معتضد:سخنان آقای روحانی تازگی ندارد
خسرو معتضد در روزنامه جوان نوشت: سخنان آقاي روحاني درباره مؤسسات،
نهادها، سازمانهاي فرهنگي و پژوهشي و تشريفاتي متعددي كه در قالب رديف 17
لایحه بودجه سالانه چند هزار ميليارد تومان از دولت پول گرفته و اگر در
واريز آن تعويق رخ دهد، دولت را مورد بازخواست قرار ميدهند، ولي به هيچ
وجه صورت هزينه نميدهند كه آن مبالغ هنگفت به چه مصرفي رسيده، هيچ
تازگيای ندارد.
در گذشته هم رئيس دولتهای نهم و
دهم به اين موضوع اشارات كامل كرده بود، به هر ترتيب متأسفانه گويا يك سنت و
عادت جا افتاده شده است كه هر شخصيت مشهوري براي خود مؤسسه يا نهادي
راهاندازي و براي آن بودجه قابل ملاحظهاي درخواست كند. بسياري از اين
مؤسسات و نهادها كاری مشابه هم انجام ميدهند و به همين دليل مبالغ نجومي
هنگفتي صرف دوبارهكاري ميشود. روحانيت ايران از عصر صفويه آنقدر منيع
الطبع و متكي به نفس و متين و مستقل بود كه هرگز علاقه نداشت هزينههاي آن
از «پول ديوان» كه آن را وجوه مظلمه ميخواندند، تأمين شود.
مراجع
و روحانيون هزينه خود، مدرسه و حوزه علميه را از وجوه خمس و زكات كه
بازرگانان و متدينين تقديم ميكردند، ميگذراندند. دولت در هيچ زمان به
حوزههاي علميه پيشنهاد كمك نميكرد، زيرا پاسخ نميدادند و آبروي دولت
ميرفت. شايد اوقاف كه موقوفهها در اختيارش بود از سهم موقوفات آن هم طبق
نظر واقف، وجوهي به ارباب منبر و طلاب هديه ميكرد، اما همه ميدانند كه
آيتالله العظمي بروجردي حتي يك تومان از دولت براي هزينه ساخت مسجد اعظم
نپذيرفت و تمام هزينهها را خود از محل خمس و زكات و هداياي مردم و وجوهي
كه پيروان و مقلدانش از ايران و ديگر كشورهاي شيعهنشين به دفتر آن حضرت در
قم ميفرستادند، تأمين كرد. حتي مرحوم يگانگي مهندس زرتشتي از فرط علاقه
به شخص آيتالله تمامي امور آب و برق مسجد را به انجام رساند و چك حاوي
بهاي خدمات فني و تجهيزات به كار رفته را با يادداشتي احترامآميز به دفتر
حضرت آيتالله بازگرداند. در هزينه كردن براي كشورهاي خارجي ولو مسلمان
بايد حد و مرزي نگه داشت. منابع مالي كشور در موقعيت كنوني كه حصر تقريباً
باقي است، چندان زياد نيست حتي شنيده شده كه امريكا ميخواهد ميليونها
دلار پول خريد هواپيماهاي مسافربري را بلوكه كند. جمعيت ايران نيز طي قرن
گذشته هشت برابر شده و از 9 ميليون و 800 هزار نفر در سال 1900 به حدود 80
ميليون تن در سال 2018 رسيده است، بنابراين نيازهاي اين جمعيت انبوه و
بيسابقه بسيار بيشتر شده و حق اين است كه بيشتر منابع مالي به مصرف مردم
ايران برسد تا فقر و محروميت از اين مملكت رخت بربندد.
امريكا غول
صنعت و اقتصاد در توليد ثروت است، اما همه به ياد داريم كه در سختترين
شرايط بحران مالي ايران در جريان نهضت مليشدن صنعت نفت با وجود 45 روز
اقامت دكتر مصدق در امريكا حاضر نشد يك وام 120 ميليون دلاري به ايران بدهد
و باور نميكنيد چون ايران نياز به روغن اتومبيل داشت، يكي از مهندسان
عاليرتبه شرکت ملي نفت ايران به امريکا رفت و يک ميليون دلار نقد پرداخت
کرد تا توانست روغن اتومبيل مورد نياز ايران را خريداري کند و تحويل گيرد.
همچنين براي خريد 100هزار تن شکر دولت امريکا تا پول نقد از ايران نگرفت،
شکر مورد نياز ايران را تحويل نداد. سياست پدر و مادر ندارد. حتماً
ميدانيد که دولت ترکيه بابت بهاي گرانتر گاز ايران به مراجع جهاني شکايت
کرد و آن مراجع رأي دادند ايران جريمه شود و حدود يک سال گاز مجاني به
ترکيه بدهد تا مابهالتفاوت بهاي قبلي جبران شود. شرکت کرسنت امارات همچنان
به دنبال دريافت غرامت دهها ميليارد دلاري لغو امتياز کرسنت از سوي دولت
ايران است.
يکي از مهندسان نوسازي لبنان که ايراني بود، در
تلويزيون خودمان اظهار داشت تمام خرابيهاي ناشي از جنگ در کشورهاي
خاورميانه از جمله لبنان را جبران و تأمين غرامت کند، در حالي که در خرمشهر
هنوز ويرانههاي دوران جنگ موجود است و تصاوير دلخراش تأثرآور در شبکههاي
اجتماعي ديده ميشود. زماني بهاي نفت به بشکهاي 120 دلار هم رسيده بود و
دولت دست باز براي طرحريزي برنامههاي سازندگي داخلي و حتي کمک به
همسايگان را داشت. اکنون آن اتفاقات وجود ندارد و همسايگان ايران نبايد
متوقع باشند مردم ايران همچنان بتوانند به دوستان ايران کمک کنند. چرچيل در
دوران جنگ سادهترين غذاها را ميخورد و چون زيردرياييهاي آلمان کشتيهاي
حامل خواربار از کانادا، استراليا و نيوزيلند و هندوستان به جزيره
بريتانيا را با شليک اژدر غرق ميکردند، به جاي گوشت گاو، گوساله، گوسفند و
خوک، پرورش حيوان کثيرالولد خرگوش را در انگلستان متداول کرد و حتي
تخممرغ را شامل جيرهبندي قرار داد. امروزه هم همه بايد صرفهجويي را
نصبالعين قرار دهند و حتي وزرا و وکلا تقاضاي تعديل حقوقهاي ميليوني خود
را بکنند.