخي ازدواج موقت در مورد اين تحقيق ميگويد: براساس توصيههاي فقهي مرداني كه توانايي ازدواج دائم ندارند و آنها كه به دور از همسرانشان هستند براي دوري از گناه ميتوانند اين كار را بكنند.
دلايل روي آوردن زنان به ازدواج موقت و پيامدهاي آن به كلي با مردان متفاوت است. در اين تحقيق 28نفر از زناني كه به عقد موقت درآمده بودند انتخاب شدند. حداقل زمان عقد اين افراد يك ساعت و حداكثر 99سال بود. اغلب اين زنان جزو زنان بيوه و مطلقه بودند. نخستين ازدواج تعداد محدودي از آنها موقت بود. اين زنان در فاصله سني 25 تا 52 سال بودند.
يافتهها نشان ميدهد بيشتر اين زنان بيكار بوده و توانايي امرار معاش نداشتند و به همين دليل اقدام به ازدواج موقت ميكردند. زنان شاغل در اين تحقيق پرستار سالمندان بوده و تعدادي هم به كارهاي خدماتي روي آورده بودند. بيشتر اين افراد مستاجر بوده و خانهاي از خود نداشتند.
معصومه پريشي براي پيدا كردن نمونهها از روحانيون مساجد، سازمان بهزيستي، دادگاه خانواده و دفتر مشاوره ازدواج استفاده كرده است.
به گفته او زنان اين تحقيق پيشينهاي از آسيبهايي مثل طلاق را پشت سر گذاشته بودند و بهدليل مشكلات پس از طلاق به اين روش روي آورده بودند. مهمترين علت طلاق اين افراد اعتياد همسر، خيانت مرد، ازدواجهاي زودرس و عدممسئوليت پذيري مرد عنوان شده بود.
براساس نتايج اين تحقيق زمينههاي ازدواج موقت در زنان شامل نياز مالي، نياز عاطفي و تركيبي از نياز مالي و عاطفي است. از آنجايي كه زنان اين تحقيق پيش از طلاق يا فوت همسر وابستگي مالي به او داشتند و خود تخصص و مهارت امرار معاش را نداشتند معمولا از اين راه هزينههاي خود را پرداخت ميكنند.
به اعتقاد معصومه پريشي بهنظر ميرسد كه سيستم تأمين اجتماعي بهصورت مطلوب در كشور جاري نيست و عملكرد ضعيفي نسبت به اين زنان داشته است. اين درحالي است كه حتي وقتي زنان سعي ميكنند وارد بازار كار شوند ساختار اقتصادي كشور بهگونهاي است كه آنها را با دستمزدهاي پايين استخدام كرده و به راحتي اجازه رشد به آنها نميدهد. تعداد معدودي از زنان اين تحقيق كه شغل داشتند از درآمد كم شكايت داشتند.
تعدادي از اين زنان نياز عاطفي را عامل ازدواج موقت ميدانند. اين عده با عنوان ترس از تنهايي دست به اين كار ميزنند. عدهاي ديگر نيز تركيبي از دو عامل مالي و عاطفي را دليل گرايششان به ازدواج موقت ميدانند. براي اين دسته از زنان معمولا نيازهاي مالي- اغلب فرزندانشان - جلوتر از نيازهاي عاطفي خودشان است. امكان ازدواج مجدد براي اين دسته از زنان مطلقه كه فرزند نيز دارند بسيار كم است و از روي ناچاري دست به اين كار ميزنند.
معصومه پريشي ميگويد كه براي به دست آوردن ميزان رضايت زناني كه ازدواج موقت كردهاند آنها را به چند دسته تقسيم كرديم. زناني كه ازدواج 99ساله كردهاند و شرايط زندگيشان شبيه به ازدواج دائم است رضايت بيشتري دارند. در مرتبه بعد زناني قرار دارند كه بهمدت 5-4 ماه عقد شدهاند. اين دسته از زنان بيشتر رضايت عاطفي برايشان مطرح بوده است چرا كه معتقدند بعد از اين ماهها آنها وابستگي عاطفي به همسر خود پيدا كردهاند. اين عده هميشه تنشهاي دروني را بعد از هر ازدواج تجربه ميكنند. برخي از اين زنها از اينكه ازدواجشان بر رابطه مرد با همسر دائمياش تأثير منفي بگذارد احساس عذاب وجدان ميكنند. رضايت اقتصادي در اين قشر نسبي است.
گروه بعدي ازدواجهايي است كه مدت زمان آن كمتر از 5 ماه است. اغلب زنان مورد مطالعه در اين تحقيق اين نوع را تجربه كردهاند. رضايت عاطفي در اين زنان متفاوت است. در اغلب آنها نياز عاطفي اصلا مطرح نيست. آنها بيشتر به مهريهاي فكر ميكنند كه بايد بگيرند. ترس از فقر در مدت عده مهمترين عاملي است كه آنها عنوان كردهاند.
نگرش جامعه به اين زناناغلب زنان معتقدند كه جامعه نگرش منفي نسبت به زناني دارد كه ازدواج موقت ميكنند. آنها همه سعي خود را ميكنند تا كسي متوجه اين قضيه نشود. بر اساس فرهنگ ايراني كمتر مردي با زن ازدواج موقت كرده ازدواج دائم ميكند به همين دليل اين زنان نيز فكر ميكنند اگر كسي متوجه سابقه آنها شود ديگر با او ازدواج نخواهد كرد.
ديدگاهزناني كه ازدواج موقت ميكنند دو نظر متفاوت نسبت به كليت اين عمل دارند. آن عده كه موافقاند سابقه تلخ جدايي از همسرانشان را پشت سر گذاشتهاند. آنها معتقدند كه ازدواج موقت بهدليل راحتي فسخ و عدممسئوليتپذيري بهترين نوع ازدواج است. مخالفان ازدواج موقت از كلمه صيغه متنفرند، ولي بهدليل مشكلات مالي مجبورند آن را بپذيرند. اين مسئله براي آنها تنش و تضاد دروني به همراه دارد.
بهداشت در ازدواج موقتوزارت بهداشت فقط به زناني كه بهصورت قانوني ازدواج ميكنند آموزشهاي پيش از ازدواج ارائه ميكند، بنابراين اين دسته از زنان كه ازدواجهايشان بعضا حتي ثبت نميشود از اين آموزشهاي ابتدايي محرومند. در اين بين فرقي بين زنان تحصيلكرده و زنان عادي وجود ندارد. نكته جالب اين است كه برخي از اين زنان به راحتي به شريك جنسي خود اعتماد كرده و برخي از اين زنان مورد خشونت قرار گرفته بودند.
هنوز معلوم نيست مصوبه اخير مجلس تعداد ازدواجهاي موقت را كه در حال حاضر افزايش يافته است بيشتر ميكند يا نه، اما نكته داستان ازدواج موقت ناديده گرفتن مشكلات زناني است كه مجبورند تن به اين كار بدهند و با وجداني ناآرام وارد زندگي آسيب ديده خانواده ديگري شوند.