x
کد خبر: ۱۳۴۹
تاریخ انتشار: ۱۳:۰۳ - ۲۸ فروردين ۱۳۸۵

خبرخودرو: روزنامه هاي صبح امروز ايران در سرمقاله هاي خود به مهمترين مسايل روز ايران و جهان پرداخته اند كه گزيده برخي از آنها در زير مي آيد.

*جمهوري اسلامي

روزنامه جمهوري اسلامي در سرمقاله خود با عنوان "حمايت از دولت فلسطين،اولويت اصلي مسلمانان" است كه در آن آمده است:اجلاس سه روزه « قدس و حمايت از حقوق مردم فلسطين » كه به تدبير مسئولان جمهوري اسلامي ايران برگزار گرديد،گامي ارزنده و اقدامي تعيين كننده در مسير مبارزه براي آزادي فلسطين بود كه در آينده به تدريج آثار و دستاوردهاي اين گردهمايي به منصه ظهور خواهد رسيد. اين اجلاس روز گذشته در حالي به پايان رسيد كه نمايندگان 68 كشور حاضر در آن ضمن تبادل نظر و بررسي شرايط و تحولات جاري فلسطين، راهكارهايي را در جهت كمك به آرمان فلسطين ارائه دادند. اين كنفرانس بارديگر موجب شد افكار عمومي ملتهاي مسلمان و كشورهاي جهان به مسئله فلسطين و مصيبت 60 ساله اي كه صهيونيستها و قدرتهاي استكباري براي ملت بي دفاع فلسطين ايجاد كرده اند، معطوف گردد. از اينرو اين كنفرانس را بايد مناسبتي مهم و موثر در مسير تحولات فلسطين تلقي كرد كه نقش حياتي آن در كمك به ملت فلسطين و زدودن بخشي از آلام و گرفتاري هاي اين ملت،غيرقابل انكار است .
در عين حال برگزاري اين كنفرانس را بايد به مثابه ميزگردي جهاني براي بررسي و شناخت جوانب بحران و تعيين اولويتها در مسير كمك به فلسطيني ها دانست كه اكنون با مشخص شدن اولويتها، رسالت دولتهاي اسلامي و تك تك مسلمانان نيز مشخص گرديده است .
در اين ميان، آنچنانكه تمامي مسئولان فلسطيني حاضر در اجلاس تهران نيز بر آن تاكيد كردند، در مقطع كنوني،مهمترين اولويت، حمايت از دولت جديد فلسطين است . اين دولت كه با راي مستقيم اكثريت قاطع فلسطيني ها بر سر كار آمده و در حقيقت تجلي خواست و اراده ملت فلسطين است، به دليل دارا بودن مواضع ضدصهيونيستي و داشتن ماهيت اسلامي،به شدت مورد غضب و كينه صهيونيستها و حاميان بين المللي رژيم اشغالگر قدس قرار گرفته است . در اين راستا، دولتهاي حامي رژيم صهيونيستي با خط دهي آمريكا توطئه سازمان يافته اي را براي به شكست كشاندن دولت حماس و يا دست كم،به تسليم واداشتن آن آغاز كرده اند. اين حركت رذيلانه در حالي جريان دارد كه متاسفانه مجامع بين المللي نيز به دليل تحت سلطه قرار داشتن، با توطئه گران همراهي مي كنند.
در اين چارچوب، در حالي كه دولت نوپاي حماس به شدت به بودجه مالي نياز دارند و حتي گزارش هاي رسيده حاكي از تشديد مشكلات معيشتي و روزمره مردم است، در اقدامي هماهنگ، اتحاديه اروپا و آمريكا كمك هاي مالي به حكومت خودگردان را كه تا قبل از به روي كار آمدن حماس جريان داشت، قطع كردند.
در تكميل محاصره مالي حماس، همچنين بانكهاي رژيم صهيونيستي كه مطابق قرارداد اسلو موظف به انتقال كمك هاي خارجي به حكومت خودگردان بودند، داد وستد با دولت حماس را به كلي لغو كرده و در نتيجه كانال ارتباط مالي حماس باخارج را قطع نمودند.
در اين ميان حتي تشكيلات «كميته چهارجانبه » متشكل از آمريكا، اتحاديه اروپا، روسيه و سازمان ملل نيز كه نقش به اصطلاح ميانجي را دارد و طبعا بايد فارغ از سياسي نگري در ارتباط با مسائل داخلي فلسطيني ها عمل كند، تهديد كرده است كمك به دولت حماس را قطع خواهد كرد.
اين تحركات غيرانساني و شيطنت آميز عليه حكومتي كه مطابق معيارهاي تاييد شده بين المللي بر روي كارآمده است، واقعيت تلخ سياست دوگانه و تبعيض آميز حاكم بر جهان را آشكارتر مي سازد. براثر اين جهت گيري مبتني بر غرض ورزي قدرتهاي بين المللي حامي صهيونيستها، هم اينك دولت حماس به شدت تحت فشار قرار گرفته است به گونه اي كه مسئولان اين حكومت اذعان مي كنند حتي از پرداخت حقوق كارمندان خود ناتوان مانده اند.
مطابق گفته هاي مسئولان حماس، حكومت خودگردان براي رفع حداقل ضرورت هاي خود دست كم ماهانه به 170 ميليون دلار كمك بين المللي نياز دارد كه با قطع كمك از سوي منابع غربي، اكنون بخش اعظم اين نياز مالي بدون تغذيه مانده است .
بدون ترديد هدف متحدان رژيم صهيونيستي به تسليم كشاندن دولت حماس از طريق فشارهاي اقتصادي است . غرب، اين سناريوي شيطاني را در نقاط ديگري از جهان , از جمله در شيلي به اجرا گذاشته و نتيجه گرفته است . سقوط دولت مردمي « سالوادور آلنده » در شيلي براثر فشار اقتصادي، در حالي كه اين دولت با راي و حمايت اكثريت مردم به روي كار آمده بود، الگو و نمونه اي است كه اكنون غرب آن را در فلسطين و عليه دولت حماس به كار گرفته است .
تجربه ثابت كرده است دفاع ازدمكراسي و حقوق بشر براي غربي ها تا جايي ارزش تبليغاتي دارد كه مخل منافع آنها نباشد، در غير اين صورت هيچ ابايي در زير پا نهادن اين اصول و ارزشهاي مورد ادعاي خود نخواهند داشت .
در چنين فضا و چشم انداز ناعادلانه اي، ضرورت حمايت دولتهاي اسلامي از حكومت فلسطين و جنبش حماس اهميت خود را بروز مي دهد. دولتهاي اسلامي و حتي آحاد مسلمانان اكنون رسالت سنگيني را در دستگيري و ياري رساندن به حكومت جديد فلسطين برعهده دارند. اگر صهيونيستها موفق شوند با ترفند فشار اقتصادي حكومت حماس را شكست دهند، قطعا دستاورد بزرگي براي تثبيت اشغال فلسطين و تحميل شرايط خود بر فلسطيني ها به دست خواهند آورد.
ابعاد اين توطئه ها، حساسيت شرايط حاضر را گوشزد مي كند. در چنين شرايطي هرگونه كوتاهي مسلمانان و مجال دادن به صهيونيستها براي تحقق اين توطئه، آزادي فلسطين را سالها به عقب خواهد انداخت .

*شرق

گام اول ملت فلسطين؛عنوان سرمقاله روزنامه شرق به قلم دكتر علي اكبر ولايتي است كه در آن مي خوانيم:در قرن پنجم هجرى براى اولين بار مسلمانان با سلسله تهاجم هاى سازمان دهى شده اى در مرزهاى غربى خود مواجه شدند كه قريب دو قرن به درازا كشيد و هدفش ريشه كن كردن اسلام بود و براى اين منظور حساس ترين نقطه از نظر جغرافياى سياسى و قلب آن يعنى قدس شريف، هدف قرار گرفت. طراحان آن سلسله حملات خانمان برانداز، زير سايه صليب و به نام مسيحيت، آن حملات ويرانگر را بر مسلمانان تحميل كردند و اگر بگوييم كه عناصر پشت پرده آن ويرانگرى ها در تحريك مغولان براى هجوم از مرزهاى شرقى نيز دست داشتند، چندان دور از واقعيت نيست.
...امروز ملت هاى منطقه كه به نيات شرورانه آمريكا بيشتر پى برده اند به حركت درآمده تا از هويت دينى و ملى و استقلال خويش دفاع كنند. حاصل اين واقعيت فضاى ضدآمريكايى كنونى در كشورهاى اسلامى است.
دقت در نتايج به دست آمده از چند انتخاباتى كه در بعضى از كشورهاى منطقه طى يك سال گذشته صورت گرفته كافى است تا ميزان رشد فضاى ضدآمريكايى را بر همه آشكار كند. واقعيتى كه توسط نظرسنجى هاى علمى و دقيق پيش از آن نيز مورد تاكيد قرار گرفته بود.
برخورد آمريكا و بعضى از دول غربى با اين پديده موجب شده تا يكى ديگر از ادعاهاى غرب به چالش كشيده شده و يك بار ديگر آشكار شود كه مدعاى حقوق بشر و مردم سالارى تا وقتى برايشان محترم است كه منافع آنها را تامين كند و در جهت خواسته هايشان باشد. اگر انتخاب ملت هاى منطقه چيزى جز اراده آمريكا و غرب را محقق سازد آنگاه در ستيز با آن درمى آيند. اين پديده به تدريج تبديل به يك قاعده شده و آنها پيش از انجام هر انتخاباتى صراحتاً ملت هاى منطقه را تهديد مى كنند كه نبايد به افراد گروه هاى مستقل و يا مخالف سلطه بيگانه راى دهند.
...از آن مرحله به بعد كارشكنى و مداخله براى جلوگيرى از به قدرت رسيدن منتخبين مردم آغاز شد و حتى رئيس جمهور آمريكا شخصاً براى اعمال نظرات خود وارد صحنه شد. بدين ترتيب روشن مى شود كه ميزان پايبندى آنان به دموكراسى تا چه حد است.
نمونه ديگر تجلى اراده ملت هاى منطقه، انتخابات اخير فلسطين است. در آنجا نيز آمريكا و اسرائيل همه ابزارهاى خود را به كار گرفتند تا مردم فلسطين را به انتخابى كه دلخواه خودشان است وادار نمايند. اما ملت فلسطين با استفاده از اين فرصت اثبات كرد كه از هوشيارى لازم برخوردار است و به رغم زندگى در سخت ترين شرايط در برابر وعده هاى مادى فريفته نخواهد شد و حتى صرف هزينه هاى گزاف تبليغاتى براى ذهنيت سازى در ميان آنان ثمر بخش نخواهد بود.
...واضح است كه در اين حركت عظيم، دولت ها و ملت هاى اسلامى همچون گذشته به وظيفه خود در حمايت از ملت فلسطين عمل خواهند كرد و آنان را در برابر دشمنان تنها نخواهند گذاشت. به ويژه آنكه دوران يكه تازى دشمن به سر آمده و روند زوال و سقوط آن آغاز شده است. حوادث شش سال گذشته خود بهترين گواه اين مدعا است. مدت زيادى از شكست صهيونيست ها در جنوب لبنان و پيروزى مقاومت اسلامى نگذشته بود كه پيروزى ملت فلسطين در غزه محقق شد و به روشنى مى توان پيش بينى كرد كه پيروزى هاى بعدى با سرعت در راهند. بديهى است كه امت اسلامى با قدردانى از جانفشانى هاى مقاومت اسلامى در لبنان، دستاورد عظيم آن را ارج مى نهد و اجازه نخواهد داد كه دشمنان اين امت، نقشه هاى خود را براى تضعيف آن عملى سازند. مقاومت در لبنان افتخار بزرگى براى مسلمانان و اعراب است كه حمايت از آن، در واقع حمايت از عزت و سربلندى اسلام است. همان گونه كه مقاومت و دولت مقاومت در فلسطين مايه عزت و سربلندى همه ما است.

*كيهان

عيار نقد سرمقاله روزنامه صبح امروز كيهان است كه ناصر بهرامي راد آن را نگاشته.درآن مي خوانيم:دولت نهم آيا چنان كه مخالفان سر و صدا راه انداخته اند، برخلاف وعده هايش به اقدامات شعاري و هيجاني مشغول است، يا آن كه با گام هاي سريع و محكم در مسير عمل به وعده و اجراي سياست هاي اعلام شده حركت مي كند؟
رسانه هاي عمومي صبح چهارشنبه فارغ از گرايشات و تعلقات سياسي، همزبان با مردم و نخبگان در جشن ملي «دستيابي به چرخه كامل و بومي غني سازي» شركت كردند. اين دستاورد بزرگ و افتخارآميز بي ترديد مرهون عوامل بسياري است كه حمايت گسترده مردم و نخبگان، سياستگذاري دولت هاي گذشته و مجاهدت دانشمندان متعهد از آن جمله اند. اما نبايد فراموش كرد همين افتخار ملي دو سال قبل قابل دستيابي بود، همانطور كه خبرگزاري آسوشيتدپرس 12 آوريل (23 فروردين) اعلام كرد: دانشمندان ايراني در سال 2004 كاركرد موفق اولين سانتريفيوژ خود را جشن گرفته بودند. اين تأخير دو ساله كه در جهان پرشتاب امروز چندان هم قابل چشم پوشي نيست، در اجراي ديپلماسي موسوم به تنش زدايي و به منظور اعتمادسازي نزد بازيگراني كه خود را جامعه بين المللي مي خوانند، رخ داد. اما رئيس جمهوري دولت نهم كه در زمان تبليغات انتخاباتي وعده داده بود با ادامه راهبرد اصولي صلح جويي و عدالت طلبي جمهوري اسلامي در صحنه بين المللي، سياست خارجي خود را بر مبناي ديپلماسي فعال و مقتدر قرار خواهد داد، اين عرصه را براي تلاشگران صنعت هسته اي كشور فراهم ساخت كه در زماني كمتر از 2 ماه گام نهايي را براي ورود به تكنولوژي برتر روز بردارند. خبرگزاري فرانسه دستاورد افتخارآفرين كشورمان را يك پيشرفت مهم كه از درخواست شوراي امنيت براي توقف فعاليت ها تمرد مي كند، ناميد و اعلام كرد: اين به معناي آن است كه ايران مي تواند بزودي از نقطه بي بازگشت مشهود بگذرد. روزنامه آمريكايي بوستون گلوب هم نوشت: اعلاميه اي كه احمدي نژاد خواند نشانگر يك پيشرفت فناوري است كه به وضوح از خط قرمز وضع شده مقامات آمريكايي و متحدان اروپايي اش گذشته است.
دستاورد غرورانگيز تكميل چرخه سوخت در سايه يك ديپلماسي فعال و مقتدر درحالي به دست آمد كه چهره ها و رسانه هاي جريان مخالف دولت نهم از لحظه گزارش پرونده هسته اي ايران به شوراي امنيت سازمان ملل ذره اي در وحشت آفريني ميان مردم و متهم ساختن دولت به بحران سازي كوتاهي نكرده اند، و بعيد به نظر مي رسد قصد توقف اين روند را داشته باشند.
اما تلاش دولت اصولگرا در جهت عمل به وعده ها و سياست هاي اعلام شده اش -بي آن كه قصد مطلق نمايي آن را داشته باشيم- تنها در كسب توفيقات مربوط به فناوري صلح آميز هسته اي نمود نداشته و زمينه هاي ديگري را دربر گرفته كه متأسفانه هيچ يك از آنها از كارشكني و حتي خرده گيري هاي مخالفان بي بهره نماند ه اند. سفرهاي استاني هيئت دولت و دستاوردهاي آن، از جمله اين موارد هستند كه برخلاف ادعاهاي خويشتندارانه مدعيان -كه حتي انتقادهاي سازنده و دلسوزانه را هم به آينده حواله مي كردند- از نخستين دور نه تنها در معرض هجوم تبليغاتي قرار گرفت بلكه در عرصه عمل سياسي هم با آن مقابله شد.
اگرچه برخي از دوستان دلسوز نيز موقعيت شناسي نكردند، به عنوان نمونه درست همزمان با جوسازي ها و جنجال هاي تحريف گرانه رسانه هاي جريان سلطه و موضع گيري هاي عصبي ديپلمات هاي غربي در برابر پرسش هاي منطقي رئيس جمهور راجع به افسانه هولوكاست، زمزمه احضار رئيس دولت به مجلس و توضيح دادن درباره سخنانش از سطح محافل خصوصي فراتر رفت و در رسانه هاي عمومي منتشر شد؛ چيزي كه طبعاً در چنان شرايطي از منظر عرف عمومي جز به چوب لاي چرخ گذاشتن و تضعيف دولت و رئيس جمهور تعبير نمي شد.
تلاش مشترك مجلس و دولت اصولگرا براي به انجام رساندن يكي ديگر از وعده هاي اقتصادي خود -منطقي كردن نرخ سود تسهيلات و سپرده هاي بانكي- در چند روز گذشته با واكنش تند تبليغاتي از سوي كساني مواجه شد كه بي توجه به پيشينه عملكرد و نتايج سياست هايشان مدعي بودند تا آشكار شدن دستاورد سياست هاي اقتصادي و معيشتي دولت صبر خواهند كرد و آن گاه به انتقاد سازنده رو خواهند آورد.
همين طيف در اوايل كار دولت نهم، به بهانه ركود بورس تهران، بشدت به اصولگرايان تاختند و آن را نتيجه «شعارهاي تندروانه» معرفي كردند. در مسير اين تبليغات منفي هم ادعاهاي غيرواقعي نظير رونق گرفتن بورس امارات و مهاجرت سرمايه هاي ايراني به آن سو مطرح شد و هم يك تصميم اداري معمولي همچون تعويض مديرعامل چند بانك دولتي تا حد از كار انداختن چرخ هاي اقتصاد كشور، مورد بزرگ نمايي قرار گرفت. البته مدعيان انتقاد سازنده و دلسوزانه، نه بعد از آشكار شدن نتايج مديريت موفق بر بحران بورس تهران و فراتر رفتن شاخص هاي آن از رقم 85، و نه پس از اعلام رسمي ورشكستگي بورس امارات، نخواستند حتي در اندازه خبرهاي معمولي اقتصادي به اين مقولات پوشش بدهند.
طيفي كه به هر نوع انتقاد از عملكرد دولت مورد علاقه خود انگ كارشكني، جفا و حتي ايجاد بحران هاي متعدد براي آن مي زدند، كارشان به جايي رسيد كه خرده گيري از دولت نهم در موضوعاتي مثل سوانح عادي و حوادث طبيعي را هم ناشي از عملكرد آن معرفي مي كردند و في المثل اگر به دليل بدي شرايط آب و هوايي تأخيري در پرواز يك هواپيماي مسافربري پيش مي آمد، در سطحي وسيع به آن مي پرداختند.
به رغم آن كه فلان نماينده محترم جناح اقليت نقدپذيري دولت اصولگرا را امري غيرواقعي ذكر كرده، دليل اين همه بي تابي براي صاحبنظران روشن است. خويشتنداري رئيس جمهور و دولت اصولگرا در برابر رفتارهاي غيرمنصفانه و تلاش در جهت حفظ مسير كلي سياست هاي اعلام شده دولت نظير اشتغال، توزيع عادلانه ثروت، تقويت واقعي بخش خصوصي و توجه به مناطق و اقشار محروم، ديگران را خواسته يا ناخواسته در معرض پرسش افكار عمومي قرار مي دهد كه: پس چنين عملكردهايي واقعاً شدني بود؟!
اين قلم بر آن نيست كه دولت و جريان اصولگرا از هر نقص و قصوري بري است. دولت نهم هم در معرض آفات و آسيب هايي در ساختار و كاركردش قرار دارد كه حتماً مي بايست در بوته نقد دوستداران و منتقدانش قرار گيرد، اما: نقدها را بود آيا كه عياري گيرند؟

*همشهري

عظمت ايران اسلامي و نقش پنهان مقام معظم رهبري عنوان سرمقاله امروز روزنامه همشهري به قلم محمدرضا زائري است كه در آن مي خوانيم: پس از برگزاري مانورهاي مقدماتي نظامي در منطقه خليج فارس و اعلام مقتدرانه دستيابي ايران به فناوري هسته اي هر كس از زاويه اي به اين موضوع مي نگرد .
شايد مشكلات پراكنده و كمابيش جدي موجود چشم را تار كنند اما واقع نگري و قضاوت منصفانه به اين نتيجه خواهد رسيد كه شرايط اجتماعي و سياسي داخلي و خارجي در چند سال اخير چنان پيچيده و گاه حساس بوده كه حتي بعضي صاحب نظران و كارشناسان نجات از بحران هاي خطرناك اين سالها را تصوري خوش بينانه مي دانستند چه رسد به اين كه كشورو ملت ما بخواهد پس از طي اين گردنه هاي دشوار ادعاي گردن افرازي و دشمن افزوزي داشته باشد .
امروز اما همان ايراني نه تنها خود را خوار و فرودست نمي بيند بلكه قاطعانه ايستاده تا آنچه شايسته و سزاوار آن است به دست آورد و بدون آنكه زور بگويد تسليم زور نباشد .
از اين دستاورد گرانبها همه بهره مي برند هم آنان كه رهبر انقلاب را در تعقيبات نمازخود دعا مي كنند و هر روز به هزار و يك دليل از جمله رفتارهاي نادرست چون مني كه گاه حتي منصوب يا منسوب ايشان هستيم رابطه عاطفي و اعتقادي چندان قوي با ايشان ندارند.
ملت ما درسال پيامبر اعظم عظمت و عزتي را تجربه مي كند كه پيشينيانش كمتر حلاوت آن را چشيده اند .
مي دانيم كه اين دستاورد حاصل عوامل متعددي است : پيروي ملت ما از اسلام ناب محمدي، نفس گرم وجان پاك امام خميني ، خون مقدس شهيدان، پايداري و ايستادگي انقلابي مردم و ... دراين ميان برجستگي نقش پنهان مقام معظم رهبري در شرايط حساس امروز چنان است كه بيش از همه عوامل بايد آن را قدر شناخت و سپاس گزارد.

*آفتاب يزد

شرط عقل و انصاف! عنوان سرمقاله امروز روزنامه آفتاب است كه در آن آمده است: مراحل مختلف پرونده هسته اي ايران، توجه رسانه هاي مختلف را در داخل و خارج از كشور به خود معطوف و زواياي مختلف زندگي مردم را تحت تاثير قرار داد.
اما آخرين مرحله از پرونده كه «اعلام خبر خوش هسته اي توسط رئيس جمهور» ناميده شد در اوج اين توجهات و تاثيرات قرار گرفت.
... كساني كه در ماه هاي گذشته شاهد بي مهري نسبت به مردان سابق هسته اي ايران بودند، گمان مي كردند كه رئيس جمهور در زمان اعلام خبر خوش هسته اي، حق مطلب را ادا خواهد كرد و بر بي مهري ها مهر پايان خواهد زد، اما اينگونه نشد و مردم تنها خبري را شنيدند كه رئيس جمهور آن را شادي بخش و افتخار آفرين مي دانست بدون آنكه از سياستمداران نقش آفرين در اين پروژه نامي برده شود. شايد سياست مدار كهنه كار ايراني و رئيس جمهور اسبق، اين برخورد را پيش بيني مي كرد و با همين پيش بيني، در مصاحبه با يك رسانه خارجي، بخش عمده خبر خوش را اعلام نمود!
... توجه به نقش دولت مردان سابق در موفقيت هاي اخير، فايده ديگري نيز داشت و برخي سياست مداران جديد را به توجهي دوباره به روش هاي مورد عمل اسلاف خويش و بازبيني در بعضي رفتارها و شعارها _ كه مي تواند هزينه هاي غيرضروري بر كشور تحميل نمايد _ تشويق مي نمود.
همچنين مي توانست از بزرگ نمايي برخي دستاوردها جلوگيري نمايد. اگر امروز برخي افراد بدون ارايه هيچگونه توجيه كارشناسي، دستاورد اخير هسته اي را مهم تر از ملي شدن صنعت نفت مي نامند، بايد دليل آن را در بي توجهي به راهبردها و راه كارها و نيز ميزان هزينه هايي دانست كه دولت هاي گذشته صرف آن براي پروژه هسته اي را معقول و منطقي مي دانستند. در حالي كه اكنون اين نگراني وجود دارد كه برخي تصورات در مورد بزرگي موفقيت اخير، عده اي از سياستمداران و مسئولان را قانع نمايد كه پرداخت هرگونه هزينه براي تعقيب بعضي روشن هاي مورد عمل اخير، قابل قبول و تحمل است.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
پربازدید ها
طراحی و تولید: "ایران سامانه"