کد خبر: ۱۶۸۲۷۹
تاریخ انتشار: ۰۷:۲۶ - ۱۹ دی ۱۳۹۰

 

ایسنا : علي فتح‌الله‌زاده، براي هواداران تيم آبي‌پوش پايتخت، نامي آشنا محسوب مي‌شود كه هميشه يادآور موفقيت‌هاي اين تيم و جذب بازيكنان تراز اول فوتبال ايران به باشگاه استقلال است؛ عملي كه فتح‌الله‌زاه از آن به عنوان «تركاندن بمب» ياد مي‌كند! وي امسال در استقلال بمب‌هاي زيادي تركاند و موفق شد جمعي از ستاره‌هاي فوتبال ايران را در تيم خود گرد هم بياورد. گفته مي‌شود كه او براي آوردن اين ستاره‌ها از چك شخصي خودش هم خرج كرده است؛ او البته اين مساله را انكار نمي‌كند و مي‌گويد: " اگر از چك شخصي خودم استفاده نمي‌كردم، اكنون نه خسرو حيدري در تيم بود، نه كرار، نه رحمتي، نه پژمان منتظري و نه تيموريان و اكنون تيم ما هم در رده دهم جدول دست و پا مي‌زد."

فتح‌الله‌زاده معتقد است موفقيتش در انجام وظايف مديريتي حاصل همفكري اعضاي هيات مديره باشگاهش است، اما در همين حال از كساني كه براي تيمش حاشيه درست مي‌كنند به شدت گله دارد. آن‌چنان كه مي‌گويد: " انسجام ما باعث شده است كه در اوج باشيم و برخي بخواهند به ما سنگ بزنند.‌"

در حالي كه استقلال در آستانه كسب جام قهرماني حذفي كشور است، كاپيتان محبوب آبي‌ها از جمع تيم جدا شد و به قطر رفت. فتح‌الله‌زاده كه ناراحتي‌اش را از اين بابت كتمان نمي‌كند در اين باره مي‌گويد: "اگر يك درصد احساس مي‌كردم كه قضيه "تيام" مطرح نيست، در ازاي 100 ميليارد تومان هم نمي‌گذاشتم مجيدي برود و به همين دليل هم اميدوارم نيت خير ما باعث شود كه در ادامه راه به مشكلي برنخوريم."

فتح‌الله‌زاده كه عضو هيات‌رئيسه فدراسيون فوتبال هم هست، به اين فدراسيون در دوره چهار ساله اخير نمره 12 مي‌دهد ولي در همين حال معتقد است اين فدراسيون در كارهاي زيربنايي خوب عمل كرده است و مهم‌تر از همه اين كه وي اعتقاد راسخ دارد كه براي كسب نتايج خوب بايد علي كفاشيان در سمت رياست فدراسيون باقي بماند. سخني كه البته در تضاد آشكار با نظر برخي ديگر از اعضاي هيات‌رئيسه فدراسيون فوتبال است.

علي فتح‌الله‌زاده، ساعتي ميهمان خبرگزاري دانشجويان ايران بود و درباره باشگاه استقلال، حاشيه‌هاي اين باشگاه، اساس‌نامه فدراسيون فوتبال، بحث‌هاي حاشيه‌اي درباره زمان انتخابات فدراسيون فوتبال، دلالي، ادبيات فوتبالي، كاهش سهميه‌هاي ايران در ليگ قهرمانان آسيا و مسائلي از اين دست به گفت‌وگو پرداخت.

متن كامل گفت‌وگوي علي فتح‌الله‌زاده را با ايسنا، در ادامه مي‌خوانيد.

* اجازه بدهيد ابتدا از استقلال شروع کنيم. عملکرد تيم را در نيم فصل اول ليگ برتر چگونه ديديد؟

در نيم فصل اول بازيكنان ما بسيار تلاش كردند و ما توانستيم در اين رقابت‌ها موفق باشيم. هرچند مي‌توانستيم بهتر از اين هم عمل كنيم. به نظر من امتياز چند بازي را در نيم فصل به راحتي از دست داديم اما همين كه در پايان نيم فصل با شش امتياز فاصله نسبت به تيم دوم صدرنشين بوديم، يك ركورد محسوب مي‌شد. مطمئنا وقتي تيمي قهرمان نيم فصل مي‌شود، طبيعي است كه عملكرد تيم و كادر فني آن مثبت بوده و ما هم از آن راضي هستيم.

* از ابتداي اين فصل و پس از اضافه شدن برخي ستاره ها به استقلال، رسانه‌ها از تيم شما با نام «کهکشاني» ياد مي کردند ولي از همان زمان هم شما در برابر اين تعبير، موضع منفي گرفتيد. اکنون نظرتان راجع به اين مساله چيست؟

متاسفانه در كشور ما از آنجايي كه تحليل‌ها سبقه رنگي دارند، از واقعيت‌ها فاصله مي‌گيرند و اين هم منحصر به ما نيست بلكه كل فوتبال ما به اين شكل است. اگر بخواهيم حرفه‌اي فكر كنيم، تيم هاي ديگري مانند سپاهان هم از مهره‌هاي ارزنده‌اي برخوردارند و حتي من موافق نيستم كه بگوييم پرسپوليس بازيكنان خوب ندارد. اگر پرسپوليس بازيكن خوب ندارد، پس چگونه است که هفت ملي‌پوش دارد؟ پيشترها اگر تيمي چهار ملي‌پوش داشت تيم خوبي محسوب مي‌شد. اين در حالي است كه به عنوان نمونه اکنون مهرداد اولادي جزو ملي‌پوشان پرسپوليس نيست. البته زماني تيم‌ها دچار استرس مي‌شوند و خوب نتيجه نمي‌گيرند. اگر بخواهيم فوتبال پيشرفت كند، نبايد علايق شخصي را در تحليل‌ها دخالت دهيم. رسانه‌ها اهرم محرك فوتبال هستند و بدون آن‌ها نمي‌شود باري را از زمين برداشت. متاسفانه اختلاف‌هاي بيهوده‌اي بين ما و مطبوعات رخ مي‌دهد. مثلا استقلال از اين بهتر كه نمي‌تواند باشد اما دو روزنامه شديدا به ما حمله مي‌كنند و وقتي چيزي پيدا نمي‌كنند به مسائلي مي پردازند كه تاسف‌آور است. من نمي‌خواهم اين مسئله را خيلي باز كنم اما خوانندگان خود عاقل هستند و مي‌بينند كه مثلا تيمي كه اكنون دهم يا نهم جدول است، به اندازه ما مورد حمله قرار نمي‌گيرد. به نظر من برخي افراد مغرضانه مي‌نويسند و همين جا به آنها مي‌گويم كه رفتارشان را تغيير دهند چون اگر اين بار كار به شكايت بكشد، ديگر بخششي از سوي ما در كار نخواهد بود. اين حق من نيست كه پايمال مي‌شود بلكه اين افراد، يك تيم مردمي را تخريب مي‌كنند. البته اين را نيز بايد بگويم كه اکثريت قريب به اتفاق روزنامه‌نگارها آدم‌هاي شريفي هستند ولي در بين آن‌ها معدود افرادي هستند كه طور ديگري رفتار مي‌كنند.

* آيا آن گونه که گفته مي شود براي جذب ستاره‌هاي جديد، علاوه بر اعتبار باشگاه از چک شخصي خود هم استفاده کرده‌ايد؟ اين کار حاصل تجربه مديريتي است يا ريسک؟

يك بخش از اين كار به تجربه برمي‌گردد و بخش ديگرش ريسك است. من آدم ريسك‌پذيري هستم. مثلا در ابتداي فصل كه مشغول بستن تيم بوديم، كار كمپ را هم شروع كردم. اين كار نزديك به 2 ميليارد تومان هزينه داشت و شايد اگر كس ديگري جاي من بود، مي‌گفت اول تيم را درست مي‌كنم و بعد به سراغ كمپ مي‌روم. اين در حالي بود كه احساس كردم اگر اين كار را شروع نكنم، ممكن است آن كمپ را از ما بگيرند و 70 ميليارد سرمايه باشگاه از بين برود. خدا مي‌داند كه من با چه سختي آن زمين را گرفتم. من تصور مي‌كنم كه ريسك‌پذيري من در ابتداي فصل جواب داد. من مي‌دانستم كه هواداران كاري به اين ندارند كه ما پول داريم يا نداريم. آن‌ها از مديرشان بازيكن خوب مي‌خواهند. اين در ذات استقلال و پرسپوليس است. من از تجربه گذشته‌ام استفاده كرده‌ و از چك شخصي خودم هم خرج كردم. از اين‌ها گذشته اعتماد بازيكنان هم براي جذب آن‌ها بسيار مهم است. بازيكناني مثل مهدي رحمتي، خسرو حيدري و جاسم كرار به دليل اعتمادي كه به من داشتند، به تيم آمدند. حتي فرهاد مجيدي سال گذشته قراردادش با ما تمام شده بود و يك تيم اماراتي قراردادي را جلوي او گذاشته بود تا امضا كند، اما خوشحالم كه كارهايم جواب داد و اكنون اين نتايج خوبي كه كسب كرده‌ايم، به دليل همان كارهاست. يقين بدانيد كه اگر از چك شخصي خودم استفاده نمي‌كردم، اكنون نه خسرو حيدري در تيم بود، نه كرار، نه رحمتي، نه پژمان منتظري و نه تيموريان و اكنون تيم ما هم در رده دهم جدول دست و پا مي‌زد.

* پيش از آن که استقلال و پرسپوليس صاحب هيات مديره شوند گفته بوديد که اين دو باشگاه را به تنهايي، راحت‌تر مي شود اداره کرد. آيا هنوز هم به اين حرف معتقديد؟

طبيعي است كه وقتي براي انجام كاري، يك گروه داشته باشيد، بهتر عمل مي‌كنيد. تنهايي فشار زيادي به آدم مي‌آيد. هيات مديره باشگاه استقلال و به ويژه رييس هيات مديره بسيار خوب كار مي‌كنند و در كارها پا به پاي من مي‌آيند. ما اوايل خيلي متفرق بوديم اما به تدريج فكر‌هايمان يكي شد. اميدوارم اين ثبات و همفكري تا جايي ادامه پيدا كند كه بتوانيم جام‌هاي قهرماني را به هواداران تقديم كنيم.

* به نظر مي‌رسد که هواداران استقلال به خاطر نتايجي كه اين تيم گرفته براي اولين بار در اين فصل بيشتر از پرسپوليسي‌ها شده‌اند.

هواداران نسبت به ساليان گذشته، تفاوت پيدا كرده‌اند. اين طبيعي است كه هواداران ما اكنون بيشتر از پرسپوليسي‌ها باشند چرا كه هواداران جوان و نوجوان به قهرماني و نتايج خوب توجه مي‌كنند و هر تيمي كه قدرتمندتر باشد، به سمت آن مي‌روند. البته هواداران سن و سال دار و قديمي هم هستند كه چه پرسپوليسي و چه استقلالي باشند، برايشان فرقي نمي‌كند كه تيم‌شان كجاي جدول باشد اما بهتر بودن و نتايج خوب گرفتن و همچنين حضور ستاره‌ها در جذب تماشاگران جديد موثر است.

* از عملکرد کادر فني تيم راضي هستيد؟

من از قديم به ثبات مديريت معتقد بودم. قرارداد آقاي مظلومي با باشگاه استقلال دو ساله است و اين يعني مظلومي قراردادي براي سال آينده با ما ندارد اما اگر او در تيم موفق باشد و حداقل يك جام كسب كند، چرا از دستش بدهيم؟ تا زماني كه كادر مربي‌گري در تيم موفق باشد، دست به تركيبش نمي‌زنم مگر اينكه خود آقاي مظلومي نخواهد با ما ادامه دهد.

* به خوبي مي دانيد که هميشه از امير قلعه نويي به عنوان جانشين احتمالي سرمربي استقلال نام برده مي شود. در اين باره چه نظري داريد؟

مي‌دانيد كه من قلعه‌نويي را خيلي دوست دارم و اگر اكنون استقلال در شرايطي بود كه خوب نتيجه نمي‌گرفت و مي‌خواستيم كادر فني را تغيير دهيم، او اولين گزينه من بود اما اكنون که در آستانه گرفتن جام هستيم چرا بايد كادر فني را تغيير دهيم؟ حتي مي‌گويم كه خود قلعه‌نويي هم به اين مساله اذعان دارد. من هر گاه كمبودي در تيم احساس كنم، در زمان خودش آن كمبود را برطرف مي‌كنم. به عنوان نمونه وقتي كه ديدم در خط حمله مشكل داريم، يك بازيكن خوب جذب كرديم و همچنين يك مدافع بسيار خوب كه سابقه بازي در آستون ويلا و بولتون را دارد به تيم آورديم.

* اجازه بدهيد کمي هم درباره حاشيه‌هاي تيم صحبت کنيم. با وجود صدرنشيني استقلال و نتايج خوب اين تيم در فصل جاري همچنان عليه اين تيم هجمه‌هايي صورت مي‌گيرد. شما علت اين هجمه‌ها را چه مي‌دانيد؟

من پيش از اين فكر مي‌كردم كه اگر تيمي در صدر جدول باشد، حاشيه‌هاي كمتري دارد اما حالا مي‌بينم كه استقلال و پرسپوليس هر جاي جدول كه باشند، از حاشيه‌ها در امان نيستند. البته من نمي‌خواهم به پرسپوليسي‌ها توهين كنم اما الان بين ما كه صدرنشين هستيم و پرسپوليس كه نهم است، از نظر حاشيه چه فرقي وجود دارد؟ بنابراين نتيجه مي‌گيريم كه عده‌اي مي‌خواهند براي ما حاشيه درست كنند ولي ما بايد مقاومت كنيم و با دور كردن حاشيه‌ها به فكر كسب جام باشيم.

* اين درست است که مي گويند شما حاشيه‌هاي تيم را جمع مي کنيد نه پرويز مظلومي؟

بله. جمع كردن حاشيه‌ها يك كار مديريتي است كه من با كمك كادر فني و بازيكنان آن را انجام دادم. من همين جا از بازيكنان باتجربه تيمم تشكر مي‌كنم كه در اين راه من را كمك كردند. من هميشه گفته‌ام كه اگر بازيكني رضايت‌نامه بخواهد به او مي‌دهم. پس از پايان نيم فصل گفتند كه رحمتي و تيموريان مصاحبه كرده‌اند و عليه من چيزي گفته‌اند اما آن‌ها چون باتجربه هستند، پيش از آنكه من بخواهم چيزي بگويم، مصاحبه كردند و آن صحبت‌ها را تكذيب كردند و گفتند هيچ گاه عليه من موضع نمي‌گيرند. من هيچ وقت نمي‌گذارم ارتباطم با بازيكنان قطع شود تا برخي از اين فرصت براي سم‌پاشي استفاده كنند. اما شما تصور كنيد اگر آندو و رحمتي آن صحبت‌ها را تكذيب نمي‌كردند، چه حاشيه‌اي در تيم درست مي‌شد! يا درباره مسئله جباري و كرار هم اگر آن حاشيه‌ها را جمع نمي‌كرديم و جباري به تيم بازنمي‌گشت، ممكن بود ضرر كنيم و حتي فاتح داربي نباشيم. اين بازيكنان سرمايه‌هاي باشگاه هستند. من حتي درباره كرار هم تلاش زيادي كردم كه در تيم بماند اما گاهي تلاش‌ها بي‌نتيجه مي‌مانند. در موفقيت مديريتي من پورحيدري، مظلومي، نظري و اميري بسيار من را ياري كردند. مجموعه باشگاه با هم يكدل هستند و بارها را به كمك هم به دوش مي‌كشند. همين انسجام هم باعث شده است كه در اوج باشيم و برخي بخواهند به ما سنگ بزنند. من مطمئن هستم که در نيم فصل دوم حاشيه‌هاي سخت‌تري در انتظارمان است.

* درباره دوري کردن از حاشيه‌ها چقدر با بازيکنان تيم صحبت مي‌کنيد؟

هم من با بازيكنان درباره دوري از حاشيه‌ها صحبت مي‌كنم و هم آن‌ها مراقب اين مسائل هستند. مثلا روزي كه با عمران زاده برخورد و از تمرين اخراجش كردم، رحمتي به من گفت كه او دلش بسيار پاك است و كاش مي‌گذاشتم در تيم بماند. من آن روز به رحمتي گفتم كه اگر به جاي حنيف پسر خودم هم بود همين كار را مي‌كردم. من به بازيكنانم مانند پسرم نگاه مي‌كنم. حنيف بازيكن كوچكي نيست كه براي بازگشت به تيم نياز داشته باشد به من زنگ بزند چون ما به حضورش نياز داريم اما با اين حال بعدازظهر همان روز با من تماس گرفت و به دليل صحبت‌هايش عذرخواهي كرد و حتي به دليل معرفت بالايي كه دارد به من گفت حاضر است قرارداد سفيد امضايي را براي پنج سال با ما ببندد. به هر حال خاصيت فوتبال اين است كه بازيكنان تحت فشار رواني بازي، گاهي پرخاش كنند و در اين ميان اگر تيمي ببازد، بازيكني كه بزرگ‌تر است، فشار بيشتري احساس مي‌كند و ممكن است صحبت‌هايي خلاف عرف بر زبان بياورد.

* مصدوميت خسرو حيدري و ادامه‌دار شدنش هم بسيار در رسانه‌ها پيگيري شد.

وقتي حيدري براي بازگشت به ميادين عجله كرد، طبيعي بود كه مصدوميتش تشديد شود. بازيكن، مربي و پزشك حرفه‌اي مي‌دانند كه پارگي همسترينگ خود را نشان نمي‌دهد و حتي ممكن است اين پارگي 9 سانت باشد و بازيکن متوجه نشود و اگر دو روز تمرين نكند احساس كند كه هيچ مشكلي ندارد اما اگر در آن حال فوتبال بازي كند، ممكن است آن پارگي تشديد شود. حيدري هم همين اشتباه را كرد و دچار مشكل شد. اميدوارم اين بار كاملا مراقبت كند و با آمادگي كامل بازگردد. شرايط امروز او خوب است ولي ما گفته‌ايم كه اگر احساس مي‌كند بايد بيشتر استراحت كند اين كار را بكند چون فينال جام حذفي براي ما بسيار مهم است و به حضور او در آن بازي نياز داريم.

* مي گويند شما پول زيادي در باشگاه استقلال خرج کرده‌ايد. حتي گفته مي‌شود برخي‌ها به وزارت ورزش آمار داده‌اند كه استقلال 15 تا 20 ميليارد هزينه كرده است. اين حرف را تاييد مي کنيد؟

من هميشه غصه مي‌خوردم و از رسانه‌ها گله‌مند بودم كه چرا اين مسئله در هيچ جا مطرح نمي‌شود. مسئله دقيقا اين است كه پولي كه ما و پرسپوليس در ابتداي فصل گرفتيم، يكسان بود. من با آن پول اين بازيكنان را گرفتم و آن‌ها آن بازيكنان را. حتي يك بار مسئولي از من پرسيد كه آيا 20 ميليارد تومان براي باشگاه خرج كرده‌ام؟ كه من در جوابش گفتم مگر قرار نيست كه به ما و پرسپوليس 6 ميليارد تومان بدهيد؟ پس دو حالت پيش مي‌آيد. يا من مديريت كرده‌ام و بازيكنان بزرگ را ارزان خريده‌ام كه همين هم هست و بايد از من تشكر كنيد و يا بازيكنان را گران خريده‌ام و پول اضافه را از جيب خودم خرج كرده‌ام؛ يعني از جيب خودم به جيب دولت ريخته‌ام، پس باز هم بايد از من تشكر كنيد. ما بايد تراز مالي خود را هر سال به وزارت ورزش بدهيم و تاييد آن‌ها را بگيريم. من براي استقلال زحمت كشيده‌ام و با مديريت پولي كه در اختيار داشتم، بازيكنان خوبي خريده‌ام اما برخي مي‌خواهند زحمات من را خدشه‌دار كنند. نمونه بارز اين تلاش‌ها، جذب خسرو حيدري است. من در روز آخري كه با او صحبت كردم از 12 شب تا 6 صبح با يكديگر مذاكره مي‌كرديم. در اين زمان مبلغ قرارداد او 200 ميليون تومان كم شد و من اگر اين تخفيف را از هر كدام از بازيكنان جديد گرفته باشم، همان 6 ميليارد تومان مي‌شود.

* آقاي رويانيان در جايي گفته است که پرسپوليس هم اندازه استقلال پول گرفته است ولي مديرانش بلد نيستند مانند استقلالي‌ها از بي پولي ناله کنند. نظر شما چيست؟

من اهل ناله و گريه نيستم ولي حرف‌هايم را مي‌زنم. با اين حال مي‌گويم حاضرم گريه كنم اما تيمم گريه نكند! همچنين ضمن احترامي كه براي آقاي رويانيان قائلم، مي‌گويم كه او درست مي‌گويد. از آن جايي كه من براي استقلال پول گرفته‌ام، پرسپوليس هم همان اندازه پول گرفته است اما از آن جاهايي كه آقاي رويانيان براي پرسپوليس پول گرفته است، به ما پولي داده نشده است! آن جاها هم دست خود آقاي رويانيان بود كه توانست اين كار را انجام دهد.

* جريان آن 50 درصد هزينه‌اي که گفته مي‌شود قرار بوده وزارت ورزش به شما بدهد ولي هنوز نداده چيست؟

در زمان هيات مديره قبلي گفته شده بود كه اگر آن‌ها 50 درصد هزينه‌هاي باشگاه را تامين كنند، وزارت ورزش نيز 50 درصد باقي مانده را تامين مي‌كند اما آن‌ها قبول نكردند. با اين حال اكنون كه من و هيات مديره جديد توانسته‌ايم 50 درصد خودمان را تامين كنيم، وزارت ورزش آن 50 درصد سهم خودش را هنوز نداده است! البته وزارتخانه قول‌هايي داده است و در حال پيدا كردن راهكارهايي هستيم كه مشكل را حل كنيم. مجلس هم در اين راه به ما ياري مي‌دهد. فكر مي‌كنم تا پايان فصل مشكلات مالي حل شود. من و آقاي رويانيان همچنين جلسه‌اي با آقاي لاريجاني، رييس مجلس شوراي اسلامي داشتيم كه آنجا به ما گفتند هيات دولت مي‌تواند با تصويب قانوني، به دو باشگاه كمك كند و مجلس هم آن قانون را خواهد پذيرفت.

* فرهاد مجيدي هم که با رفتنش از استقلال موجي از حرف و حديث به راه انداخت!

از رفتن مجيدي خيلي ناراحتم. ما دو بازي پيش رو داشتيم كه پس از آن بتوانيم يك جام كسب كنيم. او نزديكي‌هاي كسب جام از تيم رفت. من ساعت‌ها نشستم و با او صحبت كردم كه اگر شرح مذاكرات من را بشنويد، به حال من گريه مي‌كنيد. از سوي ديگر مسئله دختر فرهاد، من را متاثر كرده بود و ما با اينكه از رفتن او ناراحت و حتي ترسان بوديم، با اين كار موافقت كرديم. حالا هم اميدوارم نيت خير ما به ما كمك كند كه در ادامه راه به مشكلي برنخوريم. اين را نيز بگويم كه اگر يك درصد احساس مي‌كردم كه قضيه "تيام" مطرح نيست، در ازاي 100 ميليارد تومان هم نمي‌گذاشتم مجيدي برود. ضمن اينكه ما يك سال ديگر با او قرارداد بستيم تا پس از الغرافه بار ديگر به استقلال بازگردد.

* گفته مي‌شود كه رفتن مجيدي به الغرافه سياست شما بوده است که او در آن تيم به پرسپوليس در ليگ قهرمانان آسيا گل بزند!

(با خنده و به شوخي) جنگ دو گونه است؛ يكي كلاسيك و ديگري پارتيزاني. در جنگ پارتيزاني شما كماندوهايتان را مي‌فرستيد كه به حريف ضربه بزنند و بازگردند.

* آينده استقلال را در پايان اين فصل چگونه پيش بيني مي‌کنيد؟

بارها در رسانه‌ها گفته‌ام كه اگر مديري سه سال فرصت داشته باشد، احتمال موفقيت در آسيا را دارد. اكنون هم پاي حرفم هستم و مي‌گويم كه سال آينده به فينال ليگ قهرمانان آسيا راه پيدا مي‌كنيم. البته امسال هم نااميد نيستيم. اگر پلي‌آف‌ها را ببريم و به مرحله گروهي صعود كنيم فكر مي‌كنم كه ما بهترين نماينده ايران مي‌شويم. ليگ قهرمانان آسيا رقابت بزرگي است و رفته رفته سخت‌تر هم مي‌شود. شما در بازي‌هاي ملي مثلا مي‌دانيد كه با قطر بازي مي‌كنيد يا ژاپن، يا كره شمالي. اما در ليگ قهرمانان، ما بايد با تيم‌هايي بازي كنيم كه بازيكنان برزيلي يا اروپايي دارند.

* گويا شما از نحوه برخورد دوگانه کميته انضباطي فدراسيون فوتبال با آندرانيک تيموريان و علي کريمي هم گله داشتيد؟

من نمي‌خواستم از علي كريمي اسم ببرم اما شما ديديد كه وقتي آندرانيك تيموريان در يك بازي حرفي به هم‌بازي‌اش زده بود، اخراج شد و يك بازي هم كميته انضباطي او را محروم كرد و در مجموع دو بازي و نيم در تركيب ما نبود. اما با علي كريمي كه آن صحبت‌ها را درباره سازمان ليگ انجام داده بود، هيچ برخوردي نشد. ضمن اينكه دو روز پس از داربي براي ما بازي گذاشتند ولي پرسپوليس چهار روز بعد بازي كرد. آن وقت مي‌گويند كه من دوست عزيز محمدي هستم! البته راست مي‌گويند اما عزيز محمدي از اين دوستي سوء استفاده مي‌كند. نمونه‌اش همين فينال جام حذفي است كه ابتدا قرار بود در تهران برگزار شود ولي وقتي ما به فينال رسيديم، گفتند بايد جاي ديگري برگزار شود. ما مطلقا با بازي در شيراز موافق نبوديم چرا كه انصاف مي‌گفت هر تيم يك شهر را بگويد و بعد قرعه‌كشي كنيم اما اين طور نشد و ما هم براي آنكه حرف و حديثي پيش نيايد و به مردم بوشهر هم احترام گذاشته باشيم، قبول كرديم كه در شيراز بازي كنيم. مخالفت ما هم با بازي در شيراز بيشتر به خاطر زمين ناهموار آن شهر بود چون مي‌ترسيم در آن بازي به مصدومان تيم ما اضافه شود.

* تاريخ بازي شما برابر ذوب آهن هم تغيير كرد. شنيده مي‌شود كه داربي هم يك روز جلوتر مي‌افتد و شما مجبوريد چهار روز بعد از فينال جام حذفي با پرسپوليس در داربي بازي كنيد.

به هر حال اين هم در راستاي مشكلاتي است كه ما تاكنون داشته‌ايم. اكثر تيم‌ها در جام حذفي كنار رفتند و ما و شاهين مانده‌ايم. وضعيت ما هم كه مشخص است. بايد در ليگ قهرمانان آسيا هم برابر ذوب آهن بازي كنيم. بازي پرسپوليس هم كه اهميت فراواني براي ما دارد. جز اين كه زجر بكشيم و اين شرايط را تحمل كنيم، چه كار ديگري مي توانيم انجام دهيم.

* يعني شما قبول مي كنيد كه چهار روز بعد از فينال حذفي به مصاف پرسپوليس برويد؟

ما نمي توانيم اين شرايط را تحمل كنيم. به هر حال توانايي بازيكنان ما حدي دارد. نهايتش اين است كه در يك بازي حاضر نمي‌شويم و سه بر صفر مي‌بازيم. شما شرايط تيم ما را در برابر تيم سپاهان ديديد. ما در شرايطي به مصاف اين مدعي رفتيم كه هفت بازيكن اصلي‌مان را در اختيار نداشتيم و تنها به خاطر غيرت كادر فني و بازيكنان توانستيم مساوي كنيم. اگر هر تيم ديگري به جاي ما بود ، سه تا چهار گل از سپاهان مي‌خورد. چون رفاقتي هم با عزيز محمدي داريم نمي‌توانيم حرفي بزنيم، اما شرايطي كه به وجود آمده منصفانه نيست.

* استقلال در شرايطي كرار را به شاهين بوشهر داد كه گفته مي‌شد شرط شما بازي نكردن كرار در فينال است. خودتان كمتر درباره اين مساله صحبت كرده‌ايد. قضيه چك 100 ميليوني شاهين بوشهر كه دست شماست چيست؟

من براي افراشته احترام بسياري قائلم. ما با ايشان صحبت‌هايي كرديم و درباره اين مساله به توافق‌هايي رسيديم، اما متاسفانه برخي‌ها كه معلوماتي ندارند، انتقاداتي كردند و گفتند مگر مي‌شود بازيكن را به شرط بازي نكردن در يك بازي به تيم ديگر منتقل كرد، اما آنها بايد بدانند كه در زمستان سال گذشته پاركر به شرطي از چارلتون به چلسي رفت كه در بازي رودر روي دو تيم بازي نكند. يا كرسپو با اين شرط از چلسي به ميلان رفت كه در بازي رو در رو در ليگ قهرمانان بازي نكند. رئال هم براي گرفتن يك بازيكن چنين شرايطي را پذيرفت.

* يعني اين توافقي كه انجام شده كتبي است؟

اصلا قرارداد كتبي براي ما اهميتي ندارد. صحبتي با افراشته انجام داديم و ايشان هم پذيرفت. من اطمينان دارم كه حرف افراشته معتبرتر از يك قرارداد كتبي است.

* حالا اين شرطي كه گذاشته‌ايد به خاطر چه بود؟

ما تنها مي خواستيم اختلافاتي كه وجود داشت به زمين بازي كشيده نشود وگرنه حضور يك بازيكن در تيم حريف نمي‌تواند براي تيم بزرگي مانند استقلال مشكل‌زا باشد. با اين حال من حتي يك جا هم نديده‌ام كه افراشته بگويد كه زير قولشان مي‌زنند و از كرار استفاده مي‌كنند. اگر قرار به ايجاد چالش بود ما همان طور كه اختيار داشتيم درباره زمين محل برگزاري فينال اظهار نظر كنيم، با انتخاب شيراز به عنوان ميزبان فينال مخالفت مي‌كرديم. ما به احترام مردم بوشهر پذيرفتيم كه در آنجا بازي كنيم.

* باشگاه پرسپوليس اخيرا تمام ليدرهاي خود را اخراج کرده است. وضعيت ليدرهاي باشگاه استقلال به چه صورت است؟

ليدرهاي ما خيلي خوب هستند و خيلي خوب هم از ما حمايت كرده‌اند. آن‌ها سربازاني هستند كه در سرما و گرما كار مي‌كنند و ما از آن‌ها راضي هستيم اما قصد داريم ساختارمان را به‌روز كنيم. وقتي ساختار درست شود، ليدر هم جايگاه خود را پيدا مي‌كند. امروز مي‌بينيد كه پرخاشگري تماشاگران نسبت به قبل خيلي كمتر شده است.

* اين روزها پديده «دلالي» نقل محافل ورزشي است. شما به عنوان کسي که سال‌ها در فوتبال حضور داشته‌ايد در اين باره چه ديدگاهي داريد؟

چون خودم با دلال‌ها كار نمي‌كنم، هيچ مشكلي از اين بابت ندارم. من در مذاكره با بازيكنان حتي با مدير برنامه‌ي آن‌ها هم كاري ندارم و مي‌گويم كه مستقيم بايد با بازيكن صحبت كنم. در برخورد با مسئله دلالي هم درست نيست كه فقط يك طرف قضيه را نگاه كنيم. آن كس كه پول مي‌گيرد مقصر است و آن كس هم كه پول مي‌دهد تقصير دارد. ضمن اينكه نبايد با آبروي افراد بازي كنيم. اگر كسي قتل انجام دهد يا دزدي كند، قوه قضاييه او را دادگاهي و محكوم مي‌كند و ممكن است او را به زندان بفرستد اما ديگر بر سر در خانه آن فرد تابلو نميزنند كه اين فرد دزد است يا قاتل! تا زماني كه مراجع قضايي عليه كسي حكمي صادر نكرده‌اند نبايد از او نام ببريم. به عنوان نمونه سر مسئله آكادمي استقلال، فردي كه گفته بود 10 ميليون تومان پول داده است، سندي آورده بود که بعدها معلوم شد براي خودش اتومبيل خريده و آن حرف‌ها را مي‌زند. ما هم با او برخورد كرديم و حكم جلبش را گرفتيم. آبروي افراد خيلي ارزش دارد و با نشان دادن تصاوير متهمان در تلويزيون مشكلي حل نمي‌شود. من هم خيلي از اين دلال‌ها را مي‌شناسم اما آن‌ها نتوانستند سر من كلاه بگذارند. آن‌ها خيلي به من فشار مي‌آوردند و اوايل فصل بازيكناني را مي‌خواستند به من تحميل كنند اما من نپذيرفتم و اين حاشيه‌سازي‌ها كه اكنون مي‌شود هم تركش همان نپذيرفتن‌هاست.

* برخي مي‌گويند که فدراسيون در قبال کلاهبرداري دلالان مقصر است. ميزان وجود دلالي را در فوتبال ما را چه اندازه مي‌دانيد؟

برخي از اين كلاه‌برداري‌ها به فدراسيون ربطي ندارد. مثلا بازيكني كه عشق خارج رفتن دارد، فريب كسي را خورده و هرچه او گفته انجام داده است و حالا مي‌گويد كه سرش كلاه گذاشته‌اند. اين ديگر به فدراسيون چه ربطي دارد؟ فوتبال ما كم‌آلوده‌ترين فوتبال دنياست. البته حرف من به اين معني نيست كه همه چيز فوتبال ما پاك است ولي در مجموع نسبت به ساير كشورها بهتر است.

* شما جايي گفته ايد که ادبيات آقاي رويانيان را نمي پسنديد. منظورتان از اين حرف چه بود؟

من رويانيان را دوست دارم اما گفتم كه او با ادبيات ورزشي آشنا نيست و زود به او برمي‌خورد! مثلا آن‌ها گفتند دنيزلي را آورده‌اند و من گفتم پرسپوليس را با دنيزلي مي‌بريم. شما مي‌دانيد كه اين حرف در دنياي فوتبال حرف بدي نيست. اما رويانيان به من گفت كه چون ما با هم دوست هستيم نبايد اين حرف را مي‌زدم! يا مثلا اگر به كسي بگوييد مثل تراكتور است بدش مي‌آيد اما اگر در فوتبال به يك بازيكن بگوييد مثل تراكتور همه را كنار مي‌زند و پيش مي‌رود، خوشش هم مي‌آيد. يا مثلا رويانيان گفت كه پرسپوليس كهكشاني شده است و من گفتم تيم كهكشاني پرسپوليس را مي‌بريم. اين‌ها كري‌خواني است. البته رويانيان خيلي زحمت مي‌كشد و من اين زحمات را درك مي‌كنم و اميدوارم موفق باشد.

* واقعا معتقيد که در داربي 74 هم پرسپوليس را مي‌بريد؟

بله! با تمام احترامي كه براي پرسپوليسي ها قائل هستم مي‌گويم كه آن‌ها را در بازي برگشت هم خواهيم برد ولي مطمئنم كه دنيزلي سال آينده پرسپوليس را درست مي‌كند.

* از بحث تيم فوتبال استقلال که بگذريم بار ديگر مساله واگذاري سهام اين باشگاه مطرح مي‌شود. بالاخره تکليف اين واگذاري به کجا انجاميد؟

ما در كميته‌ خصوصي سازي كارهايمان را كرده‌ايم، اسناد و استانداردهاي خصوصي سازي را انجام داده‌ايم و با كمك سازمان ليگ به دنبال اجراي اين برنامه هستيم. استقلال و پرسپوليس در كش و قوس واگذاري هستند و من فكر مي‌كنم امسال بتوانيم 30 درصد سهام اين دو باشگاه را واگذار كنيم.

* خودتان هم جزو مشتريان اين 30 درصد سهام هستيد؟

خير! من گفته بودم كه اگر 100 درصد سهام واگذار مي‌شود، مقداري سهام خواهم خريد كه بتوانم در باشگاه به عنوان عضو هيات مديره حضور داشته باشم. اين 30 درصدي هم كه فعلا واگذار مي‌شود احتمالا به هواداران مي‌رسد، ولي در پايان پروژه‌ قرار است حدود 70 درصد سهام دو باشگاه به بخش خصوصي واگذار شود. به هر حال ما اگر بخواهيم خصوصي بودن استقلال و پرسپوليس واقعي باشد، بايد سهام دو باشگاه را واگذار كنيم.

* اينكه شما براي بعضي از اعضاي هيات مديره استقلال جهت حضور در برخي كميته‌ها حكم صادر كرده‌ايد، خلاف قانون نيست؟

اعضاي هيات مديره باشگاه بايد رييس كميته‌هاي مختلف باشند ، بنابراين بر اساس حكمي كه صادر كرديم، جواد زرينچه به عنوان رييس كميته‌ استعداديابي باشگاه و آقاي فرزامي به عنوان رييس كميته‌ اقتصادي منصوب شدند.

* اگر اجازه بدهيد روند بحث را از باشگاه استقلال به فدراسيون فوتبال انتقال دهيم. شما به عنوان يکي از اعضاي هيات رئيسه فدراسيون فوتبال، عملكرد اين فدراسيون را در دوره خير چگونه ارزيابي مي کنيد؟

سيستمي كه اكنون در حال اجرا است براي بار اول است كه اجرا مي‌شود. پيش از تشكيل ساختار كنوني، فوتبال ما يك سال در تعليق به سر مي‌برد. اكنون و با جميع شرايط، فدراسيون فوتبال به نظر من نمره قبولي 12 مي‌گيرد، اما در مسايل زيربنايي و زيرساختي نمره‌اش 17 است. منظورم از مسايل زيربنايي، آموزش، آكادمي‌ها و تيم‌هاي پايه است. همچنين استخدام كي‌روش در تيم بزرگسالان نيز در همين دسته قرار مي‌گيرد. در مجموع من فكر مي‌كنم سال آينده بهتر مي‌شود درباره عملكرد فدراسيون نظر داد.

* درست است که گفته‌ايد به دليل درگيري در کارهاي باشگاه استقلال، تمايلي براي کانديداتوري رياست فدراسيون نداريد؟

من نگفتم درگير هستم، بلكه گفتم اگر كفاشيان جلو بيايد من نمي‌آيم. بحث حامي كفاشيان بودن يا نبودن هم نيست. من هميشه به ثبات مديريت اعتقاد داشتم و اكنون نيز پاي حرف خودم هستم. من معتقدم اگر كفاشيان را حفظ كنيم، نتيجه‌ خوبي خواهيم گرفت. چهار سال زمان كمي براي ارزيابي عملكرد يك فدراسيون است و به نظر من بايد دور دوم را نيز به كفاشيان فرصت دهيم، اما اگر كفاشيان نخواهد كار را ادامه دهد، ممكن است من براي رياست فدراسيون نامزد شوم.

* به نظر شما صف بندي اعضاي هيات رئيسه فدراسيون فوتبال در برابر يکديگر و شائبه دخالت دولت در تصميمات مجمع، به فوتبال ما آسيب نمي‌زند؟

ما به عنوان اعضاي مجمع بايد تلاش كنيم كه از كسي تاثير نپذيريم و كسي كه از خانواده‌ فوتبال است و زحمت مي‌كشد، را مورد حمايت قرار دهيم. به عقيده من كفاشيان پس از چهار سال مديريت در فوتبال ديگر جزوي از خانواده‌ فوتبال شده است. ضمن اين كه وي پيش از اين نيز سابقه ورزشي داشته است و بايد بگوييم بسيار بهتر از كساني است كه به يكباره از بيرون به ورزش مي‌آيند.

* اما به نظر مي‌رسد هنوز بسياري از اعضاي مجمع شرح وظايف و اختيارات خود را به خوبي نمي‌دانند.

من فكر مي‌كنم در دور بعد اعضاي مجمع كاملا سوار بر كار خواهند شد و به وظايفشان كاملا آشنا مي‌شوند. البته اين را نيز بگويم كه اساسنامه اصلاح شده حاضر، باز هم جاي كار دارد و به عقيده من چند بند آن بايد تغيير كند كه البته وقت براي اين كار زياد است.

* گويا شما طرح ديگري براي تغيير اساس نامه و نحوه انتخاب نواب رئيس فدراسيون داشته‌ايد. درباره اين طرح توضيح مي دهيد؟

من تنها كسي بودم كه در هيات رييسه بر روي اين مساله طرفدار نداشتم! اعتقادم اين است كه رييس فدراسيون نبايد سه نايب رييسش را انتخاب كند و طوري هم نباشد كه او نتواند هيچ كدام را انتخاب كند. در اساسنامه آمده است كه رييس فدراسيون مي‌تواند به نايب رييس اولش اختيارات بدهد و يا اين كار را نكند. به نظر من رييس بايد بتواند نايب رييس اولش را انتخاب كند تا در صورت نياز اختيارات تام به او بدهد و خود بر كارها نظارت كند، اما نايب رييس دوم چون بر طبق اساسنامه رييس سازمان ليگ هم هست، بايد استقلال داشته باشد و از كسي دستور نگيرد. در اين باره مي‌توان به اتحاديه فوتبال انگليس اشاره كرد. دومين دليل من براي ارائه اين طرح اين است كه وقتي رييس، سه نايب رييسش را انتخاب كند، به اضافه خودش مي‌شوند چهار نفر و آن وقت كافي است راي يك نفر ديگر از اعضاي هيات رييسه را به خود جلب كنند؛ در آن صورت تمام لايحه‌هايي كه وارد هيات رييسه ‌شود، تصويب مي‌شوند و ساير اعضا عملا بيکار مي‌شوند.

* قبول داريد که در حال حاضر بين اعضاي هيات رئيسه فدراسيون، اختلاف سليقه زيادي وجود دارد؟

نمي‌دانم چرا دوستان ما اصرار دارند كه اختلاف سليقه‌ها را كتمان كنند. اختلاف سليقه باعث رشد فوتبال مي‌شود. ما مي توانيم در عين اختلاف سليقه از يكديگر حمايت كنيم. اعضاي هيات رييسه فدراسيون فوتبال با يكديگر اختلاف سليقه دارند، اما دشمن هم نيستند و اگر اين اختلاف سليقه‌ها به دشمني تبديل نشوند، سازنده و خوب هستند. اين اختلاف سليقه ها، فعلا از اعتدال خارج نشده اند. به عنوان نمونه در آخرين جلسه هيات رييسه، نظر من براي اولين بار با اكثريت آرا تصويب و 15 اسفند به عنوان زمان برگزاري انتخابات فدراسيون تعيين شد.

* اين روزها زياد مي‌شنويم که از «ادبيات فوتبالي» به عنوان واژه‌اي براي توصيف کلام سخيف استفاده مي‌شود. به نظر شما براي برطرف کردن اين نگاه چه بايد کرد؟

من فكر مي‌كنم كه اين بخش از كار، وظيفه رسانه‌ها است. آن‌ها بايد به ما ياد بدهند كه چطور صحبت كنيم، چرا كه رسانه‌ها در حوزه ادبيات قلم فرسايي مي‌كنند.

* ولي برخي از اهالي ورزش انتظار دارند عين گفته‌هايشان چاپ شود!

اين حرف شما هم درست است، ولي اميدوارم اين مسايل هم در فوتبال ما حل شوند.

* آيا كاهش سهميه ايران در ليگ قهرمانان آسيا به حق بود؟ به عنوان نمونه اگر ما در کميته اجرايي کنفدراسيون فوتبال آسيا نماينده داشتيم، اوضاع تفاوت نمي‌کرد؟

حق ما اين بود كه سه سهميه در آسيا داشته باشيم و وقتي سهميه‌هاي خود را با سهميه‌هاي كشوري مثل ازبكستان مقايسه مي‌كنيم، متوجه مي‌شويم كه به ما كم لطفي شده و حقمان را ضايع كرده‌اند. درست است كه برخي باشگاه‌ها در تامين استانداردها كم كاري كرده‌اند، ولي در واقع سهميه‌هاي ما بايد بيش از اين مي‌بود. من مطمئن هستم كه اگر در كميته‌ اجرايي كنفدراسيون فوتبال آسيا نماينده داشتيم، حداقل يك سهميه بيشتر مي‌گرفتيم. به هر حال اميدوارم آيندگان ما به جاي آن كه بهانه به دست AFC بدهند كه سهميه‌هاي ما را كم كند ،‌ كاري كنند كه سهميه‌هاي ما بيشتر شوند.
نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"