|
یک سابقه هم در کلانتری ندارم
فضای سنتی قهوه خانه، پای سینماگران را هم به اینجا باز کرده است؛ قبل و بعد از انقلاب، اینجا لوکیشن چند فیلم بوده و این روزها هم پاتوق برخی سینماگران شده است.
حاج حسینعلی می گوید: تاحالا یک بار هم توی این قهوه خانه دعوا نشده است. همین پاتوق بودن اینجا باعث شده من هنوز یک سابقه در کلانتری نداشته باشم.
می خواهم سنت و مدرنیته را گره بزنم
حضور سینمایی ها در قهوه خانه، اثرش را روی یکی از پسرهای حاج حسینعلی گذاشت؛ مهدی، این روزها کارشناسی ارشد کارگردانی تئاتر می خواند.
می گوید: برای این قهوه خانه کهن، برنامه های زیادی دارم؛ می خواهم شاهنامه خوانی را احیا کنم و قهوه خانه بشود پاتوق سینمایی ها و دوستداران شعرهای آیینی و ملی.
بعد شروع می کند به نام بردن فیلم هایی که گذرشان به قهوه خانه رسیده است؛ از مردان خشن در قبل انقلاب تا سریال یادآوری به کارگردانی حجت قاسم زاده، یک سرقت بی نقص مسعود منصوری و سریال شاید برای شما اتفاق بیفتند و...
و این فیلم ها را گره می زند به علاقه اش به سینما: ورود من به سینما از روی کنجکاوی بود؛ پاسخ به این سوال که چطور می شود یک اتفاق ۵۰ ساله را در دو ساعت گنجاند. همین سوال هم بود که سال ۸۸ مرا نشاند پشت میز دانشگاه در رشته کارگردانی.
تصویر قهوه خانه باید در ذهن مردم اصلاح شود
ساخت مستندی برای تطهیر قهوه خانه ها فکری است که این روزها ذهن مهدی را رها نمی کند: متاسفانه اسم قهوه خانه ها خیلی بد در رفته است؛ تصویر غالب مردم از این فضا محلی است برای کشیدن قلیان و جمع شدن جوانان بیکار دور هم. اما قهوه خانه ها کارکردهای بسیاری دارد که متاسفانه فراموش شده اند، اما قابلیت احیا دارند.
و ادامه می دهد: ارشدم را هم در رشته کارگردانی نمایش ادامه داده ام و همین باعث شده بخواهم شاهنامه خوانی را در قهوه خانه احیا کنم تا دینم به رشته ام ادا شود.
بر نقش میراثی قهوه خانه تاکید می کند و آن را در مقابل کافه هایی قرار می دهد که بومی مردم ایران نیستند: اگر پدرم اجازه دهد، تصمیم دارم اینجا را گسترش دهم، نگاهم این است که این فضای سنتی را با توجه به شرایط سینما زنده نگه دارم تا با اقتضائات زندگی مدرن، این بافت هم از بین نرود.
اینجا کسی به گوشی موبایلش خیره نمی شود
«تغییر سبک» در لابه لای صحبت های مهدی بالاترین بسامد را دارد؛ می گوید: وقتی وارد این قهوه خانه می شوید، کمتر کسی را می بینید که زل زده باشد به گوشی موبایلش؛ گوشی ها جایی در میان پاتوق ندارند.
بعد سر انتقادها باز می شود؛ از بی توجهی به کارکردهای میراثی قهوه خانه ها و حفظ سنت تعزیه و شاهنامه خوانی و می رسد به سینما؛ می گوید: هنر نیاز به حمایت دارد. رها کردن این همه جوان با استعداد منطقی نیست.
کارنامه حرفه ای اش را که ورق می زند، از نویسندگی و ساخت مستند سینما چیست درباره شیوه کار کارگردانان بزرگ سینمای ایران گرفته تا بازی در فیلم های یک سرقت بی نقص و دستیار کارگردانی فیلم سینمایی بی تو به چشم می خورد. اما آن چه بیش از همه بر زبانش جاری می شود، تغییر است و تغییر و تغییر.