|
آخرين فيلمي كه دست به كار آن شد جهان پهلوان تختي بود. حاتمي هنگام ساختن دكورهاي اين فيلم دچار دردي شد كه متاسفانه نشانه بيماري لاعلاجي بود.
فارس: فردا 14 آذر 86 يازدهمين سالگرد درگذشت علي حاتمي (1323- 1375) فيلمنامهنويس و كارگردان سينما و تلويزيون است.
علي حاتمي به سال 1323 در محلهقديمي تهران در خانوادهاي سنتي به دنيا آمد. تاثيرهايي كه در دوران كودكي ونوجواني از زندگي در اين محيط و مشاهده سنخهاي گوناگون مردم آن گرفت و آن چه از اين محيط و روابط آموخت مهمترين عامل در شكل دادن ذهنيت و بينش و روحيه او بودند و همين محيط بود كه ذهن او را از كودكي با گنجينهاي پايانناپذير از قصهها ، تصنيفها ، باورها و آئينهاي سنتي و بومي انباشت كه دستمايه آثارش شد و در همين محيط آدمهايي را ديد كه بعدها در هيئتهاي ديگر قهرمانان فيلمهاي او شدند. حاتمي به دانشكده هنرهاي دراماتيك هم رفت اما مايه اصلي هنرش را از آنجا نياورد.
در سال 1345 به استخدام تلويزيون ملي ايران درآمد و تا سال 1347 در آن سازمان اشتغال داشت. پس ازآن به ساختن فيلمهاي تبليغاتي - بيشتر به قصد امرار معاش - پرداخت و در كنار آن نمايشنامهنويسي را ادامه داد
خانواده و محيط پيرامون حاتمي براي پرورش استعداد هنري و ادبي كه از آغاز در او بود نامساعد نبودند و كشش او را به سوي هنر و شعر و موسيقي و نمايش و قصه تقويت كردند.
به نمايش علاقهاي ويژه داشت و از همان نوجواني به تجربههايي در اين زمينه پرداخت، همين دلبستگي سبب شد هنگام تحصيل در دبيرستان در هنرستان هنرپيشگي تهران و سپس هنرستان آزاد هنرهاي دراماتيك ثبتنام كند.
پس از اتمام تحصيلات دبيرستاني، در سال 1343 به دانشكده هنرهاي دراماتيك رفت.
در سال 1344 نخستين نمايشنامهاش را به نام ديب (ديو) در تالار نمايش همان دانشكده به روي صحنه آورد كه نمايشي براي كودكان بر پايه قصههاي عاميانه بود.
پس از آن نيز چند نمايشنامه ديگر در همان سبك و سياق نوشت و توشهاي را كه از شنيدن و خواندن داستانهاي قديمي گردآورده بود، در آنها با خلاقيت خويش پيوند زد.
حاتمی طرح يك سريال تلويزيوني با نام جاده ابريشم را با تلويزيون در ميان نهاد كه با رخداد انقلاب اسلامي در سال 1357 متوقف شد و پس از وقفهاي طولاني با تغييراتي عمده در فيلمنامه آن با نام هزاردستان ساخته شد و در سال 67 به نمايش درآمد
در سال 1345 به استخدام تلويزيون ملي ايران درآمد و تا سال 1347 در آن سازمان اشتغال داشت. پس ازآن به ساختن فيلمهاي تبليغاتي - بيشتر به قصد امرار معاش - پرداخت و در كنار آن نمايشنامهنويسي را ادامه داد و نمايشنامه حسن كچل او را در سال 1348 داوود رشيدي در تئاتر سنگلج به روي صحنه آورد.
با فيلمي كه از همين داستان در سال 1349 به نمايش درآمد حاتمي به عالم سينما وارد شد و حسن كچل، و نيز طوقي كه در همان سال نمايش داده شد، جزو پرفروشترين فيلمهاي سال 1349 بودند.
فعاليت سينمايي حاتمي با سرعت و جديت ادامه يافت. در سال 1350 باباشمل و در سال 1351 سه فيلم قلندر ، خواستگار و ستارخان از او بر پرده سينماها ظاهر شدند.
در همين اوان با زهرا خوشكام(حاتمي) بازيگر سينما ازدواج كرد. فرزند آنان ليلا حاتمي امروز به راه هنر گام نهاده است.
حاتمي پس از آن به همكاري با تلويزيون ملي پرداخت و مجموعه تلويزيوني داستانهاي مثنوي شامل شش نمايش در سال 1353 و سريال تلويزيوني سلطان صاحبقران در سال 1356 از تلويزيون پخش شد.
در كنار آن، فعاليت سينمايي را نيز دنبال ميكرد و فيلم سوتهدلان را در سال 1356 بر پرده آورد.
در اين زمان طرح يك سريال تلويزيوني با نام جاده ابريشم را با تلويزيون در ميان نهاد كه با رخداد انقلاب اسلامي در سال 1357 متوقف شد و پس از وقفهاي طولاني با تغييراتي عمده در فيلمنامه آن با نام هزاردستان ساخته شد و در سال 67 به نمايش درآمد.
خانواده و محيط پيرامون حاتمي براي پرورش استعداد هنري و ادبي كه از آغاز در او بود نامساعد نبودند و كشش او را به سوي هنر و شعر و موسيقي و نمايش و قصه تقويت كردند.
در مدتي كه كار توليد اين سريال متوقف بود حاتمي سه فيلم سينمايي به نامهاي حاجي واشنگتن (1361)، كمالالملك (1363) و جعفرخان از فرنگ برگشته (1367) ساخت. پس از پايان كار هزار دستان، حاتمي دست به كار ساختن فيلم مادر شد كه در سال 1369 به نمايش درآمد و سپس دلشدگان از او در سال 1371 روي پرده آمد.
آخرين فيلمي كه دست به كار آن شد جهان پهلوان تختي بود. حاتمي هنگام ساختن دكورهاي اين فيلم دچار دردي شد كه متاسفانه نشانه بيماري لاعلاجي بود.
درمانها در تهران و لندن موثر نشد و حاتمي كه در بحبوحه بيماري و درمان، دوباره كارگرداني جهان پهلوان تختي را از سرگرفته بود در 15 آذر 1375 درگذشت.
با درگذشت او، سينماي ايران از دهها فكر و ايدهاي كه در ذهن بارور و خلاقش ميجوشيد، محروم ماند.