روزنامه رسالت: سيد اعظم محمد نژاد
اخيراً يک آسيب شناس و متخصص علوم رفتاري از افزايش 30 درصدي زندگي مجردي دختران در کشور خبر داده است و گفته افزايش زندگي تک زيستي، گسترش پذيرش دختران در دانشگاهها و مراکز علمي و اشتغال آنها در سازمانها و نهادهاي دولتي و خصوصي باعث افزايش زندگي مجردي دختران شده است.
مجيد ابهري افزود: شروع زندگي مجردي در دختران از زندگي دانشجويي آغاز شده و از آنجا که اين نوع زندگي تمرين مستقيم براي زيستن است دختران به اين نوع زندگي عادت مي کنند به طوري که حتي بعد از پايان تحصيلات نيز به آن ادامه مي دهند.اين آسيب شناس اجتماعي تاکيد کرد: بروز اين پديده باعث گسترش خانواده هاي تک نفره و دشواري تشکيل خانواده مي شود. به گفته ابهري، افزايش فاصله خانوادگي از نگاه فرهنگي، يافتن استقلال مالي و عدم علاقه دختران به بازگشت باعث شده هر سال تعداد آنها روند صعودي پيدا کرده و نتيجه آن بروز و تعميق گسست نسلي شده است.
با اين حال بايد دانست که زندگي هاي مجردي علي الخصوص براي دختران آن هم در جامعه مانند ايران خطرات بروز افسردگي در ميان اين طيف از جامعه را به شدت افزايش مي دهد .
از آنجا كه مسائل و مشكلات بيماري هاي رواني به صورت مسائل اجتماعي،از جمله ازدواج،بروز مي كند اين مسئله باعث مي شود كه مشكلاتي براي فرد و خانواده پيش آيد.
در غالب پژوهش هاي علمي مشخص شده است که گرايش به پديده افسردگي در دختران مجرد بيشتر است تا زنان متاهل. همچنين ديده شده است كه تاخير در ازدواج سبب مي شود كه افراد تمايلات طبيعي خود را به تدريج ناديده بگيرند و دچار افسردگي و انزوا شوند و اگر ازدواج با معيارهاي صحيح و از روي علاقه صورت گيرد،مي تواند از بروز افسردگي جلوگيري كند . در واقع افرادي كه ازدواج كرده اند با خطر بسيار كمتري،براي ابتلا به بيماري رواني بخصوص افسردگي روبه رو هستند .
با اين حال بايد گفت پيشگيري از جابه جايي دختران هنگام تحصيل و يا پذيرش آنها در دانشگاههاي محل تولد و حضور در خانواده ها از جمله مواردي است که مانع زندگي مجردي دختران مي شود. از سوي ديگر سياستهاي تشويقي دختران براي زندگي با خانواده ها از يک طرف و گسترش فرهنگ ازدواج در دوران تحصيل از سوي ديگر مي تواند از وقوع فاصله عاطفي ميان دختران و خانواده ها جلوگيري کند.البته يک بررسي تازه نيز نشان مي‌دهد که ازدواج ، حتي يک ازدواج نه چندان موفق، در افراد افسرده نسبت به افراد شاد تقويت رواني بيشتري ايجاد مي‌کند.
تحقيقات قبلي نشان دهنده مزاياي رواني ازدواج بسته به کيفيت آن بود - يک ازدواج موفق زوجي شاد را به وجود مي‌آورد و برعکس.تحقيقات ديگر بيانگر آن بود که افراد افسرده که خوب ارتباط برقرار نمي‌کنند و نسبت به افراد شاد نياز به مراقبت و حمايت بيشتري دارند، ازدواج‌هاي ناشادتري دارند.بر اين اساس گروهي از پژوهشگران در دانشگاه ايالتي اوهايو در آمريکا فرض کردند که افراد شاد مزاياي رواني بيشتري از ازدواج کسب مي‌کنند تا افراد افسرده.
با اين حال بايد گفت افزايش زندگي ها مجردي در ميان دختران در نهايت به افزايش سن ازدواج و همچنين عدم ازدواج بخش قابل توجهي از دختران مي شود که اين امر در نهايت مي تواند موجب افزايش افسردگي و ساير بيماري هاي رواني در ميان آنان شود.
