کد خبر: ۴۵۸۸۴
تاریخ انتشار: ۰۹:۱۵ - ۲۸ ارديبهشت ۱۳۸۷

براي اغلب مردم كلمه امتحان يادآور جلسات خشكي است كه در آن جلسات امتحان‌دهندگان بدون اختيار و با سكوت كامل بايد حضور پيدا كنند و امتحان‌كنندگان به ميل خودشان امتحان دهندگان را در جايي مي‌نشانند و مرتبا به آنان اخطار مي‌كنند كه ساكت، بي‌حرف، نگاه به اطراف نكنيد، گوش به فرمان، توجه و ورقه خاصي به نام ورقه امتحاني در اختيار امتحان‌دهندگان مي‌گذارند كه معمولا به علت بزرگي ابعاد، كنترل آن ورق براي اغلب كودكان دبستاني مساله‌آفرين است و مشكل جديدي به وجود مي‌آورد.

قبل از شروع امتحانات والدين گاهي اوقات بچه‌ها را از امتحان مي‌ترسانند. مثلا به كودكي كه مشغول ديدن برنامه تلويزيون است مي‌گويند: تو اصلا فكر امتحان هستي؟ امتحان كه بچه‌بازي نيست؟ نبايد از حالا به فكر امتحان باشي؟ و يا كودكي به هر علت خسته شده و مي‌خواهد بخوابد مورد خطاب پدر و مادر قرار مي‌گيرد و مادر به خاطر اين‌كه خواب را از او دور كند و به اصطلاح هوشيارش كند به او مي‌گويد: تو يا بازي كن يا بخواب. مثل اين‌كه فراموش كرده‌اي امتحاني هم هست! فكر مي‌كني با اين وضع در امتحانات قبول مي‌شوي و...

خلاصه اين‌كه امتحان در خانه به عنوان يك چيز ترس‌آور و وحشتناك به بچه‌ها عرضه مي‌شود.

اين شعارها و تلقينات كم‌كم از امتحان موجود ترسناكي مي‌سازد و بعضي از دانش‌آموزان در برابر امتحان آنچنان حساس مي‌شوند كه ساعت‌ها قبل از امتحان از ترسي كه دارند بي‌اشتها مي‌شوند و شب امتحان نمي‌توانند راحت بخوابند و فردي كه بدون خواب و خوراك و خسته و ترسناك آماده امتحان مي‌شود، حالش معلوم و نتيجه كارش معين است. بيان عبارتي مثل اين جمله ناپلئون كه من از حضور در بزرگ‌ترين ميدان‌هاي جنگ نمي‌ترسم، ولي از جلسه امتحان وحشت داشتم، ميزان ترس و اضطراب از امتحان را افزايش مي‌دهد.

كودكان مبتلا به اضطراب اغلب از ناراحتي‌هاي بدني مثل سردرد، معده درد يا خستگي شكايت مي‌كنند. سوال درباره اين نشانه‌ها و داشتن اطمينان از نبود مشكلات بسيار سودمند خواهد بود.

فرد مضطرب از آينده مي‌هراسد و اين ترس بر فعاليت او تاثير دارد و اغلب باعث‌هاي حمله‌هاي عصبي مي‌شود. شخص مضطرب هميشه در شك و ترديد به سر مي‌برد و نمي‌تواند در هيچ موردي بسرعت تصميم بگيرد؛ زيرا از اشتباه كردن مي‌ترسد و عدم تصميم را به تصميم غلط ترجيح مي‌دهد.

نقش معلمان‌

معني واقعي امتحان را بايد به دانش‌آموزان تفهيم كنيم و به عبارت ديگر بايد دانش‌آموزان بدانند كه امتحان، ارزيابي از ميزان پيشرفت تحصيلي آنان است. به وسيله امتحان مشخص مي‌شود دانش‌آموز چه مطالبي را آموخته است و از تركيب آموخته‌هاي خود چه مسائلي را مي‌تواند حل كند يا به كشف چه مطالب تازه‌اي مي‌تواند برسد.

از همان كلاس اول ابتدايي كودكان را تشويق به امتحان دادن بكنيم. آنان را ترغيب كنيم خود را بيازمايند تا بفهمند چقدر از مطالب جديد را آموخته‌اند.

آنچه مي‌بايست بيشتر مورد توجه اوليا و مربيان قرار گيرد، ميزان تلاش كودكان و نوجوانان است، نه صرف نتايج حاصل از انجام آزمون‌هاي مختلف. همواره شايسته است با درك صحيح از ماهيت تفاوت‌هاي فردي و شناخت درست از ويژگي‌هاي ذهني، رواني و جسمي دانش‌آموزان، از مقايسه بي‌مورد كودكان با يكديگر اجتناب ورزيم و رقابت‌هاي فردي و گروهي را صرفا در شرايط عادلانه و با در نظر گرفتن تفاوت‌هاي فردي و فراهم ساختن محيطي صميمي و دوست‌داشتني ايجاد كرد.

براي كاهش اضطراب ناشي از امتحان، علاوه بر داشتن انتظارات معقول از كودكان و نوجوانان، تشويق نقاط مثبت و توانمندي‌هاي آنها، تقويت اعتماد به نفس ايشان و سرانجام فراهم كردن آرامش خاطر آنان، شايسته است بر تلاش هرچه بيشتر كودكان و نوجوانان در حد توانشان تاكيد كنيم تا تسلط بيشتري بر موضوع مورد نظر داشته باشند. بديهي است هرچه با تسلط بر موضوع درس، آمادگي ذهني و رواني بيشتري براي آزمون داشته باشند، اضطرابشان كمتر خواهد بود.

خوب است پيش از امتحانات اصلي، از امتحانات فرضي و آزمايشي به منظور آشناسازي دانش‌آموزان با سوالات و نحوه امتحان استفاده كرد.

بايد از برگزاري امتحانات بسيار سخت اجتناب كرد و در طراحي سوالات نيز بايد اكثريت متوسط دانش‌آموزان را در نظر گرفت.

از برگزاري امتحانات با وقت بسيار اندك بايد اجتناب كرد.

انتظارات و توقعات والدين و معلمان از دانش‌آموزان بايد متناسب با توانايي‌ها و استعدادهاي آنها باشد.

از مقايسه كردن دانش‌آموزان با همديگر بايد اجتناب كرد، در صورت لزوم هر فرد با خودش مورد مقايسه قرار گيرد.

بايد به دانش‌آموزان توصيه كرد با آمادگي بيشتري در جلسه امتحان حاضر شوند و كمتر به اهميت امتحان فكر كنند و امتحان را صحنه مبارزه و جنگ در نظر نگيرند.

بايد ترس از شكست را از دانش‌آموزان دور ساخت.

از آنجا كه اضطراب امتحان با عزت نفس رابطه معكوس دارد، بايد عزت نفس دانش‌آموزان را افزايش داد.

از طرح سوالاتي كه كاملا جنبه حفظ‌كردني دارند، حتي‌الامكان بايد اجتناب كرد.

معلم توانا و دلسوز بخوبي مي‌داند هرگونه تهديد، تحقير و تنبيه، اضطراب بچه‌ها را بيشتر مي‌كند و در عوض چهره گشاده و متبسم معلم، صداي آرام و جملات دلنشين و اطمينان‌بخش او مي‌تواند اضطراب آنها را كاهش داده، اعتماد به نفسشان را تقويت كند.

معلم با چند جمله كوتاه، همراه با شوخ‌طبعي مي‌تواند آرامش رواني را به همه دانش‌آموزان ارزاني دارد.

معلم مهربان با چهره‌اي گشاده سعي مي‌كند عوامل مخرب و اضطراب را از جلسه امتحان دور سازد.

از آنجا كه عدم توجه و تمركز نقش مهمي در اضطراب امتحان دارد، لذا آموزش اين مساله توسط والدين و معلمان از همان اوايل كودكي ضروري است.

بهتر است اگر دانش‌آموزي در امتحاني نمره مناسب يا قبولي به دست نياورد به روحيه او آسيب نرسانيم و با روش‌هاي ارتباطي درست كمكش كنيم كمبودها و نقائص خود را جبران كند. اگر روحيه او را خراب كنيم، در واقع سرمايه اصلي او را كه براي انجام هركاري امري ضروري است از او گرفته‌ايم.

هدف امتحان بايد ارزيابي دانسته‌هاي دانش‌آموزان باشد و نه نادانسته‌هاي آنها.

دانش‌آموزاني كه داراي اضطراب هستند و علائم اضطراب در حركات آنان را بشناسيم و در چاره‌انديشي مناسب براي آنها بكوشيم.

والدين هم مي‌توانند

اوليا بايد توجه داشته باشند كه فرزندان نبايد به علت درس خواندن و نمره بيست گرفتن وسيله تفاخر والدين قرار گيرند. متاسفانه رفتار بعضي از والدين بيانگر اين موضوع است كه كودكان خود را وسيله رقابت (چشم و هم‌چشمي)‌ با ديگران قرار مي‌دهند، هرگز نبايد فرزندان خود را با فرزندان ديگران بسنجيم و به برتري آنان افتخار كنيم.

والدين بايد بدانند كه كودكان نزديك امتحانات معمولا دچار نگراني و تشويش مي‌شوند. لذا بايد با كمك معلمان از تشويش و نگراني آنان بكاهيم و نگذاريم اين تشويش به ترس از امتحان تبديل شود. والدين با اميد و اميدوار كردن كودكان مي‌توانند آثار ترس از امتحان را از بين ببرند.

محيط خانه و جو عاطفي حاكم بر آن بايد دور از تنش‌هاي عاطفي و مشاجره و اختناق باشد.

در ايام امتحانات بهتر است رفت و آمدهاي خانوادگي و فاميلي تا حد امكان كنترل شود، حتي‌المقدور بهتر است از رفتن به مهماني يا مهماني دادن اجتناب شود، در ضمن نبايد به بهانه امتحان، كودكان و يا نوجوان در خانه تنها گذاشته شوند.

اثرات منفي اضطراب امتحان در كودكان‌

اضطراب ناشي از امتحان نه تنها باعث مي‌شود دانش‌آموزان نتوانند با مهارت و سرعت مناسب فكر كنند و پاسخ‌هاي مطلوب را ارائه دهند، بلكه آرامش رواني آنها را نيز به مخاطره مي‌اندازد. بسياري از اختلالات رواني و بيماري‌هاي جسماني در كودكان و نوجوانان ناشي از يك منبع قوي اضطراب است.

كودكاني كه خيلي مضطربند، شايد موقعيت‌هاي مبهم را خطرناك و تهديدآميز تفسير كرده و باعث اضطراب بيشتر مي‌شوند. همچنين تحققات زيادي اين نكته را تاييد كرده كه علت عمده دقت عملكرد اين است كه افراد داراي اضطراب امتحان نمي‌توانند به بخش‌هاي مرتبط با تكليف توجه كنند و افكار نامربوطي به ذهنشان خطور مي‌كند كه مانع از پيشرفت آنها مي‌شود و اضطراب پيش از امتحان به سراغشان مي‌آيد. بسياري از افراد شب امتحان خوابشان نمي‌برد. اين شيوه تا خود جلسه امتحان ادامه دارد. بعضي‌ها حالشان بهم مي‌خورد و برخي مريض مي‌شوند. اضطراب افراد را اوقات تلخ‌ بار مي‌آورد. ناسازگاران كودكان و رفتار ناخوشايند آنان در مواردي ناشي از اضطراب و جستجوي زمينه وشرايط براي پناه است.

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر:
طراحی و تولید: "ایران سامانه"