کد خبر: ۹۷۴۲۶
تاریخ انتشار: ۱۳:۲۰ - ۱۷ بهمن ۱۳۸۸
اعتماد: جواني که بر سر ارثيه با پسردايي اش اختلاف داشت با يک کپسول گاز چندين ضربه به سر وي وارد کرد و با کشتن او به اين اختلاف پايان داد.

ظهر روز 12 دي ماه کارآگاهان جنايي پليس آگاهي اصفهان به خانه يي در خيابان طالقاني رفتند تا درباره قتل جواني 22ساله به نام اصغر تحقيق کنند. ساعتي پيش خانواده مقتول پليس را در جريان مرگ وي قرار داده و اعلام کرده بودند پسرشان به طرز فجيعي کشته شده است. دقايقي بعد از حضور پليس، شاه محمدي بازپرس ويژه قتل اصفهان و متخصصان پزشکي قانوني خود را به محل حادثه رساندند.

به هم ريختگي صحنه جنايت نشان مي داد پيش از حادثه کشمکش سختي بين قاتل و مقتول درگرفته و سرانجام قاتل با وارد کردن چندين ضربه مهلک به سر اصغر جان او را گرفته است. کارشناسان پزشکي قانوني نيز اين موضوع را تاييد کردند و اين در حالي بود که يک کپسول گاز که بدنه اش خون آلود بود در محل حادثه به چشم مي خورد.

در چنين شرايطي تجسس ها براي يافتن عامل اين جنايت آغاز شد. پرس و جو از همسايه ها نخستين سرنخ را در اختيار کارآگاهان قرار داد.

طبق اظهارات آنان پسرعمه مقتول به نام حسين ساعتي پيش از مرگ اصغر نزد او رفته و با وي درگير شده بود. تحقيقات بيشتر در اين خصوص فاش کرد حسين از مدت ها قبل بر سر ارثيه با خانواده مقتول اختلاف داشته و اين موضوع مي تواند انگيزه يي قوي براي اين جنايت باشد.

در حالي که جست وجوها براي يافتن تنها مظنون پرونده ادامه داشت يکي از همسايه هاي مقتول اظهارات جديدي را مطرح کرد و مهر تاييدي بر فرضيه کارآگاهان مبني بر قاتل بودن حسين زد.

او گفت ساعتي پيش از حادثه حسين با حالتي برافروخته به خانه پدري اصغر رفت و پس از دقايقي در حالي که لباسش خون آلود بود با عجله از آنجا گريخت. همزمان با بررسي اين اطلاعات کارآگاهان در تحقيقات دامنه دار خود به اطلاعاتي درخصوص مخفيگاه متهم به قتل دست يافتند و سرانجام چند روز پس از اين جنايت حسين را در حالي که همان لباس خوني را به تن داشت دستگير کردند.

هنگامي که وي تحت بازجويي قرار گرفت، اتهام قتل پسردايي اش را پذيرفت و گفت؛ «از مدتي پيش با خانواده و بيشتر دوستانم اختلاف پيدا کرده بودم. چون موضوع ارثيه فاميلي حل نشده بود، هميشه عصبي بودم و مدام با دوستان و خانواده ام درگير مي شدم. احساس مي کردم آنها مي خواهند حقم را پايمال کنند و ارثيه ام را براي خودشان بردارند. من از آنها خواستم سهمم را بدهند اما همه به من بي توجهي مي کردند.

اين اختلافات ادامه داشت تا اينکه روز حادثه سراغ اصغر رفتم تا درباره مسائل مالي با او صحبت کنم. چند دقيقه يي با او گفت وگو کردم اما بعد از آنکه توافقي حاصل نشد با هم درگير شديم و من در فرصتي مناسب کپسول گازي را که کنارم بود، برداشتم و با آن چندين ضربه پي درپي به سر اصغر زدم. خون زيادي از سر او جاري شد و من هم وقتي مطمئن شدم او فوت شده از آنجا فرار کردم.»

پايگاه اطلاع رساني عبرت درباره اين پرونده خبر داد به دنبال اين اعترافات متهم با صدور قرار قانوني روانه زندان شد و هم اکنون تحقيقات در شعبه پنج بازپرسي دادسراي امور جنايي اصفهان ادامه دارد.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"